میلاد با سعادت حماسهساز و پرچمدار نهضت عاشورا ، حضرت زینب سلاماللهعلیها فرصت مناسبی برای بازاندیشی معمای جایگاه زن در معماری جامعه دینی و باز تعریف درست و منطقی از حضور بانوان در عرصه جامعه اسلامی است.
واقعیت این است که مردمان هر عصر بر اساس آمادگیهای ذهنی خود به شخصیتهای تاریخی نگاه کردهاند؛ به گونهای که می توان گفت استیلای تفکر چپ حتی در مسلمانان و انقلابیون دهه چهل و پنجاه باعث شد، در روضه ها و مدایح عاشورایی این سالها، زینب کبری(س) با احتشام تعزیههای قاجار،تبدیل به زینب غمپرور و زینب پرستار در در روایت تقویم و نوحههای امروزی آن شود.
اما آنچه مسلم است جامعه امروز نیازمند برداشتی جامعتر از تاریخ اسلام به نفع کارآمدتر کردن برداشت ما از دین برای زندگی بهتر است. به ویژه در مساله حساس زن که سالهاست، مفاهیم بنیادی بسیار مهم در کشاکش دو طایفه خودخواه مردان، بین تحجر گروهی که زن را فقط ماشین نسل آوری میدانند و انحراف عدهای دیگر که بهره کشی شان از زیبایی و جوانی زنان را با شعارهایهای جذابی چون زن زندگی آزادی با ادبیات مشعشعتری جلو میبرند؛ باقی مانده است.
نکته فاجعه بارتر اما اینکه در کشاکش درگیری های تئوریک بین افرادی که زن را تنها در خانه معنا می کردند و آنها که برای نیروی کار ارزان و استفاده رایگان از زیبایی و لطافت او، شعارهای آزادی خواهانه را توسعه می دادند، کم نبودند مافیای طماعی که بدون زیرساختهای مناسب شغلی و از آن مهمتر پشتوانههای مشخص سیاستگذاری، با هول دادن جامعه زنان به تحصیلات تکمیلی، موجی از یاس و و احساس بیعدالتی و بیآیندگی را در ذهن و دل آحادی از بانوان تحصیل کرده رقم زدند.
خیل عظیمی از بانوانی که بالاتر از همه استانداردهای جهانی و تناسب جمعیتی و شغلی به درس خواندن در مقاطع بالا تشویق می شوند، 70 درصد ورودی دانشگاه های را شکل می دهند تا درس بخوانند برای کاری که نیست.
در دوران انتخابات برای ارتقا وضعیت شان در نظام اداری و شغلی شعار داده شود تا کار کنند برای سمتهایی که به بهانههای مختلف به آنها داده نمیشود.
تا دختر تحصیل کرده ما که فراتر از واقعیت های اجتماعی و اقتصادی پر از آرزو و امید و بعد از گذر کردن از هفت خوان وارد کار شده تازه با دو راهی های سرنوشت سازی روبرو شود که در آن یا او بازنده است یا کار و یا آینده میهمن یا همه آن ها.
دو راهیهای واقعی مثل شغل و ازدواج،
پیشرفت اداری و مادر شدن
و سیاستمردارانی که بدون اینکه بدانند چه میگویند، هرسال روز زن فقط بر ابهامات اضافه میکنند.
در دل این آشفته بازار هم تعجبی ندارد که از باحجابترین زنان هم کمکم حرفهایی شنیده شود که از تندترین طرفداران جنبش فمنیزم جهان نیز شنیده نمیشود. و رسما یک نحله خطرناک فمنیست چادر به سر را شکل دادهاند.
خاستگاه بسیاری از کسانی که در این سالها دل به ارباب رسانههای شهوت و ثروت دادهاند و به اصطلاح خودشان کشف حجاب کردهاند همین نحله و بلکه همین بلاتکلیفی اجتماعی است.
جامعهای که برای ویترین خود مرتبا از مفهوم زن استفاده ابزاری میکند و اصطلاحا باد به پرچم آن میاندازد اما عملا حتی درباره چالش حجاب و فرزندآوری اش هم ۴ تا مرد جلسه تشکیل میدهند و نظریه میدهند. تا برای زنانه ترین چالش های عصری زنان این کشور نیز مردانی که عموما هیچ چیز از دنیای مردانه خودشان هم نمی دانند، تصمیم بگیرند و یا نظریه بدهند.
شاید از واقعیت ساختار حکمرانی ما به دور باشد اما روشنفکران روشن نگر دینی باید گفتمان سازی برای ارائه الگوهایی از زنان تاریخساز چون زینب کبری، حضرت خدیجه و حضرت معصومه علیهنالسلام انجام دهند تا یک بار برای همیشه، شفاف و بدون تبعیض و تزویر درباره حضور زن در جامعه دینی به تصویری درست و به جا و غیرمردانه رسید.
برای اینکه دوباره دور باطل استیلای نگاه مردانه به نظریه سازی در خصوص زنان تکرار نشود، حضور و بروز نظر زنان تحصیل کرده و به دور از افراط و تفریط به ویژه فقها، اساتید و فعالان اجتماعی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.