سریال افسانه جومونگ اولین بار در سال ۱۳۸۸ از تلویزیون ایران پخش شد و در همان سال با استقبال گستردهای همراه شد. به طوری که گفته میشد خیابانها در ساعت پخش سریال جومونگ خلوت میشود. هم اکنون در سال ۱۴۰۲ بازپخش این سریال را مجددا در تلویزیون میبینیم. جدا از اینکه این سریال بارها پخش شده است و کاملا تکراری است، میخواهیم به سوالات رایج درباره سریال افسانه جومونگ و تاریخ کره بپردازیم. عکس جومونگ واقعی کیست؟ آیا سریال جومونگ واقعیت دارد؟ منتقدین چه می گویند؟
همانطور که از نام افسانه جومونگ پیداست، این سریال واقعیت ندارد و صرفا یک داستان اساطیری است. البته برخی اسامی افراد و سرزمینها در تاریخ کره وجود دارند و در واقع ترکیبی از خیال و واقعیت ساخته شده است.
دبیر اول سفارت کره گفت: داستان جومونگ مانند داریوش و خشایار واقعی، اما افسانه هم اضافه شده است.
گین هو کیم در گفتگو با مهر درهمان سال پخش فیلم از تلویزیون ایران گفت: عشق بین جومونگ و سوسانو واقعی نیست و افسانهای است که به این داستان واقعی اضافه شده است. جومونگ مثل داریوش کبیر کشورهای زیادی زیر سلطهاش بوده و شجاعت و شخصیت او زبانزد مردم کره است.
وی با بیان اینکه ایران و کره دارای فرهنگ مشترک هستند افزود: علت استقبال مردم ایران از سریال جومونگ شباهت زیادی است که بین تاریخ امپراتوری ایران و کره وجود دارد. زنان سریال جومونگ نیز مانند زنان ایرانی بسیار فعالند و بر این اساس این سریال مورد توجه زنان نیز قرار گرفته است.
دبیر اول سفارت کره جنوبی گفت: مجموعه "افسانه جومونگ" را در کره دیدهام و آنجا هم این سریال پرطرفدار است. اخیراً کتاب جومونگ نیز به زبان کرهای منتشر شده است.
هر چند این سریال با استقبال در ایران رو به رو شد، اما انتقادات و حاشیههایی را هم در کشور و سایر کشورها همراه داشته است. برای مثال چند انتقاد که در صفحه ویکی پدیا این سریال آمده، به شرح زیر است:
خبرگزاری ایرنا نوشت: تمام قصه جومونگ که بخشی از تمدن کره به حساب میآید همین چندنکته است که دو کارگردان این سریال، خواسته یا نخواسته، با بهره گیری از فرهنگ و تمدن سرزمین ارتش آهنین یعنی"ایران باستان"، این سریال را رونق بخشیده اند.
بهره گیری از افسانه آرش کمانگیر ایران که در پرتاب کمان و زه کشی سرآمد افسانههای تاریخی جهان باستان است، بهره گیری از فاصله گذاریهای هنر تعزیه ایرانی، کاربرد رنگها برای عیاری و پهلوان منشی ایرانی حاصل تحقیقات پیش از سریال جومونگ از سوی کارگردانان و نویسندگان این مجموعه است.
در افسانه جومونگ، در نهایت سوسانو از جومونگ جدا شد و فرزندانش را نزد جومونگ باقی گذاشت تا جومونگ با زن نخستش به حکومت بر گوگوریو بپردازد.
همه قصه این افسانه که کره ایها به آن میبالند، از نظر درام سینمایی در عشق دوگانه جومونگ نسبت به بانو سویا و سوسانو وگمشدگی یوری فرزندش میگذرد که همه پیش فرضهای تاریخی این سریال را پیش میبرد، اما واقعیت این است که این درام درمقایسه با تاریخ اسطورهای ایرانی بسیارمعمولی و پیش پافته محسوب میشود.
این سریال در ایران در حالی مورد استفاده مخاطبان قرار میگیرد که ادبیات این کشورسرشار از اسطورههای بزرگ تاریخی است که شاهنامه فردوسی تنها بخشی از آن را پوشش میدهد.
اسطورههای ایرانی با دیوهای غیرقابل تصور بشر درمی افتند و برای سربلندی ایران حتی از خون فرزندانشان میگذرند کمااینکه عقده پسرکشی سهراب نیز به عنوان بزرگترین تراژدی اسطورهای دنیا، در ذهن تاریخی میراث جهان ثبت میشود.
