آناهیتا همتی بازیگر سینما و تلویزیون است که او را با سریال های خاطرانگیز تلویزیون می شناسیم. آناهیتا همتی اخیرا یک استوری اعتراضی نسلت به محیط زیست منتشر کرده است. بیوگرافی آناهیتا همتی و گفتگویی از این بازیگر را بخوانید.
آناهیتا همتی به نابودی درخت ۵۰۰ ساله در کیش واکنش تندی نشان داده است.
آناهیتا همتی در تاریخ ۱ مردادماه سال ۱۳۵۲ در پایتخت به دنیا آمد. او در رشته تجربی در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل شد و پس از اتمام آن وارد عرصه بازیگری شد. پدرش کارشناس کشاورزی و مادرش حسابدار است. یک برادر به نام «آرین» دارد که ۱۴ سال از او کوچکتر است. وی درباره محل زندگیاش میگوید: “به خاطر کار پدرم مدتی در خرمآباد بودیم و مدتی هم در لنگرود زندگی کردیم. بعد از اتمام ماموریت پدرم دوباره به تهران برگشتیم. من تا ۱۳ سالگی خارج از تهران بودم. ”
آناهیتا همتی فعالیت خود را با ثبت نام در کلاسهای تئاتر در سال ۶۹ آغاز کرد و اولین کار جدی او نمایش “تنبور نوازان” بود. پدر او مهندس است و مادرش کارمند. دیگر فرزند این خانواده آرین است که ۱۳ سال از او کوچکتر است. آناهیتا همتی به علت مأموریتهای پدرش در شهرهای خرم آباد و لنگرود هم سکونت داشته است. اولین فیلم سینمایی آناهیتا همتی “افسانه پوپک طلایی” ساخته خسرو شجاعی بوده است که در سال ۱۳۵۷ ساخته شد، ولی به دلیل مشکلاتی هیچگاه به نمایش گذاشته نشد.
آناهیتا همتی از سال ۸۳ با نقش آفرینی در سریال طنز خانه به دوش به کارگردانی رضا عطاران در میان مردم مشهور و محبوب شد. تا حدی که دیالوگهای نقشش در سریال نیز در میان مردم شنیده میشد. سریال ترش و شیرین نیز به کارگردانی رضا عطاران از کارهای محبوب او میباشد.
چند سالی است که خانم همتی مانند قبل در تلویزیون فعالیت نمیکند وی در مصاحبهای گفت که دیگر مردم سریال نمیبینند و فیلمنامهها قابل قبول نیستند. اما در تئاتر همچنان فعالیت خود را ادامه داده است.
وی درباره ورودش به عرصه بازیگری میگوید: “من علاقه بسیار عجیب و غریبی به بازیگری داشتم و خوشبختانه پدر و مادرم نیز از مشوقان من بودند. سال ۷۲ به اداره تئاتر رفتم و کلاسهای بازیگری را نزد «استاد هادی مرزبان» گذراندم. اولین کارم هم تئاتر «تنبور نواز» به کارگردانی آقای مرزبان بود. چند کار تئاتر انجام دادم و بعد یک روز رفتم دفتر آقای خواجویی که تست بدهم برای بازی در سریال «دبیرستان خضرا» در تست قبول شدم و به این ترتیب وارد تلویزیون شدم. ”
مجموعه تلویزیونی
دبیرستان خضراء (۱۳۷۳)
چشم دل (۱۳۷۴)
بهشت گمشده (۱۳۷۵)
کهنهسوار (۱۳۷۶)
هتل (۱۳۷۷)
تلفن مشترک (۱۳۷۷)
امواج جادویی (۱۳۷۸)
سالهای خاکستری (۱۳۷۸)
پدرخوانده (۱۳۷۸)
کریمخان زند (۱۳۷۸)
چراغ جادو (۱۳۷۹)
برگ بار (۱۳۷۹)
روزهای مهتابی (۱۳۷۹)
خانه آرزوها (۱۳۸۰)
کلانتر (۱۳۸۱)
طلسمشدگان (۱۳۸۲)
آهوی ماه نهم (۱۳۸۲)
خانهبهدوش (۱۳۸۳)
قلب (۱۳۸۳)
سقوط (۱۳۸۴)
آفتاب سرد (۱۳۸۵)
ترش و شیرین (۱۳۸۶)
یک وجب خاک (۱۳۸۶)
پنچره (۱۳۸۶)
آرزوهای شیرین (۱۳۸۶)
پاتوق (۱۳۸۷–۱۳۸۶)
خطشکن (۱۳۸۷)
لطفاً دور نزنیم (۱۳۸۸)
قفسی برای پرواز (۱۳۸۸)
توطئه فامیلی (۱۳۸۹)
ماجراهای پوتک (۱۳۸۹)
ناز و نیاز (۱۳۹۰)
رادیو ۷ قصههای نامی (۱۳۹۰)
شبهای روشن (۱۳۹۰)
باغ سرهنگ (۱۳۹۲)
بیشتر بخوانید:
فیلم سینمایی
افسانه پوپک طلائی (۱۳۷۶)
عشق کافی نیست (۱۳۷۷)
دختری به نام تندر (۱۳۷۹)
قلبهای ناآرام (۱۳۸۱)
چند میگیری گریه کنی (۱۳۸۴)
