در حالی که برخی از تلفنهای همراه پیشرفته با قابلیتها و ویژگیهای متعددی قبل از عرضه آیفون وجود داشتند، اما گوشی آیفون به طور گستردهای به عنوان اولین گوشی هوشمند شناخته میشود.
به گزارش روزیاتو، آیفون با بهره گیری از صفحه نمایش کاملاً لمسی، قرار دادن یک سیستم عامل کاملاً مبتنی بر اینترنت در قلب آن و امکان ایجاد تغییر در آن از طریق اضافه و حذف نرم افزارهایی که با نام اپلیکیشنها نیز شناخته میشوند، آیفون دستکم یک پیشگام و جریان ساز در عرصه تولید گوشیهای هوشمند بود. این همان چیزی بود که بسیاری آن را بهترین گوشی موجود در زمان عرضه میدانستند.
از آن زمان به بعد با انبوهی از مدلهای گوشیهای هوشمند با فرمها و عملکردهای مختلف مواجه شدیم که برخی از آنها موفقتر از بقیه بودند. در حالی که گوشیهای هوشمند مطمئناً زندگی ما را بهبود بخشیده اند، برخی از مدلهای گوشیهای هوشمند بسیار ضعیف و برای دارندگانشان فاجعه بار بوده اند.
از رابط کاربری وحشتناک گرفته تا کیفیت ساخت ضعیف، هر تعداد تصمیم بد میتواند باعث شود که یک گوشی هوشمند ضعیف و ناکارآمد جلوه کند. در اینجا ده گوشی هوشمند بسیار ضعیف و ناکارآمدی که تاکنون تولید شده اند را معرفی کرده ایم.
سامسونگ عموماً محصولاتی با کیفیت میسازد. این شرکت اغلب هر ساله سطح جدیدی از کیفیت و نوآوری را برای دستگاههای اندرویدی خلق میکند و خط گوشیهای گلکسی (Galaxy) مدل پرچمدار این برند است.
سری گلکسی نوت (Galaxy Note) در دورانی عرضه شد که صفحه نمایشها به تدریج از اندازه استاندارد تعیین شده توسط آیفون اصلی، حدود ۳.۵ اینچ، بزرگتر شده بودند. اندازه فوق العاده بزرگ و غیرمعمول آن برای مصرف کنندگان جذاب بود و به خوبی در دسته جدیدی از دستگاههای موبایل بزرگتر به نام فبلتها (phablet) جای میگرفت که خود ترکیبی از تلفن همراه و تبلت بود.
نوت فروش خوبی داشت و تا حدود سال ۲۰۱۶ که گزارشهای گستردهای از سوی بسیاری از منابع مبنی بر آتش گرفتن آنها منتشر شد، جزو پرفروشترین محصولات دنیای گوشیهای هوشمند و به ویژه محصولات سامسونگ بود.
میتوان در مورد بسیاری از مزایای هر گوشی خاص بحث کرد، اما به طور کلی آتش زا بودن گزینه مناسبی نیست. در واقع اصلاً قرار نیست آتش سوزی یکی از ویژگیهای هر گوشی باشد. سامسونگ گوشیهای گلکسی نوت ۷ خود را فراخوانی کرده و مقدار زیادی پول از دست داد، اما خسارت وارد شده و نوت ۷ برای همیشه به عنوان یک گوشی هوشمند بد شناخته خواهد شد.
اچ تی سی زمانی که این سیستم عامل هنوز جدید بود، بخش بزرگی از گوشیهای اندرویدی محبوب را میساخت، از جمله اولین گوشی اندرویدی که ساخته شده بود و HTC Dream نام داشت.
اندکی پس از فراگیر شدن اندروید، شرکتهایی با حضور طولانی مدت در وب، وب سایتهای بهینه سازی شده برای موبایل را توسعه دادند و بعدها اپلیکیشنهای کاملی برای اجرا روی دستگاههای iOS یا اندروید ایجاد کردند. فیسبوک تا سال ۲۰۱۳ خود را به عنوان یکی از محبوبترین وب سایتها معرفی کرده بود و اپلیکیشن آن روی میلیونها دستگاه گوشی هوشمند در سراسر جهان نصب شده بود.
حدس و گمان در مورد چرایی و چگونگی توسعه این قابلیت دشوار است، اما به نظر میرسد فردی در دفتر فیسبوک به این فکر کرده بود که کاربران میخواهند تجربهای فراگیرتر از فیسبوک را به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز در هفته داشته باشند.
