آیا میدانید اولین شهرداری در ایران در کدام شهر تاسیس شد؟ درباره دومین شهرداری چیزی شنیده اید؟ تاریخچه شهرداری در جهان و ایران در تاریخ یه ثبت رسیده است. در گذشته به شهرداری بلدیه میگفتند و قدمت آن به بیش از صد سال در ایران می گذرد. امروز لیست شهرداریهای ایران بلند و بالا است حال آنکه در ابتدا تعداد آن محدود بوده است.
دنیای اقتصاد نوشت: پیش از تشکیل بلدیه، مردم هر شهر طبق آداب و رسوم و اعتقادات شخصی و دینی، بدون مداخله حکومت، خدمات شهری را انجام میدادند و هر کس جلوی خانه و دکان خویش را تمیز میکرد. پس از پیروزی مشروطه، در سال ۱۲۸۵ش مشکلات مختلفی در اداره امور شهرها، در زمینههایی مانند: بهداشت شهری، آبرسانی و... وجود داشت. نمایندگان مجلس اول، درصدد تدوین زمینههایی مانند بهداشت شهرها برآمدند که این عمل، منجر به تدوین اولین قانون شهرداریها با عنوان «قانون بلدیه» در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۲۸۶ش شد.
شهرداری یک نهاد عمومی، اما غیردولتی، تابع وزارت کشور و خود دارای قانون خاص است و بایستی از اصول و نظامات قانونی مخصوص خود پیروی کند.
فارس نوشت: عمارت شهرداری تبریز که بین مردم تبریز به "ساعات قاباغی" معروف است، جزو آثار ملی به شمار میآید همچنین این بنا اولین شهرداری در تبریز و اولین بلدیه در کشور است؛ احداث این عمارت در زمان صدارت شهردار وقت "ارفعالملک جلیلی" آغاز شد و نقشه هوایی آن به شکل عقاب در حال پرواز است که جزو نمادهای آلمانیها قبل از جنگ جهانی دوم بود و خود ساختمان نیز به شکل "U" بوده و از سنگ تراشیده شده و وجود چندین ورودی و سنگهای حجاری شده از ویژگیهای منحصر بهفرد این بناست.
وبسایت شهرداری تبریز نوشت: دارالسلطنه تـبریز متشکل از محلّات امیره قیز، دوه چی، ورجی، سرخاب، چرنداب، گجیل، لیلاوا، میارمیار، چارمنار و نوبـر بود و هر محله دارای امکنه مستقل از سایر محلات بود اعمّ از مساجد، مدارس، میادین، حمام ها، آب انبارها، یخچال ها، قبرستان ها، پلها و... بود.
رسم بود که مردم خود خدمات بلدی را در حدود وسعت محیط خویش و براساس وجدان شخصی با معتقدات دینی و یا آداب و رسوم محلی بـدون مداخله حکومت و دولت انجام میدادند واین موضوع هم مثل غالب امور دیگر جنبه خصوصی داشت و نمونه بارز آن آب و جارو و تمیز کردن روزانه حریم خانه بود البته در برخی محلات علماء و روحانیون و معتمدین و متمولین در تمیزی و سایر امورات محله نظارت و راهنماییهایی میکردند و چـــه بسیار جنگهای خونین که در مرزهای محلات در مورد اداره یا نظافت کوچهها در میگرفت این هم یکی از عوامل ایجاد کینه و دشمنی بین اکثر محلات گردیده بود.
اکثر معابر شهر در قلّت نظافت و کثرت کثافت بودند و برخی از افراد کم فرهنگ و ناآگاه بعضی محلات حقّ عـبور از معابر محله یشان را به غیر ساکنین محله نمیدادند. یکی از کارهای نیکو و پسندیده که در آن زمان بتوسط و همّت اهالی محله نوبر انجام پذیرفت این بود که کوچه یشان را سنگفرش نموده چند عدد فانوس هم به دیوار های کوچه نصب کرده که هر روز غـروب روشن و شش ساعت ازشب گذشته خاموش میکردند و دو نفر خـادم (گذرچی) برای تنظیف کوچه مزبور تعیین نمودند و مخارجشان را هم از صاحبان ثروت و ساکنین آن محله تامین میکردند.