از سوی دیگر"گردآفرید"، شیرزنی اسطورهای برای دفاع از مام مهین در نبردی عظیم به جنگ دشمنان ایران میرود و قهرمانانه در راه ایران با پیل تنان مرد، به ستیز و نبرد رودررو برمی خیزد.
"آرش"معروفترین کمانگیراسطورهای تاریخ جهان است که درروایت بین النهرین وعیلامی از او به عنوان"خورشید"یاد میکنند واو را تعیین کننده مرز امیراتوری باستانی ایران میدانند.
"سیمرغ" پرنده اسطورهای ایرانیان باستان بوده که در آن جنگاوران با نصب یک پر سیمرغ بر کلاه خود خویش و یا نصب آن بر پرچم لشگر برتمام دشمنان پیروز میشدند وآتش زدن پر سیمرغ روایت شاهنامه تراژیک میکند درحالی که پرنده ارتش دامول سریال جومونگ همان سیمرغی است که در متون باستانی ادبیات ایران نشانه جنگاوری بوده است.
"اسفندیار"رویین تن نیزاسطوره بزرگ پهلوانانه ایرانی است که هیچ تیری سنگی وآهنینی حتی بدون پوشین زره آهنین بر بدن وی کارساز نبوده و تنها نقطه ضعف اسفندیار چشمهای او بوده که به دلیل داشتن چشمهای مغموم، همیشه سر به زیر مبارزه میکرده است.
"کاوه"اسطوره آهنگری که موفق به ساخت زهی نفوذناپذیر میشود وبا برافراشتن بیرق آهنگری خویش به همراه "فریدون"دیگر اسطوره ایرانی بر ضحاک ستمگر فائق میآید درحالی که در سریال جومونگ هیچ اشارهای به دانش زره آهنین که در عصر باستان تنها در اختیار ایرانیان بوده است، نمیشود.
"ابومنصور ثعالی"مورخ قرن پنجم در باره این درفش آورده است:"فریدون پس از آسودگی از کار ضحاک، چرم کاوه را به جواهر بیاراست و درفش کاویان نامید" و حال، این همان درفش نفوذ ناپذیری است که در روایت کشورهای دیگر نیز با نام ایران شناخته شده است.
در پدیدارشناسی اسطورههای ایران، زنان همیشه نقش آفرین بوده اند، چه این که رستم به عنوان"تهمتن" و پهلوانی که پشتش درکشتی هرگز به خاک نمیرسد، به تهمینه در سمنگان دل میبندد تا بواسطه او"سهراب"به دنیا آید وتراژدی پسرکشی رقم بخورد.
در این داستان رستم بی آنکه فرزندش را بازشناسد در برابر او به میدان میرود وهنگام فرود آمدن خنجر بر پشت سهراب، نشانهای از فرزند خود باز مییابد که این تراژدی به صورت حرفهای از داستانهای ایرانی، گرته برداری و در افسانه کرهای روایت میشود بی آنکه درذات افسانه کرهای چنین روایتی از ابتدا وجود داشته باشد.
اما سریال جومونگ در حالی از نظر اسطورهای روایت داستانی میشود که همه این اسطورههای ایرانی، پیش از افسانه جومونگ در ایران نسل به نسل و زبان به زبان بیان شده است.
امپراتوری"هان"دراین سریال که به تعبیری از آن به امپراتوری چین نیز یاد میشود، در تاریخ باستان یکی ازضعیفترین امپراتوریها بوده که خراج سنگینی در ابتدا به امپراتوری یونان، سپس امپراتوری ایران و امپراتوری افسران مقدونی میپرداخته و ایران درعصر امپراتوری"هان" دارای مجهزترین ارتش تاریخی بوده و با داشتن ارتش آهنین دارای زره پوشهای نفوذ ناپذیری، مرزهایش تا امپراتوری مصرگسترش داشته وامپراتوری هان با تایید نظر ایران باستان تعیین میشده است.
بیشتر بخوانید:
روزنامه خراسان نوشت: اطلاعات ما درباره تاریخ شبه جزیره کره، چندان دقیق نیست. در واقع ما چیز زیادی از تاریخ باستانی این سرزمین، به صورت مستقل، نمیدانیم؛ اما وجود خط و فرهنگ خاص در آن، نشان میدهد که کره، دارای تمدن مستقل و احتمالاً حکومتهای پایدار محلی بوده است.
