داشتن عشق و علاقه، انجام سختترین و پرچالشترین کارها را ممکن و ساده میکند. شاید شما هم بعد از دیدن تصاویر این خودروی دستساز که ساخت آن بیش از ۲۵۰۰ روز طول کشیده، با خودتان تصور کنید که «وحید» و «مجید صادقی»، آنقدر عشق ماشین هستند که این موضوع و دردسرهایش برایشان سخت نبوده است؛ اما «مجید» در لحظات اولیه مصاحبهاش با ما به نکتهای خلاف این ادعا اشاره میکند و میگوید: «من عشق ماشین نیستم، من عشق انجام کارهای نو و جدید هستم. مهمترین هدفم از ساخت این خودرو، انجام و تجربه یک کار جدید بود».
از او میخواهم که خودرو را استارت بزند و کمی با آن رانندگی کند. نشستن در خودرویی که شباهت ظاهری زیادی چه از لحاظ بدنه و چه داخلی با پورشه ۹۱۸ دارد، تجربه جالبی است. خودرویی که این دو برادر مشهدی نسخه کپی آن را با دست ساختهاند، پورشه ۹۱۸ اسپایدر است. ۹۱۸ اسپایدر، اولین بار در نمایشگاه خودروی ژنو ۲۰۱۰ دیده شد و سال ۲۰۱۳ بهصورت رسمی به فروش گذاشته شد.
طراحی آن جذابیتهای خاص خود را دارد و یکی از خودروهای پرطرفدار بین سختپسندهای جهان به حساب میآید.
«مجید» چند روز دیگر جشن تولد ۴۰ سالگیاش را میگیرد، دیپلم کامپیوتر دارد و ۳ فرزند دختر که ۲ نفرشان در تمام لحظات این گفتگو، شیرینیبخش لحظات ما بودند. اولین سوالم از او درباره این است که چرا تصمیم به ساخت یک پورشه دستساز گرفته که در پاسخ میگوید: «راستش را بخواهید دلیل اصلی که تصمیم به ساخت این خودرو گرفتم، یادم نیست، اما من همیشه دوست دارم که کارهای جدید انجام بدهم. من در هر شغل و حرفهای که مشغول میشوم، ۲ یا ۳ ماهی که میگذرد، زود دلم را میزند و از آن بیرون میآیم.
من کارهایی را دوست دارم که هر روزش با روز قبل آن متفاوت باشد؛ بنابراین سال ۹۴ بود که من به همراه برادرم تصمیم به ساخت این خودرو گرفتیم. میخواستیم کاری کرده باشیم که تا حالا کسی سمتش نرفته باشد. اما پرسیدید که چرا پورشه ساختیم؟ پورشه جزو ماشینهای مورد علاقهام است بهخصوص پورشه ۹۱۸. همیشه دوستداشتم عکسهای آن را نگاه کنم. در مغازه برادرخانمم یک عکس بزرگی از آن را زده بود و هر وقت آن را میدیدم، میگفتم چقدر خوشگل است. همه اینها دستبهدست هم داد تا تصمیم به ساخت پورشه ۹۱۸ بگیرم.»
ساخت یک خودروی دستساز که راه برود، کار سادهای نیست. از «مجید» میپرسم که چه دورههای آموزشی برای ساخت این پورشه گذرانده که میگوید: «من و برادرم از بچگی، همیشه خودرو پدرمان را با هم تعمیر میکردیم. پدرم تا امروز، هرگز مکانیکی نرفته است. ما خودمان هم هیچوقت تا حالا مکانیکی نرفتیم و همه کارهای خودروهایمان را خودمان انجام میدهیم.
این را هم بگویم که من و برادرم، هیچ شغلی را هیچ جایی نرفتیم که یاد بگیریم و آموزش ببینیم. علاوه بر تعمیرات خودرو، مثلا من امدیافهای خانهام را خودم زدم، خانه دوستم را خودم زدم، ولی هیچ جایی نرفتم که آموزش ببینم که این کار را چطور انجام دهم. من دوست دارم که همیشه کاری انجام بدهم که هم نو باشد و هم خودم انجام نداده باشم تا یک چیزی یاد بگیرم. یعنی همیشه دنبال تجربههای جدید هستم و ساخت این پورشه ۹۱۸ هم در راستای همین ماجرا بود».
از او میپرسم که خودروی دستساز یعنی چه و چه قدر از این خودرو را خودش ساخته که میگوید: «ساخت خودرو یک عملیاتی است که خیلی کارها را در برمیگیرد. شما باید صدها شغل را بلد باشید و انجام بدهید تا بتوانید یک خودرو بسازید. من همه کارهای این خودرو را خودم به همراه برادرم انجام دادم؛ از دوخت صندلیهایش بگیرید تا طراحی داشبورد، رنگزدن بدنه آن، سرهمکردن جلوبندی و .... حتی چراغهای جلو و عقب، بال عقب، صفحات کیلومترهایش و ... دستساز است.