آنها تجربهای از صفحه هوم اسکرین موبایل را توسعه دادند که به شبکههای اجتماعی اختصاص داشت و از اچ تی سی خواستند که آن را در چیزی که با عنوان فیسبوک فون یا تلفن همراه فیسبوک شناخته میشود قرار دهد.
این اولین تلاش برای یکپارچه سازی کاملتر فیسبوک با یک گوشی نبود، چرا چاچا که یک دکمه اختصاصی برای دسترسی مستقیم به فیسبوک اضافه کرد و سالسا نیز که عملکرد مشابهی داشت، پیش از این عرضه شده بودند. با نگاهی فراتر از قرار دادن فیسبوک هوم، به این نتیجه میرسیم که معایب گوشی First در سخت افزار متوسط و رقابت شدید موجود در آن زمان نهفته است.
شاید این گوشی در زمان نامناسبی معرفی شده و به اندازه کافی توسعه نیافته بود، اما اگر چه فیسبوک محبوب است، هیچ کس نمیخواهد که فیسبوک تا به این حد در زندگی آنها حضور و دخالت داشته باشد. به همین دلیل است که دیگر هرگز شاهد تلاش دیگری از سوی فیسبوک برای تسلط بر گوشیهای هوشمند نبوده ایم.
با طول عمر تنها یک سال، اولین حمله آمازون به بازار تلفنهای همراه به خوبی به پایان نرسید. همچنین این ماجرا درسهایی در مورد چگونگی ورود نکردن به این بازار – یا اینکه یک شرکت جدید باید اصلاً تلاشی در این زمینه داشته باشد یا خیر- را در خود داشت.
آمازون با خط تولید کتابخوانها و تبلتهای ارزان قیمت خود موفقیت بزرگی را به دست آورد. با توجه به این موفقیت، آمازون تصمیم گرفت وارد کسب وکار گوشیهای هوشمند شود. Fire Phone در سال ۲۰۱۴ وارد صحنه شد و شاخهای از اندروید مختص آمازون به نام Fire OS را عرضه کرد.
شواهد نشان میدهد که در آن زمان قیمت این گوشی خود مشکل ساز بود و این ممکن است سقوط آن را رقم زده باشد، اما قیمت گذاری به تنهایی سرنوشت تلخ این گوشی آمازون را رقم نزد.
گوشی فایر فون با قیمت ۱۹۹ دلار و همانند دیگر گوشیهایی که آن زمان فروخته میشدند، با یک قرارداد معرفی شد. اما این رویه کاملاً متفاوت و متضاد کتابخوانهای کم هزینهای بود که تا آن زمان آمازون را در نگاه مشتریانش محبوب کرده بود و این یعنی آمازون گوشیهای خود را برای خریداران متفاوتی ساخته بود که انگیزه آنها قیمت پایین نبوده بلکه ویژگیهای لاکچری و قابل توجه این گوشی بود.
همچنین، سیستم عامل Fire OS با سرویسهای گوگل یکپارچه نبود و کاربران را مجبور به ورود به اپ استور آمازون میکرد. بر اساس گزارش تایم، این موضوع برنامههای بسیار کمتری نسبت به رقیب ارائه میداد و از جمله دلایل شکست این گوشی بود.
فایر فون ثابت کرد که تلاش برای مجبور کردن کاربران به تجربهای جدید در حالی که هزینهای مضاعف برای آن در نظر گرفته میشود، ارزش یک دستگاه ظاهراً خوب را از آن گرفته و به یک چیز بد تبدیل میکند.
وقتی شرکتی بازار خود را در مسیر ارائه محصولات نوآورانه رهبری میکند و در نتیجه، به رهبر فروش در حوزه خود تبدیل میشود، نمیخواهد با محصولات جدید غافلگیر شود. با این حال، این همان اتفاقی است که برای Research In Motion، سازنده موبایل بلک بری رخ داد.
بلک بری به قدری در میان کاربران تجاری محبوب بود که تبدیل به یک داستان خبری شد؛ زمانی که باراک اوباما، رئیس جمهور آینده آمریکا ترجیح داد گوشی بلک بری محبوب خود را نگه داشته و دستورالعملهای امنیتی را نادیده بگیرد. اما چند سال قبل از اینکه چهل و چهارمین رئیس جمهور سوگند یاد کند، آیفون بیرون آمد و RIM را به تکاپو انداخته بود.
چیزی که ساخته شد گوشی هوشمند Blackberry Storm بود، اولین بلک بری دارای صفحه نمایش لمسی. ساخت این گوشی هوشمند در سال ۲۰۰۸ اعلام شده بود. این یعنی بلک بری کمتر از دو سال زمان برای توسعه سخت افزار و نوشتن نرم افزار داشت تا سیستم عامل خود را از طراحی مبتنی بر کیبورد به طراحی تمام لمسی تبدیل کند.
