چرا تاج محل جزو عجایب هفتگانه است؟ تاجمحل، که در شهر آگرا در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی پایتخت هندوستان قرار دارد، یکی از معروفترین و زیباترین بناهای تاریخی جهان است. این بنای بینظیر به دستور شاه جهان، پنجمین پادشاه گورکانی هند (سلسله مغول) ساخته شده است و به عنوان یک نماد عشق برای همسرش ارجمند بانو (ممتاز محل) مشهور است. در این مقاله، به بررسی تاریخچه، معماری و اهمیت فرهنگی تاجمحل میپردازیم.
تاجمحل در دوران حکومت شاه جهان بین سالهای ۱۶۳۲ میلادی (۱۰۴۲ خورشیدی) و ۱۶۴۷ میلادی (۱۰۵۷ خورشیدی) ساخته شده است. شاه جهان این بنا را به یاد همسر ایرانی مورد علاقهاش ممتاز محل که در هنگام زایمان چهاردهمین فرزند خود درگذشت، احداث کرد. تاجمحل به عنوان یک آرامگاه برای خانم ممتاز محل و در نهایت خود شاه جهان نیز به عنوان محل خاکسپاری انتخاب شد.
معماری تاجمحل از تلفیقی از سبکهای معماری اسلامی، هندی، پارسی و ترکی بهره برده است. این بنا بر روی یک بستر مربعی شکل با ابعاد حدود ۳۰۰ متری ساخته شده است. محوطه تاجمحل شامل باغها، استخرها، نمای آبی و ساختمانهای جانبی است.
در مرکز بنا، کنارههای آرامگاه اصلی با چهار مناره به ارتفاع ۴۰ متری احاطه شدهاند. برجستگیهای منظم در سطح بیرونی بنا به همراه تزئینات گچبری، سنگقبری و مرمری، نمونهای بینظیر از هنر و دقت معماران و صنایعدستی این دوره را به نمایش میگذارد. نقشبریهای گلها و طرحهای گیاهی بر روی سطح مرمری بنا، به همراه استفاده از سنگهای گرانبها و نیمه گرانبها در تزئینات، تاجمحل را به یکی از شاهکارهای هنری جهان تبدیل کردهاند.
یکی از جالبترین ویژگیهای تاجمحل، استفاده از تکنیکهای معماری برای ایجاد تأثیرات نوری است. بر اساس تغییرات نور در طول روز، تاجمحل ظاهری متفاوت به خود میگیرد و این تغییرات زیبایی جدایی به بنا بخشیده است.
تاجمحل نه تنها به عنوان یک نماد عشق و وفاداری شناخته میشود، بلکه به عنوان یکی از نمادهای ملی هند و میراث جهانی یونسکو نیز معروف است. این بنا باعث جذب گردشگران بسیاری از سراسر دنیا شده و درآمد قابل توجهی برای کشور هند ایجاد کرده است.
همچنین، تاجمحل به عنوان یک مثال برجسته از معماری مغول و تاریخ آن دوران مورد توجه محققان و دانشمندان قرار دارد. برخی از مطالعات به بررسی روشهای ساخت و مواد و مصالح مورد استفاده در این بنا پرداختهاند. تاجمحل به عنوان یکی از شاهکارهای هنری و معماری در تاریخ جهان، نشاندهنده استعداد و خلاقیت معماران و هنرمندان دوران مغول است.
با وجود اهمیت فرهنگی و تاریخی تاجمحل، نگرانیهایی در مورد حفظ و مرمت این بنا وجود دارد. آلودگی هوا، تغییرات آبوهوایی، تروریستیها و نیاز به تعمیر و نگهداری مناسب موجب ایجاد تهدیداتی برای این میراث فرهنگی شدهاند. دولت هند و سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو در تلاش برای حفظ و مرمت این بنا هستند.