کولر و بخاری هم دارد. بدنه کلا فیبرگلاس و شاسیاش قوطی است. اینها به جز مسائل فنی آن است. جوشکاریاش هم با خودم بود. همه این کارها را یاد گرفتم تا بتوانم یک خودروی دستساز داشته باشم. تنها بخشهایی از این خودرو که برگرفته از خودرویی دیگر است، موتور و گیربکس آن است.»
«اینکه میگویم ساخت این خودرو، ۷ سال طول کشیده، به این معنا نیست که ۷ سال تمام در روز و شب برای ساخت آن وقت گذاشتیم. من و برادرم، بیشتر در روزهای تعطیل و زمانهای فراغتمان روی ساخت آن وقت گذاشتیم.»
او با این مقدمه درباره اولین قدم برای ساخت این خودرو دستساز میگوید: «قدم اول برای ساخت این خودرو، خرید یک موتور ماکسیما بود. آن موقع یعنی سال ۹۴ رفتم یک موتور ماکسیما بخرم، طرف یک موتور به من نشان داد و گفت که موتور ماکسیما همین است. من که تا قبل از آن، موتور ماکسیما ندیده بودم؛ بنابراین همان را گرفتیم و بر اساس همان، شروع به ساخت خودرو کردیم، تا شاسیاش را ساختیم و آمدیم استارت بزنیم که دیدیم این موتور مربوط به مدلهای بسیار قدیمی ماکسیماست، اما همان را هم به هر زحمتی بود، روشن کردیم و راه انداختیم، اما خیلی بد کار میکرد. هر کار هم کردم، خوب نشد. بعدش مجبور شدم که موتورش را عوض کنم و یک موتور ماکسیما ۳ هزار اتومات بخرم که الان، همان موتور روی این خودرو نصب است.»
از او درباره وسایلی که برای ساخت این خودرو استفاده کرده، میپرسم که میگوید: «باورتان میشود اگر بگویم کل وسایلی که من از آنها استفاده کردم، یک جعبه ابزار بود، دریل، فرز و یک دستگاه جوش. تمام. البته قالب بدنه این خودرو را هم با گچ و ماله ساختم. بعد از اینکه قالبش درست شد، گچها را جدا کردم و بدنهاش این طوری شد».
از او میخواهم که ضبط پورشه دستسازش را روشن کند که میگوید: «شاید برایتان جالب باشد که مثلا همین ضبط این خودرو که در ظاهر چیز خاصی نیست، برای من و برادرم خیلی چالش برانگیز شد، چون باید باریک و عرض بسیار کمی داشته باشد. همه ضبطهای موجود در بازار عرضشان بیشتر است؛ بنابراین مجبور شدم وقت زیادی بر روی آن بگذارم، بورد آن را تکهتکه کردم و دوباره درستش کردم که چندین ماه وقتم را گرفت.»
بیشتر بخوانید:
از «مجید» میپرسم که آیا پورشه ۹۱۸ اسپایدر را از نزدیک دیده و قیمت نسخه واقعی آن چقدر است که میگوید: «پورشه ۹۱۸ اصلا در ایران نیست. قیمتش هم حدود یک میلیون دلار (۵۰ میلیارد تومان) است.» او درباره اینکه خودروی دستسازش چقدر از لحاظ ظاهری شبیه نمونه واقعی است؟ میگوید: «کلیتش خیلی شبیه است، ولی دقیق نیست، چون ما بر اساس عکسها و فیلمهای موجود در اینترنت، این نسخه از پورشه ۹۱۸ را ساختیم و اندازههای دقیق آن در بعضی قسمتهایش درنیامده است. نقشهای هم در اینترنت از پلتفرم آن نیست که اندازههایش موجود باشد؛ بنابراین اگر بخواهم یک درصد به شما بگویم، ظاهر این خودرو ۷۰ درصد شبیه پورشه اصلی است. اما در نگاه اول، دقیقا مثل همان است و کسی متوجه نمیشود مگر دقت کند».