قدیمیترین منابعی که در آنها ذکری از منشأ گوگوریو و نام جومونگ آمده، سنگ مقبره «گوآنگ گائتو»، نوزدهمین امپراتور گوگوریو است که امروزه در استان «جی لین»، جایی در شمال شرقی چین و هم مرز با کره شمالی قرار دارد.
در این مقبره که برخی آن را بزرگترین مقبره حکاکی شده جهان میدانند، اشاراتی به چگونگی پیدایش گوگوریو شده است. با این حال، گزارش گوآنگ گائتو چندان مفصل و دقیق نیست و جزئیات زیادی را در بر نمیگیرد.
بر اساس مندرجات این مقبره که در سال ۴۱۴ میلادی ساخته شده است، میتوان دریافت که جومونگ، بنیان گذار امپراتوری گوگوریو، حدود سال ۳۷ قبل از میلاد، همزمان با سلطنت فرهاد چهارم اشکانی در ایران، موفق شد با شکست دادن و از دور خارج کردن رقیبان، گوگوریو، سرزمینی را که امروزه بخش اعظم آن در کرهشمالی و شمالشرقی چین قرار دارد، پایهگذاری کند و چینیها را که در قالب سلسله هان، در سال ۱۰۴ قبل از میلاد، بزرگترین پادشاهی شبه جزیره کره، یعنی پادشاهی چوسان را برانداخته بودند، از سرزمین اجدادیاش براند.
منبع تاریخی دیگری که البته، جزئیات بیشتری را از گوگوریو و جومونگ ارائه میکند، نوشتهای با عنوان «سامگوک ساگی» است که در سال ۱۱۴۵ میلادی به رشته تحریر درآمده و تنها منبع در دسترس برای مطالعه امپراتوریهای سهگانه گوگوریو، باکجه و شیلا در شبه جزیره کره است. در این نوشته، اطلاعات دقیقتری درباره جومونگ وجود دارد؛ با این حال، هر دو نوشته فاصله زمانی زیادی با دوره زندگی جومونگ دارد و نمیتوان به دقت آنها اعتماد داشت.
بر اساس اطلاعات «سامگوک ساگی» که بیشتر به افسانه شبیه است و نمیتوان برای آن مستند قابل تأملی یافت، نسب جومونگ، با نام اصلی «دانگمیونگ سئونگ وانگ»، در تاریخ باستان کره میرسد. روایت تولد و رشد او در دربار بویو، یک امپراتوری کوچک در جنوب شبه جزیره کره، جایی که گوموآ، امپراتور آن، از مادر جومونگ به عنوان یک زن حرمسرا نگهداری میکرد و سپس، فرار جومونگ از بویو و ازدواجش با «سوسانو» دختر تاجری ثروتمند به نام «گو موسئو دانگون» (در سریال جومونگ او را با نام یونتابال میشناسید)، بیشتر آمیخته با داستانهای خیالی است و تردیدی در افسانه بودن آنها وجود ندارد.
در متون تاریخی کره، جومونگ به معنای تیرانداز ماهر است و ظاهراً این صفت به دلیل تواناییهای رزمی به وی داده شده است. از جومونگ، با نام «گو» هم، در متون تاریخی کره اسم برده شده است.
طبق مندرجات نوشته، جومونگ در حدود سال ۳۴ قبل از میلاد، شهر «جولبون سئونگ» را بنیانگذاری کرد و بعدها، همین شهر تبدیل به پایتخت گوگوریو شد. مطابق افسانه، وی به غیر از سوسانو، همسر دیگری داشته که در بویو زندگی میکرده است. جومونگ از همسر اولش، پسری داشت که بعدها ولیعهد و جانشین او شد. سوسانو، پس از پیوستن همسر قبلی جومونگ به وی، گوگوریو را به سمت جنوب، جایی که امروزه در کره جنوبی قرار گرفته است، ترک کرد تا حکومت مستقلی به وجود بیاورد.
جومونگ در ۴۰ سالگی درگذشت؛ دلیل مرگ او به تحقیق مشخص نیست؛ اما نباید از یاد ببریم که عمر کوتاه در میان بسیاری از امپراتوران سرزمینهای خاور دور شایع بود. با مرگ جومونگ، امپراتوری او به مدت چند قرن دوام آورد و در نهایت، توسط دو قدرت جدید در شبه جزیره کره، نابود شد. امروزه قبر جومونگ در کره شمالی قرار دارد و یکی از جاذبههای گردشگری این کشور محسوب میشود.
گردآوری: تابناک جوان