تاثیر فرهنگ ایرانی بر تاج محل در معماری و تزئینات این بنای تاریخی به خوبی قابل مشاهده است. سلسله مغول، که در هند حکومت میکرد، ارتباطات قویای با ایران داشت و از هنر و دانش ایرانیان بهرهبرداری میکرد. این تأثیرات در چندین جنبه قابل مشاهدهاند:
سبک معماری تاج محل تلفیقی از معماری اسلامی، هندی، پارسی و ترکی است. معماران ایرانی در طراحی و ساخت تاج محل نقش مهمی داشتهاند. برخی از ویژگیهای معماری ایرانی که در تاج محل مشهود است عبارتند از: استفاده از گنبدهای نیمکروی، ایوانها، منارهها و کاربرد هندسه در طراحی و نقشبری.
تزئینات تاج محل شامل کاشیکاریها، نقوش گیاهی، گل و بوته و خطاطی است که همگی از سبکهای هنری ایرانی الهام گرفتهاند. این تزئینات در کنار سنگهای گرانبها و نیمهگرانبها که بر روی سطح مرمری بنا کار شدهاند، زیبایی و جلوهای بینظیر به تاج محل بخشیدهاند.
طرح بنای تاج محل
بیشتر بخوانید:
استفاده از خطاطی و نوشتار فارسی در تزئینات و نقشبریهای تاج محل نشاندهنده تاثیر فرهنگ ایرانی در این بنا است. نوشتههای قرآنی به خط نستعلیق که بر روی دیوارهها و دروازههای تاج محل حک شدهاند، نمونهای از این تاثیر هستند.
در کل، تاثیر فرهنگ ایرانی بر تاج محل در جنبهای معماری، تزئینات و خطاطی به طور واضح قابل مشاهده است. این تأثیرات به معنای تقارن و هماهنگی فرهنگی و هنری بین ایران و سلسله مغول در هند بوده و نشاندهندهی گسترش و تأثیر فرهنگ ایرانی در مناطق دیگر آسیا در دورانهای مختلف تاریخی است. این تعامل فرهنگی نه تنها در تاج محل بلکه در سایر بناهای دوران مغول در هند نیز قابل مشاهده است.
برای مثال، در بناهای دیگری مانند مسجد جامع دهلی (مسجد جامع دهلی نو) که توسط شاهجهان ساخته شده، همچنین در فرمانخانهها و کاخهای این دوران میتوان به تأثیرات معماری و هنری ایرانی بر ساختمانهای مغولی اشاره کرد.
این تعاملهای فرهنگی و هنری بین ایران و سلسله مغول به معرفی و ارتقای هنرها، معماری و فنون مختلف در هر دو جامعه کمک کرده است. از این رو، تأثیر فرهنگ ایرانی بر تاج محل نشاندهندهی گسترش و پذیرش ارزشهای فرهنگی و هنری بین کشورهای مختلف است و میتواند به عنوان یک نمونه موفق از تعاملهای فرهنگی در تاریخ بشریت مورد توجه قرار گیرد.
طرح بنای تاج محل
تاج محل با بناهای دیگری که به عنوان نمونههای مشابه در جهان معروف هستند، در بعضی جنبهها تفاوتها و شباهتهایی دارد. در اینجا به مقایسه تاج محل با دو نمونه معروف دیگر، یعنی حمام آبشاری (Gardens of Alhambra) در اسپانیا و کاخ شکوفه (Humayun's Tomb) در هند میپردازیم.
این بنا که در قرن ۱۳ میلادی در دوران حکومت مورها در اسپانیا ساخته شده است، یکی از شاهکارهای معماری اسلامی به شمار میآید. هر دو بنا، تاج محل و حمام آبشاری، از ویژگیهای معماری اسلامی استفاده کردهاند، از جمله استفاده از گنبد، مناره، ایوان و کاربرد هندسه در طراحی. با این حال، تاج محل از جنبههایی مانند مواد ساخت و تزئینات با حمام آبشاری تفاوت دارد. تاج محل از مرمر سفید ساخته شده و تزئینات آن شامل کاشیکاریها و نقشبریهای گیاهی و خطاطی است، در حالی که حمام آبشاری از سنگهای قرمز و خشتهای سفالی ساخته شده و تزئینات آن به سبک معماری مغربی انجام شده است.