برای یک ناظر خارجی، این شبیه یک پنجره توسعه نسبتاً کوتاه به نظر میرسید و زمانی که محصول وارد فروشگاهها شد، مشخص بود که بلک بری استورم اصلاً آماده فروش نیست. زمانی که انگجت برای اولین بار این گوشی را بررسی کرد، بسیاری از ایرادات آن بلافاصله آشکار شدند.
به نظر میرسید بزرگترین مشکل این است که صفحه نمایش لمسی آن نادقیق، غیر حساس و بسیار خام است. علاوه بر این، نرم افزار آن در مقایسه با آیفون در توسعه عقب مانده بود و تجربه عمومی کاربری آن بسیار ضعیف و پایینتر از آیفون بود.
معمولاً زمانی که یک شرکت باید خودش را به رقیب برساند، تنها یک شانس دارد. بلک بری به هدف نزد و جای تعجب نیست که RIM دیگر وجود ندارد و گوشیهای بلک بری دیگر تولید نمیشوند.
کیوسرا (Kyocera) هیچ گاه بازیگر بزرگی در بازار تلفنهای همراه نبوده، اما بیش از دو دهه است که آنها را تولید میکند. بسیاری از گوشیهای این برند در طول این سالها به منحصر به فرد یا داشتن قابلیتهای خاص تکیه کرده اند تا آنها را از رقبا متمایز کنند.
یکی از این تلاشها برای ارائه یک دستگاه جدید که در دسته خود جای میگیرد، اکو (Echo) است، یک گوشی هوشمند با صفحه نمایش دوگانه که در سال ۲۰۱۱ عرضه شد.
در بررسی انجام شده، جدید بودن صفحه نمایش دوگانه به عنوان منحصر بفردترین ویژگی این گوشی مطرح میشود چرا که سخت افزار پشتیبانی کننده از گوشی لزوماً در آن زمان در سطح پریمیوم نبود. علاوه بر این، اندروید هنوز برای اجرای دو صفحه نمایش به صورت ساده و طبیعی توسعه نیافته بود، بنابراین سیستم عامل و چند برنامه برای اجرا روی آن با کندی و مشکل مواجه میشدند. بنابراین، عملکرد نرم افزاری متوسط بوده و فضای زیادی برای بهبود داشت.
بیشتر بخوانید:
شاید بروبچههای کیوسرا کمی بیش از حد رو به جلو فکر میکردند و دستگاهی را پیش از آماده شدن به بازار عرضه کردند. فناوری باتری آن زمان نمیتوانست با دو صفحه نمایش کنار بیاید و اگر اپلیکیشنی قادر به نمایش تصاویر در دو صفحه نمایش بود، نیازی به یک خط ضخیم در وسط تصویر نبود.
این دستگاه نابجا و نامرتبط با زمان خود بوده، به درستی ایده آن شکل نگرفته و در نهایت تعداد کمی آن را خریداری کردند. میراث Kyocera Echo بیشتر به عنوان یکی از راندگان جایگاهی در میان ضعیفترین گوشیهای هوشمند است.
گلکسی فولد کاری را انجام داد که غیرممکن به نظر میرسید، تا کردن صفحه نمایش به دو نیم. سامسونگ برای محقق کردن این ایده از پلاستیک استفاده کرد و این مساله از همان ابتدا مشکلاتی را ایجاد کرد.
اولین مشکل زمانی رخ داد که کاربران در شبکههای اجتماعی گفتند که چیزی شبیه یک لایه پلاستیکی نازک حفاظتی که معمولاً در دستگاههای جدید دیده میشود را کنده اند، اما مشخص شده که این لایه در واقع لایه بالایی صفحه نمایش بوده است.
برخی دیگر گوشیهای خود را با برآمدگیهایی عجیب در امتداد درز بین دو صفحه نمایش دیدند و تعدادی دیگر خطوط سیاه و ضخیمی را کشف کردند که از یک لولا به لولای دیگر میرفتند.
داشتن مدلهای بررسی مطبوعاتی پیش از تاریخ عرضه رسمی، اتفاق خوبی برای سامسونگ نیست. لایه بالایی پلاستیکی صفحه نمایش تا حدودی سفت و سخت است، اما همچنان پلاستیکی است و باز کردن، بریدن یا خراش دادن آن خیلی راحت صورت میگیرد.