ایـنها در حالی بود که حکّام مستبد قاجار بجای اداره صحیح و دقیق ممالک محروسه ایـران به باج دادن به اجنبیها برای ابقاء بیشتر سلطنت و تحکیم قدرت در برابر مردم و ثـروت اندوزی و خوشگذرانیها میپرداختند.
همزمان با تاسیس بـلدیّـه انجمنهای بلدی نیز جهت اداره شهر و انتخاب شهردار در اغلب شهرهای آذربایجان تشکیل شد. مقصود از تاسیس بلدیّـه حفظ منافع شهرها و ایفای حوایج اهالی شهرنشین، اداره کردن اموال منقوله و غیرمنقوله وسرمایه هائی که متعلق به شهر است ومراقبت در عدم قحطی آذوقه شهر به وسایل ممکنه و ساختن و یا نگاهداشتن کوچهها و میدانها و خیابانها از پیاده رو وکالسکه رو و... بود.
طبق قانون تشکیل بلدیّه انجمن شهر در همان سال یعنی سنه ۱۳۲۵ قمری در تبریز تشکیل میشود. هنگامیکه انجمن شهر و بلدیّه با این روش دموکراتیک بدست خود مردم در تبریز دایرگردید درهیچ کجای ایران نه تنها انجمن شهر بلکه بلدیّه دایر نبود. مدیریت اداره بلدیّه به جناب قاسم خان امیرتومان که از هر حیث دارای لیاقت و توانائی وکارشناس بود، محول شد.
بدین ترتیب قاسم خان امیر تومان معروف به والی پسر علیخان والی که در سال ۱۲۵۴ شمسی در تبریز متولد شده و تحصیلاتش را در مدرسه سن سیر پاریس به پایان رسانده بود و شخصی بود آگاه و نواندیش و دلسوز برای زادگاهش تـبریز و اوّلین کسی بود که قبل از آغاز مشروطه به تبریز چراغ بـرق آورد و برای نخستین بار در تبریز مرکز تـلفن تاسیس نمود و همچنین سمت آجودانی ولیعهد را نیز عهده دار بود و چندی قبل به ریاست کلّ قشون آذربـایجان انتخاب شده بود، اوّلین شهردار تبریز شهرکهن تاریخ گردید.
در آن شرایط بحرانی انقلاب عظیم مشروطه، که استبداد به هر وسیله ممکن و از هر سو میخواست آنرا خاموش کند، بلدیّه تبریز بعنوان بزرگترین نهاد مدنی در راستای خدمت به شهروندان کمبودهای شهر را شناسایی و برای حل منطقی، سریع، علمی، اساسی چاره جویی میکرد و درجهت رفع کمبود اقـدام عاجل مینمود بنحوی که آثـار جنگ در چهره شهر مشهود نباشد و حتی اداره بـلدّیه جریده (روزنامه) مخصوص هم چاپ و نشر میکرد؛ که این همه نشانگر تلاش و پیشتازی و احساس مسئولیت شـهروندان شریف و مدیران و بزرگان دلسوز شهر تبریز در یکصد سال قبل و یکی از ثمرات مشروطه بوده است.
مشروطه که خیزش آگاهگرانه مردم تـبریز بود به آنان شرف و هـویت را بازگرداند، از هر بعد بنگریم مشروطه جامعه را تغذیه کرده است مشروطه تاثیرات فراوانی گذاشته است گرچه بعنوان یک پروژه ناتمام شکست خورده است. بلدیّه تبریز بعنوان اوّلین بـلدیـّه در سطح کشور در صدر انقلاب عظیم مشروطه و یکی از ثمرات همان انقلاب ومورد اعتمادترین نهاد مدنی در بین مردم تبریز نقطه عطفی در تـاریخ سیاسی اجتماعی فرهنگی عمرانی شهرتبریز بوده لذا شناخت و مطالعه دقیق آن از هر جنبه ثمرات مثبت خواهد داشت.