کاخ شکوفه که در قرن ۱۶ میلادی در دهلی ساخته شده است، آرامگاه همایون، امپراتور مغول است. این دو بنا، تاج محل و کاخ شکوفه، شباهتهای زیادی دارند، از جمله سبک معماری مشترک مغول-ایرانی، استفاده از گنبدهای نیمکروی، منارهها و ایوانها. هر دو بنا به عنوان آرامگاههای سلطنتی ساخته شدهاند و در یک فضای سبز و باغچه قرار دارند.
با این حال، تفاوتهایی نیز وجود دارد. تاج محل از مرمر سفید ساخته شده و با تزئینات پیچیدهای از کاشیکاریها، نقشبریهای گیاهی و خطاطی زینت یافته است. در مقابل، کاخ شکوفه از سنگهای قرمز و سفید ساخته شده و تزئینات آن نسبتاً سادهتر است. همچنین، تاج محل به عنوان نمادی از عشق شاه جهان به همسرش ممتاز محل ساخته شده است، در حالی که کاخ شکوفه به عنوان آرامگاه همایون امپراتور مغول ساخته شده است.
در نهایت، هر یک از این بناها به خاطر ویژگیهای منحصر به فرد خود به عنوان شاهکارهای هنری و معماری جهان شناخته شدهاند. تاج محل، حمام آبشاری و کاخ شکوفه هر کدام نمایانگر هنر، فرهنگ و تاریخ دورانهای مختلف در هند و اسپانیا هستند و نشاندهندهی تأثیرات فرهنگی و هنری متقابل بین کشورهای مختلف میباشند.
تاج محل یکی از مهمترین و پرطرفدارترین مقاصد گردشگری در هند است و به عنوان یکی از هفت شگفتی جهان جدید شناخته میشود. با این حال، دقیقاً تعیین کردن درآمد گردشگری که تنها از تاج محل به دست میآید، چالشبرانگیز است، زیرا گردشگران معمولاً در طول سفرهای خود به هند از چندین مکان دیدنی دیگر نیز بازدید میکنند.
اما بدون شک، تاج محل یکی از عوامل اصلی جذب گردشگر بینالمللی به هند به شمار میرود. درآمد حاصل از تاج محل شامل بلیط ورودی، هزینههای راهنمایی، خرید یادبود، اقامت در هتلها و استفاده از خدمات محلی است.
هند با داشتن تنوع فرهنگی، تاریخی و طبیعی بسیار بالا، بسیاری از ظرفیتهای گردشگری دیگر را نیز در اختیار دارد. برخی از این مکانها عبارتند از:
با وجود اینکه تاج محل بخش مهمی از درآمد گردشگری هند را تشکیل میدهد، اما باید توجه داشت که هند از ظرفیتهای گردشگری بسیار گستردهای برخوردار است و درآمدهای گردشگری از سایر مناطق نیز تاثیر قابل توجهی در اقتصاد کشور دارد. هند به عنوان یک کشور با فرهنگ بسیار پیچیده و متنوع، جاذبههای طبیعی فراوان و تاریخی عمیق، برای گردشگران بینالمللی بسیار جذاب است. این تنوع باعث میشود که گردشگران با سلیقهها و علایق مختلف در هند مکانهایی برای بازدید پیدا کنند.
به علاوه، هند در چند سال اخیر به سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای گردشگری و ارتقاء کیفیت خدمات مرتبط با گردشگری پرداخته است. این کشور سعی کرده است که با ایجاد تسهیلات ویزایی و تبلیغات جهانی، تعداد گردشگران بینالمللی را افزایش دهد.
در نتیجه، با اینکه تاج محل بخش مهمی از درآمد گردشگری هند را تشکیل میدهد، اما سایر ظرفیتهای گردشگری کشور نیز بخش قابل توجهی از درآمدهای گردشگری را به همراه دارند. در کل، هند از پتانسیل بالایی برای رشد در صنعت گردشگری برخوردار است و میتواند به عنوان یک مقصد گردشگری جهانی مطرح شود.