بر بالهای خوشبختی (۱۳۸۷)
یک جیب پر پول (۱۳۸۸)
نردبان چوبی (۱۳۹۰)
قهرمانان کوچک (۱۳۹۵)
سلفی با رستم (۱۳۹۸)
والدین امانتی (۱۳۹۹)
شبکه نمایش خانگی
فالگیر – کاظم راست گفتار (۱۳۷۷)
رؤیای مرد مرده – سلطانی فر (۱۳۸۳)
دزدترین دختر شهر – سامان علمی نیا (۱۳۸۷)
رد پولو بگیر و بیا – بصیری (۱۳۸۷)
کت و شلوار دامادی – فرشاد ارج (۱۳۸۸)
روزی که مرد شدم – مهرداد خوشبخت (۱۳۸۹)
نردبان چوبی – فرشاد ارج (۱۳۹۰)
لبخند در مراسم ترحیم -حسین قناعت (۱۳۹۱)
نیمه تاریک ماه – حسین قناعت (۱۳۹۲)
بندر عباس – شاهین باباپور (۱۳۹۳)
کوچه مروارید – سعید سالارزهی (۱۳۹۳)
سیگنال موجود است (۱۳۹۳)
تئاتر
تنبور نواز
شلیک به تئاتر شهر اردیبهشت ۱۳۹۷
آناهیتا همتی در پی مصاحبهای گفتند:”دیگر در تلویزیون کار نمیکنم و دوست ندارم همکاری داشته باشم چرا که فیلمنامهها خوب نیستند و آن چیزی که ساخته میشود به اندازهای از زندگی واقعی همه ما دور و متفاوت است که قابل پذیرش نیست. ”
از اینکه بیشتر به عنوان بازیگر سریالهای تلویزیونی شناخته میشوید، چه احساسی دارید؟
بیشتر در سریالها بازی کردهام و برای همین طبیعی است که نزد تماشاگران تلویزیون شناخته شدهتر باشم. از این بابت احساس خوبی دارم، چون مردم به من ابراز لطف میکنند که این برایم خیلی ارزش دارد. در واقع هرچه دارم از لطف و علاقه مردم است.
آیا دوست نداشتید در تئاتر و به ویژه سینما هم پرکار میبودید و کارنامهتان مثل تلویزیون پر و پیمان میشد؟
آناهیتا همتی: یک بازیگر بر اساس پیشنهادهایی که به او میشود، کار را قبول میکند. وقتی در یک عرصه بیشتر به سراغت بیایند، آنجا بیشتر دیده میشوی. در واقع تلویزیون مرا انتخاب کرد که من هم از آن استقبال کردم.
یعنی پیشنهاد کار در سینما به شما کم میشود؟
به نسبت تلویزیون هم کم پیشنهاد میشود و هم اینکه تعداد بیشتری از آنها را رد میکنم.
چه چیزی معیار اصلی شما برای قبول یک کار سینمایی است؟
متن و گروه سازنده فیلم. ما بازیگران، چون آخرین افرادی هستیم که به گروه فیلمبرداری میپیوندیم، برای همین تنها این اختیار را داریم تا یک کار را قبول یا یک کار را رد کنیم.
مشکل پیشنهادهای سینمایی که به شما میشود و آنها را رد میکنید، بیشتر چیست؟
آناهیتا همتی: خیلی راحت بگویم، چون ۷ یا ۸ کار سینمایی بیشتر بازی نکردهام که برجسته هم نبودهاند، برای همین ترجیح میدهم در این عرصه صحبت و اظهار نظر نکنم.
در تئاتر هم کارهای زیادی را رد میکنید که این قدر کم کار هستید؟
نه. در تمام این سالها که بازی میکنم، تنها دو پیشنهاد تئاتری داشتهام که رد کردهام. داستان کم کاری من در تئاتر با قصه حضور کم رنگم در سینما فرق میکند.
خب داستان کم کاریتان در تئاتر چیست؟
آناهیتا همتی: متاسفانه دیواری نامرئی بین من و هنرهای نمایشی کشور کشیده شده است و با وجود اینکه خاستگاه من تئاتر است، پیشنهاد بازی روی صحنه کمتر به من ارائه میشود.
شاید یک دلیلش این باشد که خودتان سالهاست از اهالی تئاتر فاصله گرفتهاید و با گروههای فعال در این عرصه ارتباطی ندارید. نمیخواهید بعد از این جذب یکی از گروههای نمایشی شوید؟
در مورد عضویت در گروههای تئاتری احساس دوگانهای دارم. از طرفی عضویت در یک گروه نمایشی برای هر بازیگری خوب و لازم است، زیرا باعث میشود تا اعضای آن به یک نگاه و زبان مشترک برسند. اما از سوی دیگر عضویت در یک گروه، تعهداتی را ایجاد میکند که شاید فرصت تجربه با سایر کارگردانها را از بازیگر سلب میکند.
