«پوشش»، فراتر از آیین و ملت به «فطرت» و بیرون از «جنسیت» به «انسانیت» انسان برمی گردد، شأنی از شئون انسان دانسته شده که عمری به قدمت خود انسان دارد و پاسخگوی سه نیاز متفاوت افرادست:
۱. نیاز طبیعی
۲. نیاز اجتماعی
۳. نیاز روانی
علاوه بر این، نوع پوشش هر جامعهای افزون بر خصوصیات جغرافیایی و طبیعی، موقعیت سنّی و شغلی و یا عوامل اقتصادی و اجتماعی، تابعی از فرهنگ و جهان بینی حاکم بر آن جامعه است که فراتر از سلیقه ورزیها و تنوع طلبی ها، ارزشهای موجود در خانواده را نمایان میسازد.
از یک سو حالت عرفانی برای بانوی باحجاب دارد، زیرا با عشق در آمیخته و همین امر، سختیهای ظاهری را سهل و آسان میسازد، از سوی دیگر جلوهی حماسی دارد و چونان بیرق برافراشتهی حق سالاری و عدالت خواهی، پاکی و پاکدامنی است که همیشه همراه و در حال اهتزاز است.
حجاب «حق زنان» و «حدّ مردان» است، زنان، با حجاب به حق خود که شخصیت متعالی است میرسند و مردان حد خود را که عبور نکردن از مرز خویش است مییابند، این بینش که همسو با فطرت پاک هر انسانی است بیانگر این حقیقت رحمانی است که اعضای زن امانتی است که از سوی خداوند به او واگذار شده است.
«آرامش و امنیت» وجود، نعمت بیهمتایی است که باعث لذت بردن از تمامی داشتهها میشود و در کنار آن «آسایش مادی» معنا و مفهوم مییابد.
قرآن، «تزکیه» یا «پاکسازی» افراد را فلسفهی بعثت انبیاء الهی بیان میکند «یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ» و آغاز پاکسازی را که همان آرامش وجود است، نخست برای صاحبان تزکیه میداند «وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّمَا یتَزَکَّى لِنَفْسِهِ» برترین پاکی و تابناکی، «حجاب» یا «پوشش هدفمند و آرمانی» است که لقب «پاکیزه ترین» نصیب خود کرده است «ذلِکَ أَزْکَى لَهُمْ» و با وجود آن «تحریک ها» برطرف و «منع» تعدی و تعرض ایجاد میشود.
گرچه پوشش اسلامی در ظاهر با سختی و تکلیف همراه است، ولی در باطن نوعی امنیت خاطر یا مانع با خود دارد که به دور از نیاز به نیروهای امنیتی و قضایی، خود بیانگر حدود و حریم شخصیتی است.
بدون تردید، «تن آرایی و چهره نمایی» باعث تحریکات درونی و در نتیجه هیجانات بیرونی میشود و نخست فضای ناامنی برای شخص بیحجاب فراهم میسازد، گرچه در آغاز لذت آنی با خود دارد، اما در پس این لبخند شیرین و آتشین، نیش زهرآگین در روح و روان ما فرو میبرد و هلاکمان میکند.
* تجربه ها:
آلما (Alma) و لیلی (Lili) هر دو دختر وکیل «لوی» که یک یهودی است، اسلام آوردهاند و به دلیل حفظ حجاب خود، از مدرسه اخراج شدهاند. این دو خواهر که بر حفظ حجاب خود اصرار دارند میگویند به هیچ قیمتی حاضر نیستند دست از حجابشان بردارند.
پدر این دو میگوید:
«من به دین دخترانم احترام میگذارم، از آنها حمایت میکنم و در دادگاه از آنان دفاع خواهم کرد.»
لوی میگوید:
«حجاب یکی از دستورات قرآن است که ارزش اخلاقی زن در جامعه را تعیین مینماید. حجاب نشانگر پاکیزه بودن، رستگاری و آلوده نبودن زن است».
خانم «ایوان ردلی» نویسنده و خبرنگار معروف انگلیسی که اسلام آورده و با حجاب شده است، میگوید:
«حجاب در زندگی من و حفظ امنیت من نقش بسیار بزرگی را ایفا نمود و من با پناه آوردن به حجاب، خود را در امنیت احساس میکنم.»
حجاب و ریشههای آن یعنی عفاف و حیا در نقش عاطفی و تأثیرگذاری زن بر مرد مؤثر است و سبب تقویت تخیل و عشق در مرد میشود و حریم نگه داشتن یکی از وسایل مرموز برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب میشود که زنان تنها از نگاه جنسیتی و زیبایی جسمی نگریسته نشوند و این مسأله موجب احیاء حیثیت و حرمت زن و توجه بیشتر به شایستگی اخلاقی و روحی و استعدادهای دیگر در وجود زنان میشود.
راز وجود حجاب، «محدودیت» برای زنان نیست. بلکه «محدودیت» برای متعرضان است. اسلام زن را «انسان» و گوهری گرانبها میداند که نباید استفاده شهوانی و تجاری و یا ابزاری از او شود و افراد هرزه درصدد کامجوییهای آزاد و بی حد و حصر از آنان بر نیایند و این ارزش والا یعنی مصونیت و معصومیت.
حجاب زنان حتی به مردان کمک میکند به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند و پیش از آن به زنان یاری مینماید به طور ناخواسته و بیرون از معیارهای عفاف و پاکدامنی وسیله لذت انگاری قرار نگیرند و چونان عروسک زیبا و دلربا در معرض لذت بردن هوسبازان قرار نگیرند.