یک برنامه سفر گردشگری به هند میتواند به این شرح باشد:
ورود به دهلی و استراحت
ورود به دهلی و ترانسفر به هتل
استراحت و آمادهسازی برای روزهای پرانرژی آتی
گشت و گذار در دهلی
بازدید از قلعه قرمز
بازدید از جامع مسجد
بازدید از راجگات (محل به قتل رسیدن مهاتما گاندی)
بازدید از کاخ شکوفه (آرامگاه همایون)
آگرا و تاج محل
سفر به آگرا با قطار یا خودرو
بازدید از تاج محل
بازدید از قلعه آگرا
بازگشت به دهلی
جیپور
سفر به جیپور
بازدید از قلعه آمبر
بازدید از محلهی قدیمی جیپور و بازارها
جیپور
بازدید از کاخ جیپور
بازدید از هاوا محل (کاخ بادها)
بازگشت به دهلی
وارانسی
پرواز به وارانسی
بازدید از غاتهای وارانسی و رود گنگ
شرکت در مراسم آراتی در غروب
وارانسی و بازگشت
بازدید از معبد کاشی ویشوانات
پرواز به دهلی و اتصال به پرواز بینالمللی
این برنامه یک هفتهای پیشنهادی برای یک سفر گردشگری به هند است. البته بسته به علایق شما و زمانی که در اختیار دارید، میتوانید این برنامه را تغییر دهید و سایر شهرها و جاذبههای گردشگری هند را نیز اضافه کنید.
هند کشوری با جمعیت مسلمان بسیار زیاد است و بنابراین دسترسی به غذای حلال برای مسلمانان در بسیاری از مناطق این کشور امکانپذیر است. در شهرهای بزرگ و مناطق گردشگری، رستورانها و فروشگاههایی وجود دارند که غذاهای حلال ارائه میدهند. این رستورانها معمولاً با علامتهایی مانند "حلال" یا "هلال" مشخص میشوند.
با این حال، برخی نکات مهم در مورد غذای حلال در هند وجود دارد:
تقابل بین هندوها و مسلمانان در هند تاریخی عمیق و پیچیدهای دارد. این تقابلها بیشتر به دلیل تفاوتهای مذهبی، فرهنگی و تاریخی بین این دو جمعیت اتفاق میافتد و در برخی موارد میتواند منجر به خشونت و درگیریهای اجتماعی شود.
ریشههای تقابل بین هندوها و مسلمانان به قرون وسطی بازمیگردد، زمانی که امپراطوریهای اسلامی از طریق حملات و فتوحات به شبهقاره هند وارد شدند. در طول تاریخ، امپراطوریهای مختلف اسلامی مانند دلهی سلطنتی و مغل، بخشهایی از هند را حکومت کردند. در این دورانها، بسیاری از هندوها به اسلام گرویدند و بنابراین جمعیت مسلمان در هند رشد کرد.
بعد از استقلال هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، تقسیم شبهقاره بر اساس مرزهای مذهبی انجام شد و موجب ایجاد پاکستان به عنوان یک کشور مسلمان شد. در این فرایند، میلیونها مسلمان و هندو مجبور به ترک خانهها و زندگیهای خود شدند و موجی از جابهجاییها و خشونتها را در پی داشت.
در دهههای اخیر، خشونتها و تنشهای مذهبی بین هندوها و مسلمانان در هند ادامه داشته است. برخی از این درگیریها به دلیل اختلافهای مذهبی، سیاسی یا اقتصادی اتفاق میافتد. برخی از این خشونتها میتوانند به رویدادهای خاصی مانند ساخت معبد بر روی مسجد بابری در ایودیا یا خشونتهای گجرات در سال ۲۰۰۲ مربوط شوند. در این موارد، اختلافهای مذهبی و فرهنگی میتواند منجر به جنبشهای انتقامجویانه و سیکلی از خشونتهای متقابل شود.
با این حال، باید توجه داشت که هند یک کشور با تنوع بزرگی است و در بسیاری از مناطق، هندوها و مسلمانان به طور صلحآمیز و همبستگی با یکدیگر زندگی میکنند. همچنین هند دارای یک ساختار قانونی و دموکراتیک است که حقوق و آزادیهای تمام شهروندان را تضمین میکند، اگر چه در برخی موارد این قوانین در مقابله با تبعیض و خشونتهای مذهبی کاملاً موثر نیستند.