به نظر شما سینما، تلویزیون و تئاتر از یک منظر کلی چه ارمغانهایی برای یک بازیگر دارند؟
آناهیتا همتی: تلویزیون شهرت و سینما بیشتر ماندگاری به ارمغان میآورد.
تئاتر چی؟
بحث تئاتر جداست. صحنه آزمون اصلی محک خوردن تواناییهای یک بازیگر است. تئاتر اصل و پایه بازیگری است. اینجا هنر اصالت بیشتری دارد.
وقتی به کارنامه تلویزیونی شما نگاه میاندازیم، با فهرستی بلند و بالا روبرو میشویم. تا به حال در چند سریال بازی کردهاید؟
تا امروز در ۳۳ مجموعه تلویزیونی بازی کردهام.
در این سالها با کارگردانهای زیادی در تلویزیون همکاری داشتهاید که تعدادشان از ۲۰ نفر هم بیشتر میشود. این تنوع چه تاثیری در کارتان داشته است؟
آناهیتا همتی: فعالیت با کارگردانهای مختلف باعث آشنایی هر چه بیشتر بازیگر با نگاهها و روشهای مختلف میشود. از این نگاه یک حسن است. این تجربیات متنوع و متفاوت باعث شده تا همیشه در معرض آموزش و تجربه قرار داشته باشم.
در قبول بازی در آثار تصویری یا صحنهای مثل آنکه چندان در بند کوتاه یا طولانی بودن نقش نیستید؟
نه این مسئله برایم چندان مهم نیست. اینکه نقش چقدر عمق، پیچیدگی و پختگی داشته باشد، اهمیت بیشتری دارد. هیچگاه به کوتاه و بلندی نقش در انتخابهایم توجه نداشتم و همیشه نقش خود را با تمام انرژی و توان بازی کردم.
تا دو سه هفته پیش در نمایش «پس از سقوط» بازی داشتید که بر اساس نمایشنامه قوی آرتور میلر و با کارگردانی منیژه محامدی در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. این اجرا با آنکه کاری خوب بود، چندان از سوی تماشاگران مورد استقبال قرار نگرفت. فکر میکنید دلیلش چه بود؟
تبلیغات بسیار اندک. این کار نه تبلیغات محیطی در سطح شهر داشت، نه از تلویزیون معرفی شد و نه از راههای مرسوم و موثر دیگر. خود هنرمندان گروه نمایشی بدون هیچ چشم داشتی وظیفه تبلیغ نمایش «پس از سقوط» را هم انجام دادند.
چه جوری؟
آناهیتا همتی: برای مثال، بیش از ۱۰۰ پوستر این نمایش را در سوپر مارکتها، گل فروشیها، کتاب فروشیها و موسسات تایپ و تکثیر چسباندم. یا اینکه روز سیزده بدر که در خانه هنرمندان تمرین داشتیم و مردم به باغ هنرمندان آمده بودند، به میانشان رفتم و از آنها خواستم تا به دیدن نمایش بیایند.
اما این تبلیغات محدود نتیجه نداد.
کار از نداشتن تبلیغات فراگیر رسانهای و در سطح شهر ضربه خورد. البته نباید از نظر دور داشت که اصولاً هنر تئاتر در ایران چندان شناخته شده نیست و جایش را باز نکرده است.
خب همه جای دنیا تئاتر هنر تودهها نیست.
تو کشور ما هنوز هنر طبقات خاص هم نیست. این همه دانشجو، دانشگاهی و هنرمند که در تهران داریم، اگر حتی یک درصدشان به دیدن یک تئاتر بیایند، سالنهای اجرا همیشه باید پر باشند؛ و چرا نمیآیند؟
چون هنوز تعادل تو زندگی شهر نشینی ما برقرار نشده و تئاتر هنوز تو زندگی ما جای خود را باز نکرده است. هنوز دانشجوی ما برایش مهمتر است تا وقت و پولش را در کافی شاپ هزینه کند تا در سالن تئاتر.
حتی اهالی هنر هم زیاد به تئاتر نمیآیند. من برای همین نمایش «پس از سقوط» تعداد زیادی از هنرمندان را دعوت کردم تا این کار را به صورت رایگان ببینند که نیامدند. یعنی حتی حاضر نشدند زحمت سوار ماشین شدن و به تماشاخانه ایرانشهر آمدن را بکشند.
واقعاً؟
آناهیتا همتی: بله باور کردنی نیست، اما واقعیت دارد. وقتی هنرمندان ساکن تهران هم هنوز تئاتر را نمیشناسد، آن وقت چه انتظاری از دیگر مردم است. به دلیل همین بیتوجهی مسئولان و خواص جامعه است که باید تئاتر را هنری مظلوم دانست.
منبع: برترین ها / ستاره / خبرآنلاین