اگر گوشی را در شرایطی ببنیدید که یک شیء معمولی و ساده بین دو صفحه افتاده باشد به راحتی صفحه نمایش شکننده آن سوراخ میشود. مزایای این گوشی بسیار زیاد است، اما باید بسیار با ملایمت و احتیاط با آن کار کنید و قیمت بالای آن، حدود ۲،۰۰۰ دلار، باعث نمیشود که ارزش این همه دردسر را داشته باشد. اکنون مشخص شده است که گلکسی فولد با عجله به بازار عرضه شده و زمان کمی برای کشف ایرادات آن در نظر گرفته شده است.
دستگاههای بادوام و با قابلیتهای کاربردی زیادی با قیمت معقولتر در دسترس هستند و به نظر نمیرسد که فولد ارزش این جهش ناگهانی را داشته باشد. تا زمانی که گلکسی با نوعی ماده جادویی برای رفع معایب ذاتی پلاستیک بازگردد، فولد در فهرست بدترین گوشیهای هوشمند باقی خواهد ماند.
گاهی اوقات یک شرکت به ایده کاربردهای جدیدی از یک فناوری موجود میرسد تا چیز هیجان انگیزی خلق کند. در دیگر مواقع، یک شرکت ایده کاربردهای جدیدی از فناوری موجود پیدا کرده و کاملاً شکست میخورد، محصولی ارائه میدهد که هیچ کس نمیخواهد، کار نمیکند و هزینه زیادی دارد. این داستان RED Hydrogen One است، تلفن هوشمندی که برای پاسخگویی به تقاضایی ساخته شده بود که وجود نداشت و البته با تکنولوژی که کار نمیکرد.
شرکت RED خود را به عنوان سازنده شناخته شده دوربینهای دیجیتال تثبیت کرده بود، بنابراین افراد آگاه انتظارات بالایی از اولین تجربه مشکارت آن در بازار تلفنهای همراه داشتند.
شرکت RED به جای اینکه از شهرت درخشان خود در ساخت دوربینهای عکاسی نهایت بهره را ببرد، یک گوشی با صفحه نمایش سه بعدی هولوگرافیک عجیب و غریب معرفی کرد. در بررسی وب سایت ورج از این گوشی، گفته شد که این فناوری جالبی است که وقتی کار میکند، میتواند باعث شود بیننده کمی احساس تهوع کند.
علاوه بر این، فناوری ۴ V تنها با چند اپلیکیشن که به طور اختصاصی برای این گوشی توسعه داده شده بودند، کار میکرد. همچنین این گوشی سنگین بوده و دکمههایی کناری داشت که همگی به راحتی به شکل تصادفی فشار داده میشدند، اما اینها در مقایسه با بقیه ایرادات گوشی مذکور بسیار جزئی به نظر میرسند.
در کل، این یک گوشی است که هیچ کس آن را نمیخواست، گوشی هوشمندی با ویژگیهایی که هیچ کس دنبالشان نبود و همه این کارها به ضعیفترین شکل ممکن و با قیمت زیاد، حدود ۱،۶۰۰ دلار انجام شده بود. در نهایت RED به همان ساخت دوربینهای بسیار باکیفیت ادامه داد و برای همیشه از ساخت گوشی هوشمند صرفنظر کرد که تصمیم بسیار خوبی بود.
اپل با اولین آیفون خود انقلابی را در عرصه فناوری آغاز کرد و از آن زمان به بعد در زمینه تولید محصولات نوآورانه و باکیفیت شهرت یافته است. دقیقاً به همین دلیل است که وقتی نتوانست یکی از مدلهای خود را با کیفیت مورد انتظار بسازد بسیاری تعجب کرده و انتظارش را نداشتند.
گزارشهای متعددی از خم شدن گوشی آیفون ۶ در حین قرار گرفتن در جیب افراد یا قرار گرفتن در معرض فشار متوسط شنیده شد و این مشکل زمانی برجسته شد که Unbox Therapy روی آن دست گذاشت و ویدیویی تهیه کرد که این گوشی را با نتایج ناامیدکنندهای آزمایش میکرد.
در حالی که این گوشی همیشه نمیشکند، اما کمی فشار و تنش میتواند باعث شود که یک خم دائمی در فریم اطراف محل دکمههای صدا داشته باشد. علاوه بر این، مشکلی مربوط به مساله خم شدن به نام “بیماری تاچ” (Touch Disease) در مورد آیفون ۶ وجود داشت.
این نقص نیز میتواند ناشی از خم شدن متوسط باشد که باعث از جا در رفتن تراشه و جلوگیری از پاسخ تاچ به بخشی از صفحه نمایش شود که آن را غیرقابل استفاده میکند.