برای کاهش تنشها و تقابلهای بین هندوها و مسلمانان، لازم است که اقداماتی در جهت ترویج فرهنگ پذیرش و همبستگی انجام شود. این میتواند شامل آموزشهای مبتنی بر محترم دانستن دیگر فرهنگها، گفتگوهای میانفرهنگی و ترویج ارزشهای مشترک باشد. همچنین حمایت از قوانین عدالتخواهانه و مقابله با هرگونه تبعیض مذهبی یا نژادی میتواند کمک کند تا پایههای یک جامعه پایدار و صلحآمیز را برای تمامی شهروندان هند فراهم آورد.
هند یک کشور بسیار پرجمعیت و متنوع است و در زمینه زبانها و مذاهب نیز این تنوع قابل مشاهده است.
هند دارای چندین زبان رسمی است. دو زبان اصلی که در سطح ملی به عنوان زبانهای رسمی شناخته میشوند، هندی و انگلیسی هستند. با این حال، بیش از ۱۹,۵۰۰ زبان و گویش در هند صحبت میشود. برخی از زبانهای رایج عبارتاند از:
هند نیز در زمینه مذاهب بسیار متنوع است. اکثریت جمعیت هند (حدود ۸۰ درصد) هندو هستند. با این حال، کشور دارای جوامع مذهبی دیگری نیز است که عبارتاند از:
این تنوع زبانی و مذهبی در هند باعث شده تا کشور دارای یک فرهنگ بسیار غنی و پیچیده باشد. از طرفی، این تنوع گاهی اوقات منجر به تنشهای اجتماعی و مذهبی میشود. با این حال، هند بیشتر مواقع موفق به حفظ صلح و همبستگی در میان جوامع مختلف خود شده است.
زبان پارسی در هند تاریخچهای طولانی و جذاب دارد. این زبان از دوران حکومت دلهی سلطنتی وارد هند شد و به مدت چندین قرن زبان رسمی و مورد استفاده در امور دولتی، ادبیات و علم در برخی از مناطق هند بود. بیشتر سلاطین هند از دوران دلهی سلطنتی تا دوران مغول و حتی دوران امپراطوری هند بریتانیا از زبان پارسی به عنوان زبان اداری استفاده میکردند.
زبان پارسی در هند به عنوان یک زبان معیار و برتر شناخته میشد و بسیاری از شاعران و نویسندگان هندی از آن برای اثار خود بهرهبرداری میکردند. امروزه نیز برخی از اشعار و ادبیات فارسی در هند به یادگار ماندهاند.
با این حال، پس از استقلال هند و تأکید بر استفاده از زبانهای بومی و رسمی کشور، نقش زبان پارسی در هند کاهش یافت. در حال حاضر، زبان پارسی در هند به عنوان یک زبان اقلیتی در میان برخی از جوامع مانند پارسیها و مسلمانان شیعه تلفظ میشود. همچنین، زبان پارسی به عنوان یک موضوع تحصیلی در برخی از دانشگاهها و موسسات آموزشی هند تدریس میشود.
در کل، اگرچه امروزه نقش زبان پارسی در هند به مراتب کمتر از گذشته است، اما همچنان تأثیرات این زبان در فرهنگ و تاریخ هند قابل مشاهده است. این تأثیرات شامل اثار ادبی، شعر، هنر و معماری هندی میشود که در طول تاریخ با زبان پارسی گره خوردهاند.
یکی از تأثیرات مهم زبان پارسی در هند را میتوان در ادبیات هندی مشاهده کرد. بسیاری از شاعران و نویسندگان هندی در گذشته از زبان پارسی برای خلق اشعار و ادبیات استفاده میکردند. بعضی از این اشعار همچنان در دانشگاهها و مراکز آموزشی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی هند مطالعه میشوند.
در زمینه هنر و معماری نیز تأثیرات زبان پارسی در هند قابل رویت است. برخی از این تأثیرات عبارتاند از استفاده از خطوط فارسی و عبارات فارسی در کاشیکاری، منبتکاری و نقاشیهای مساجد و بناهای تاریخی هند.
همچنین، برخی از آداب و رسوم هندی، به ویژه در میان مسلمانان هندی، ریشه در فرهنگ ایرانی دارند. برخی از این آداب و رسوم عبارتاند از جشنها و مناسبتهای مذهبی مانند عید نوروز و محرم.