بیشتر بخوانید: تاریخچه حجاب و عفاف در جهان و ایران
تجربه ها:
یکی از زنان نویسنده آمریکایی در کتاب خود به نام Regress (ارتجاع) میگوید:
«من به عنوان یک فمینیست اعلام میکنم که جامعه آمریکا هیچگاه مثل امروز آزاد نبوده، و در عین حال هیچ وقت خود را مثل امروز تا این حد نگون بخت نمیدیده است. این بدان معنی است که آزادی به او اندیشه و تفکر صحیح را نیاموخته است.»
خانم «هنولاناکاتا» (Henula Nacata) نویسنده ژاپنی میگوید:
«با داشتن حجاب بود که من انسانیت و ارزش زنانگی خود را احساس کردم. حجاب به من میآموزد که از دسترس بیگانگان دور بمانم. امروزه به ویژه در بین جوانان، گرایش روزافزون به حجاب دیده میشود که نشانه رشد اسلام نیز میباشد. تا من زنده هستم، برای اسلام و حجاب تبلیغ خواهم کرد، چون حجاب مایه آرامش و آسایش در جامعه میباشد.»
قرآن کریم افزایش ضریب سلامت شخصیت زن از دستها و دسیسههای هوسرانان هرزه را در پرتو حجاب میداند و اذیت نشدن را ثمرهی والای آن میشمرد: «ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ»
در جامعهای که برهنگی حاکم است به جای قناعت به داشتهها، پیشروی در مقایسهها حاکم است؛ مقایسه در چشم و ابرو، طرز گفتگو و... و این دیو ویرانگر، ریشه خانواده را خشک سپس با آتش شهوت میسوزاند و نابود میکند و در جامعهای اینچنین بنیان زندگی همیشه لرزان و ریزان است.
* تجربه ها:
خانم «رَجنَر اختر» سمیناری را به نام «اندیشه پیرامون حجاب اسلامی» در لندن برگزار نمود.
وی میگوید:
«من این سمینار را تشکیل دادم تا از خانمهای محجبه و موضوع حجاب دفاع کنم تا حجاب در کشورم آزاد باشد.»
وی میافزاید:
«حجاب به نفع ما و کشور ماست. باید چنین سمینارهایی را در شهرهای مختلف کشور تشکیل داد تا حجاب را به همه معرفی نموده و آن را تبیین کرد تا همه بدانند حجاب نه تنها ضرری ندارد بلکه به نفع مردم، جامعه و کشور است.»
نویسندهی کتاب Regress یا ارتجاع دربارهی تأثیر حجاب در خانواده مینویسد:
«با وارد شدن حجاب به عرصهی زندگی، معیارهایی مثل مادر بودن، احترام و حتی مفهوم خانواده و عفاف را درک کردیم.»
«سادگی و صلابت»، «پاکی و نجابت»، انرژیهای نهفتهی درونی را در مسیری سالم هدایت میکند و فرصت رشد شخصیت را فراهم میسازد. آنان که هر شب و روز در پی پیکرتراشی و پیکرآراییاند، فرصتی برای عبور از صورت و ورود به سیرت نمییابند تا تمرکز فکر و ثبات شخصیت پیدا کنند. لباسهای متعدد، رنگهای متنوع و مدهای متفاوت برای آراستن شخصیتی ساختگی و بادکنکی که تاریخ مصرف آن ساعاتی بیش نیست، هرگز مجال دریافت نیازهای حقیقی برای امروز و فردا و فرداهای زندگی را نمیدهد.
پوشش اسلامی این فرصت زرین را به انسان میدهد که از خواستههای نامحدود جسمانی بکاهد به پرورش روح و روان خود بیفزاید، به خود فکر کند، برای آینده برنامه ریزی نماید، به شکوفایی استعدادهای خویش بپردازد و به موهبتی معنوی یعنی «رشد شخصیتی» و «شادی و سرور درونی و همیشگی» دست یابد.
یکی از دانشجویان باحجاب دربارهی رواج فرهنگ مدگرایی و خودارایی در خاطرات قبل از انقلاب خود گرفته است:
«یادم میآید آن وقتها که حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود که به خانهی کسی بروم، لباسی را که امروز پوشیده بودم، حاضر نمیشدم فردا بپوشم! احساس میکردم مسخره است و سعی داشتم حتی اگر شده، لباس دیگران را به عاریه بگیرم و بپوشم، تا من هم با لباس جدیدی رفته باشم. این کارها واقعاً رفاه حال و راحتی را از خانمها سلب کرده بود.»
خانم دکتر سیما فردوسی عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشکده شهید بهشتی ارتباط بیحجابی با نبود اعتماد به نفس یا احساس حقارت را اینچنین توضیح میدهد:
«جدیدترین تحقیقات نشان داده زنانی که مایل به نشان دادن خود به مردان غریبه هستند، به تواناییهای درونی خودشان اعتماد کافی ندارند و از همین رو به سمت استفاده از جاذبههای ظاهری روی میآورند.»
وی به تفکرات تربیتی متفاوت به عنوان آفتی برای پرورش دینی کودکان و نوجوانان اشاره کرد و ادامه میدهد:
«جامعه ما دارای تفکرات متفاوت و سبکهای مختلف تربیتی است؛ بنابراین لازم است در مرحله اول پدران، مادران و معلمان مدارس نسبت به جایگاه و اهمیت حجاب توجیه شوند تا در مرحله دوم با آموزش مفاهیم عفاف و حجاب از سنین خردسالی، بتوانیم شاهد شکل گیری یک جامعه دینی یکپارچه باشیم و نفاقها و دوگانگیها شخصیتی موجود که بر اثر تربیتهای چندگانه است، برطرف شود.
رعایت مسألهی عفاف و حجاب در بهداشت روان افراد بسیار تأثیرگذار است. به طوری که اضطراب و نگرانی را کم کرده، و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص میگردد.»
منبع: راسخون