تبریز کهن نوشت: بر اساس برخی تخمینها جمعیت تبریز در دوره مشروطیت، سیصد هزار نفر و تهران دارای جمعیتی بالغ بر سیصد و پنجاه هزار نفر بود، مشهد هم حدود هشتاد هزار نفر و اصفهان پنجاه هزار نفر جمعیت داشت. یعنی جمعیت تبریز در حالی که پنجاه هزار نفر از تهران کمتر بود، از مشهد چهار برابر و از اصفهان شش برابر بیشتر بود.
در آن موقع تبریز پایتخت دوم ایران محسوب میشد و ولیعهد نشین تلقی میشد. عباس میرزا سیاستمدار اصلاح طلب و ولیعهد فتحلعلیشاه در تبریز اقامت داشت و با فرزانگی و هوشمندی، سعی در اصلاح امور داخلی ایران و البته اداره جنگ دشوار با امپراتوری روسیه را در اراضی شمالی آذربایجان داشت. او به فکر تجهیز و مدرنیزه سازی ارتش بود و دانشجویانی را هم به اروپا اعزام کرد. عباس میرزا تبریز را بسیار دوست داشت و در آبادانی و عمران آن تلاش بسیار کرد.
تبریز در دوران قاجار، به گفته خانم نیکی آر کدی – محقق آمریکایی – در کتاب ریشههای انقلاب ایران، پایتخت فرهنگی ایران بود و تهران پایخت سیاسی آن؛ و رقابتی سخت میان این دو شهر جریان داشت.
بیشتر بخوانید:
دانستیم اولین شهرداری در ایران در کدام شهر تاسیس شد. طبق اطلاعاتی که دانشنامه ویکی پدیا ثبت شده است: نخستین بلدیه (شهرداری) که براساس قانون جدید فوقالذکر تأسیس شد، شهرداری تبریز که در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۲۸۶ ه. ش افتتاح شد بود که با تشکیلات جدید در همان سال (۱۲۸۶ ه. ش)، تقریباً بلافاصله پس از تصویب قانون، پایهگذاری شد و با تشکیلات جدید آغاز به کار کرد.
پیشینه شهرداری تهران به دوره قاجاریه و انتخاب تهران به عنوان پایتخت (دارالخلافه) بازمیگردد. دومین نظامنامه بلدیه (شهرداری) بعد از تبریز در تهران سال ۱۲۸۶ تصویب شدهاست.
تا سال ۱۳۰۰ فقط در ۱۰ شهر، شهرداری تأسیس شد. این شهرها عبارت بودند از اصفهان در سال ۱۲۸۶، شیراز و همدان در سال ۱۲۹۰، در سال ۱۲۹۶ در مشهد و آستارا، در سال ۱۲۹۷ دزفول در سال ۱۲۹۹ در مراغه، هم چنین کرمان و ماکو و شهرضا (قمشه) در سال ۱۳۰۰ ساخته شدند.
ایسنا نوشت: شهر تهران که از دوره سلطنت آقامحمد خان قاجار در فروردین ۱۱۶۱ به عنوان پایتخت ایران انتخاب شد تا دوره صدارت میرزا محمدتقیخان امیرکبیر در سال ۱۲۳۰ فاقد شهردار و شهرداری و مدیریت شهری بود، اما از این تاریخ به بعد که اولین قانون بلدیه نوشته شد و اداره بلدیه در خیابان جبهخانه جای گرفت، ۴۶ شهردار و ۱۶ سرپرست در ساختمان شهرداری سکونت کردند و برای چالشها و مشکلات رو به رشد ابرکلانشهر تهران تدبیر کردند و تهرانِ امروز را ساختند.
اولین تجربه نظام مردمسالاری ایران در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۲۸۵ رقم خورد. این تاریخ یک ماه و ۱۱ روز بعد از امضای فرمان قانون مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ به دست مظفرالدین شاه است.