از او میپرسم که تقریبا چقدر برای ساخت این پورشه دستساز هزینه کرده است که میگوید: «اولین سوالی که بیشتر افراد بعد از دیدن این خودرو از من میپرسند، همین است، اما چون من خرد خرد برای آن هزینه کردم و جایی هم یادداشت نکردم، نمیتوانم عدد دقیقی بگویم. فقط موتورش را دقیق یادم هست که اولی را ۳ میلیون تومان و دومی را هم ۳۳ میلیون تومان در آن سالها خریدم. با این حال، اگر بخواهم یک عدد تقریبی به شما بگویم، به ارزش پول آن زمان، بیش از ۳۰۰ میلیون تومان برای خرید وسایل این خودرو هزینه کردم. طبیعتا، چون دستساز است، برای کارهای فنی آن هزینهای نشده و به همراه برادرم فقط وقت گذاشتیم و مهارتهایمان را به کار گرفتیم.»
از او میپرسم اقدامی برای پلاک خودرو کرده ای؟ میگوید: «من هیچ پیگیری از راهنمایی و رانندگی و ... برای گرفتن پلاک نکردم، اما میدانم که نمیشود. دلیلش هم این است که همه چیزش را خودم ساختم.
یک آقایی در همین مشهد بود به نام آقای ریحانی که قدیم یک لامبورگینی ساخته بود. با او و چند نفر دیگر که خودروی دستساز ساختند، صحبت کردم و گفتند که شدنی نیست بنابراین من هم دیگر پیگیری نکردم. یک بار هم به همین آقای ریحانی زنگ زدم، گفت که هرجای کار ساخت این خودروی دستساز هستی، بیخیال شو و دیگر ادامه نده، چون فایده ندارد، اما من ادامه دادم.»
نکته جالب درباره «مجید» این است که در این سالها، شغلهای زیادی را تجربه کرده است. خودش در این باره میگوید: «من شغلهای زیادی داشتم. مثلا یک شرکت داشتم برای نصب دکلهای مخابراتی که همه کارهایش با من بود. زمین خالی را تحویل میگرفتم، با دکل تحویل میدادم. تقریبا ۱۰ سال پیش در این شغل بودم، یک شرکت زدم و حدود ۳۰ تا نیرو داشتم.
اما هیچکدام از شغلهایم مرتبط با خودرو نبوده است. هم اکنون هم بیکارم و میخواهم به زودی یک کترینگ راهاندازی کنم. برای ساخت این ماشین هم، اول یک مغازه در آخر طرق اجاره کردم. تقریبا یکسال آنجا بودم. بعدش شغلم را عوض کردم و مشغول ساخت تابلوهای نقاشی شدم. بعدش وارد حرفه ساخت بالابرهای صنعتی شدم و یکی زمانی هم تولیدی کفش داشتم. در کنار تمام این کارها، مشغول ساخت این خودرو هم بودم. روزهای آخر هم در حیاط خانه پدریام، مراحل پایانی ساخت پورشه ۹۱۸ را به سرانجام رساندم.»
از «مجید» که برای استفاده شخصیاش یک خودروی «آلفا رومئو» دارد، میپرسم که آیا تا امروز برای این خودرو مشتری پیدا شده یا نه که میگوید: «زمان زیادی از کاملشدن این خودرو نگذشته، اما مشتری جدی تا امروز نداشته است. فقط چند نفری به شوخی پیامک دادند که با پراید معاوضهاش میکنم یا نه؟! البته من کلا به چیزهایی که میسازم، زیاد وابسته و دلبندش نیستم. بچه هم که بودم، هر وقت چیزی را درست میکردم، ۲ ساعت بعد خودم خرابش میکردم! بنابراین اگر برایش مشتری خوب پیدا شود، میفروشم و یکی بهتر از این درست میکنم.»
به «مجید» میگویم که در «شبکههای اجتماعی»، بسیاری از افرادی که تصاویر و ویدئوهای این خودرو را دیدند، نوشتند که وقتی نمیتوان برای آن پلاک گرفت، چرا این خودرو را ساختی و عمرت را هدر دادی؟ او با بیان اینکه چنین اظهارنظرهایی را دیده، میگوید: «من توقعی از کسی یا سازمانی ندارم. من این خودرو را برای دل خودم ساختم. برای کسی یا سازمانی نیست که بخواهم حمایت شوم. تا حالا از خودروسازی و ... هم که کسی پیگیری نکرده که ماجرای ساخت آن چه بوده است.»
از او میپرسم که آیا دوباره حاضر به ساخت پورشه ۹۱۸ هست که میگوید: «ساخت خودروهای دستساز بسیار زمانبر، پر از دردسر و سختی، اما جذاب است. با همه این نکاتی که خودم در این ۷ سال با آنها روبهرو شدم و تجربهشان کردم، اگر این دفعه بخواهم دوباره یک خودرو بسازم، دیگر پورشه نمیسازم. یک خودرو با طراحی ۱۰۰ درصدی خودم میسازم. یک خودروی جدید و خاص که نمونه مشابهی از آن در جهان نباشد.»
منبع: روزنامه خراسان