بدتر از همه، اسناد داخلی اپل نشان میداد که اپل میدانست که این گوشی در برابر آسیب ناشی از خم شدن آسیب پذیر است. علاوه بر این، راه حل ترجیحی اپل برای هر دو مشکل، تعویض بود که بسیار خوب بود چرا که بسیاری از گوشیها از گارانتی خارج شده بودند.
در حالی که خم شدن و “بیماری تاچ” باعث بهت و حیرت طرفداران اپل شد و واقعاً برخی از صاحبان آیفون ۶ را ناراحت کرد، اپل همچنان در صدر دنیای ساخت گوشیهای هوشمند باقی مانده است. با این حال، چیزی بدتر از این نیست که قیمت بالایی برای یک محصول پرچمدار بپردازید و در نهایت بفهمید که سازنده از همان ابتدا میدانسته محصولش کیفیت بالایی ندارد.
سرگرمی سه بعدی یکی از قدیمیترین نوآوریهای عصر مدرن است. در همان دوره ویکتوریا بود که مردم از طریق یک دستگاه به نام استریواسکوپ که از تصاویر دوگانه ابتدایی برای تاثیری سه بعدی استفاده میکرد، با دنیای شگفت زدهای از دنیای بیرون آشنا شدند.
علاقه به تصاویر سه بعدی در طول دههها با فیلمهای ترسناک سه بعدی و تلویزیونهای سه بعدی ادامه یافت و در نهایت به یک تلفن همراه به نام HTC EVO 3D ختم شد. EVO که در زمانی تولید شد که HTC در صدر بازار ساخت تلفنهای هوشمند قرار داشت، تلفنی آینده نگرانه، پیشرو، نوآورانه و البته کاملاً بی مصرف!
همه چیز با علاقه سنتی به تصاویر سه بعدی و تلاش برای تبدیل آن به چیزی که مردم واقعاً میخواهند، شروع شد. EVO دارای لنزهای دوگانهای بود که از هم جدا میشدند تا بتوانند تصاویر را به صورت سه بعدی منتقل کنند.
این سخت افزار در زمان خود قابل مقایسه با دیگر گوشیهای مشابه بود، اما هیچ چیز خارق العادهای وجود نداشت. بر اساس بررسی ها، وجود دوربین سه بعدی به این معنی بود که کیفیت تصویر معمولی وجود نداشت. همچنین کمبود اپلیکیشن برای تصاویر سه بعدی وجود داشت و تصاویر سه بعدی اصلاً قابل توجه نبودند.
HTC EVO ۳ D با اضافه کردن یک قابلیت جدید که تاثیر چندانی در افزایش کاربرد و ارزش آن نداشت، بر پایه یک بسته گوشی قابل توجه ساخته شده بود. افکت سه بعدی چیزی نبود جز یک نوآوری و در نهایت به نوعی بی فایده. تلفن بد یک چیز است، اما یک تلفن بی مصرف بدتر است.
اکثر مردم نام V – Mobile را نمیشناسند و دلیل خوبی برای این موضوع وجود دارد. با این حال، در سال ۲۰۱۹، این شرکت گوشیهای هوشمند میفروخت. اینکه این شرکت خود آنها را تولید میکند یا خیر جای بحث دارد و مطمئنا هیچ کسی افتخار ساخت این گوشی را نمیپذیرد. در واقع، یافتن اطلاعات در مورد آن دشوار است.
با این حال، N ۸ – N در دسترس بود و میتوانستید آن را از آمازون خریداری کنید. پیدا کردن مشخصات گوشی دشوار است، اما بررسیهای کاربران همان جایی است که باید دنبال ویژگیها بگردید. اول اینکه N ۸ – N تنها ۲.۹ ستاره از ۵ ستاره از جانب کاربران را کسب کرده است.
در واقع تقریبا نیمی از رتبه بندیها فقط یک ستاره به این گوشی داده اند. یکی از کاربران گفت: «این یک تکه زباله است، یک ماه کار کرد و برای همیشه از کار افتاد».
شاید بهترین بررسی توسط کانال محبوب بررسی فناوری Unbox Therapy در یوتیوب انجام شده باشد، جایی که یک نسخه کاملاً نو از این گوشی از جعبه خارج شد و پس از پنج دقیقه استفاده خاموش شد.
خود این بررسی بسیار سرگرم کننده است و تنها زمانی بهتر میشود که یک بار دیگر و قبل از پایان ویدیو، خودبخود خاموش میشود. اگر این گوشی نتواند حتی برای پنج دقیقه اول استفاده روشن بماند، قطعاً V – Mobile N ۸ – N میتواند بدترین گوشی هوشمند تاریخ باشد.