با تصویب قانون بلدیه در تابستان ۱۲۸۶ میرزا محمد خان قاجار قوانلو ملقب به کاشفالسلطنه، اولین شهروند ایرانی که بذر چای را از مزارع هندوستان به ایران آورد و در زمینهای حاصلخیز لاهیجان کاشت، به فرمان مجلس شورای ملی مامور تاسیس «بلدیه» در تهران شد. او پدر چای ایران هم بود.
کاشفالسلطنه اداره شهر تهران به شیوه نوین را پس از تصویب قانون بلدیه و راهاندازی بلدیه در یکی از اتاقهای دارالحکومه تهران که در خیابان و میدان جبهخانه قرار داشت، بنیان گذاشت. بلدیه تهران ابتدا در این خیابان که در ضلع جنوب ارگ سلطنتی کاخ گلستان در حد فاصل خیابانهای ناصرخسرو و خیام فعلی واقع است، قرار داشت. اسم این میدان و خیابان در حال حاضر سبزهمیدان است.
کاشفالسلطنه برای اداره بلدیه «کتابچه قانون بلدیه» مشتمل بر دستورالعمل نحوه اداره بلدیه و وظایف و مأموریتهای کارکنان این سازمان عمومی نوشت. او همچنین برای اولین بار در تاریخ تهران، معابر اصلی و کوچههای فرعی را نامگذاری و خانههای مردم را پلاکبندی و شمارهگذاری کرد.
روشنایی خیابانها با چراغ فانوسی و بعدها با چراغ برق، رساندن آب آشامیدنی به در خانهها با درشکههای بشکهدار، تاسیس اداره نظمیه، راهاندازی دُرشکه خطی برای استفاده عموم، افزودن اداره نظافت معابر به سازمان بلدیه. آبپاشی کوچهها و خیابانهای خاکی از دیگر کارهای کاشفالسلطنه در بلدیه تهران بود.
ساختمان بلدیه چند سال بعد، از ساختمان دارالخلافه در خیابان جبهخانه جدا و به ساختمانی در میدان توپخانه منتقل شد. بلدیه بعدها به ساختمانی در خیابان فاطمی و در نهایت به ساختمانی در خیابان بهشت در ضلع جنوبی پارک شهر تهران منتقل شد.
بلدیه تهران از ابتدا زیر مجموعه وزارت داخله –کشور – قرار داشت و روسای آن «محتسب»، «کلانتر»، «بلدیهچی» و «شهردار» خوانده میشدند. این سازمان از بدو تاسیس تاکنون با ۴۶ شهردار و ۱۶ سرپرست اداره شده است.
آمار دقیقی از جمعیت تهران در زمان اولین شهرداری پیدا نکردیم اما لازم به ذکر است اولین سرشماری شهر تهران با وجود بیش از صد هزار نفر جمعیت در سال ۱۲۶۲ صورت گرفت.
باشگاه خبرنگاران نوشت: سرشماری شهر تهران برای اولین بار در زمان ناصرالدین شاه در تاریخ ۱۲۶۲ شمسی انجام شده؛ جمعیت آن وقت در تهران ۱۰۴ هزار و ۴۹۰ نفر بوده است که از آنها ۴۴ هزار و ۷۷۲ نفر مردان و ۴۴ هزار، ۳۷ نفر زنان و ۱۳ هزار و ۷۸۱ نفر کودکان بودند، که علاوه بر اینها هزار و ۱۳۶ نفر کلیمی، ۵۷۵ نفر ارمنی و ۱۸۱ نفر زرشتی بودند که در جمع ۱۰۶ نفر و ۴۸۲ نفر در شهر تهران زندگی میکردند.
همشهری آنلاین نوشت: از سال۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که تقریبا تمامی خندقها و دروازهها از میان رفت و کوچهها و معابر قدیمی اصلاح شد و چهره شهر شکل منظم هندسی بهخود گرفت. جمعیت تهران هم در این سده افزایش چشمگیری پیدا کرد، بهنحوی که طی دو سرشماری در سالهای ۱۳۱۰ و ۱۳۱۹ هجری شمسی، از ۳۰۰ هزار نفر در سرشماری اول به ۵۴۰ هزار نفر در سرشماری دوم رسید.
گردآوری: تابناک جوان