در نهایت، با وجود کاهش نقش زبان پارسی در هند امروزی، تأثیرات این زبان در فرهنگ و تاریخ هند همچنان به یادگار ماندهاست. این تأثیرات در ادبیات، هنر، معماری و رسوم مردم هند قابل مشاهده است و نشاندهندهٔ پیوندهای فرهنگی میان ایران و هند در طول تاریخ است.
انگلیسیها در زمان استعمار هند نقش مهمی در تغییرات فرهنگی و زبانی این کشور ایفا کردند. با تدریج و پیشرفت حکومت بریتانیا در هند و افزایش نفوذ آنها در امور دولتی، زبان انگلیسی به تدریج به عنوان یک زبان مهم و برتر شناخته شد. در ابتدا، این زبان در کنار زبانهای محلی و زبان پارسی به عنوان یکی از زبانهای رسمی و اداری در هند استفاده میشد.
با گذشت زمان و افزایش نفوذ انگلیسیها در هند، زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی و اصلی برای امور دولتی و ارتباط با بریتانیا تبدیل شد. این تغییر زبان رسمی کشور از زبان پارسی به زبان انگلیسی موجب کاهش استفاده از زبان پارسی در امور دولتی و علمی شد. همچنین، بریتانیا سیستم آموزشی هند را بر اساس معیارهای غربی بازسازی کرد و زبان انگلیسی را به عنوان زبان آموزشی اصلی ترویج داد.
پس از استقلال هند، دولت جدید به دنبال تقویت هویت ملی بود و تلاش کرد تا زبانهای محلی را به عنوان زبانهای رسمی کشور ترویج کند. در این راستا، نقش زبان پارسی در امور رسمی کشور کاهش یافت و جای خود را به زبانهای محلی و زبان انگلیسی داد. امروزه نیز زبان انگلیسی به عنوان یکی از زبانهای رسمی هند و زبان بینالمللی مطرح است.
بنابراین، درباره نقش انگلیسیها در حذف زبان پارسی از هند شاید نتوان گفت که به طور مستقیم و تنها به خاطر حضور آنها زبان پارسی از هند حذف شده است، اما حضور انگلیسیها، نقشههای استعماری و حیله گری آنها، و تأثیرات فرهنگی و زبانی آنها در هند باعث شد که نقش زبان پارسی در امور دولتی، علمی و ادبی کاهش یابد. زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی و بینالمللی جایگزین زبانهای محلی و زبان پارسی شد.
پس از استقلال هند، تمرکز بر زبانهای محلی و تقویت هویت ملی کشور نیز موجب شد که استفاده از زبان پارسی کاهش یابد. در حال حاضر، زبان پارسی در هند به عنوان یک زبان اقلیتی در برخی از جوامع مانند پارسیها و مسلمانان شیعه تلفظ میشود. همچنین، زبان پارسی به عنوان یک موضوع تحصیلی در برخی از دانشگاهها و موسسات آموزشی هند تدریس میشود.
در نهایت، برخلاف تأثیرات فرهنگی و زبانی انگلیسیها در هند که منجر به کاهش استفاده از زبان پارسی شد، اما تأثیرات این زبان در فرهنگ، ادبیات، هنر و معماری هند همچنان به یادگار مانده و نشاندهندهٔ پیوندهای فرهنگی میان ایران و هند در طول تاریخ است.
استقلال هند از بریتانیا، که در تاریخ ۱۵ اوت ۱۹۴۷ رخ داد، یک رویداد بزرگ و مهم در تاریخ هند است. قبل از استقلال، هند توسط بریتانیا استعمار شده بود. مبارزات مردم هند برای استقلال از سلطه بریتانیا در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ شروع شد و تا دهه ۱۹۴۰ به اوج خود رسید.
مبارزه برای استقلال هند در برابر بریتانیا در طی چندین دهه به صورت غیرخشونتآمیز و خشونتآمیز انجام شد. برخی از شخصیتهای برجسته در مبارزه برای استقلال هند عبارتاند از مهاتما گاندی، جواهرلال نهرو، سوبهاش چاندر بوس، بال گانگادهر تیلک، و سردار ولابهای پاتل.
مهاتما گاندی، که به عنوان پدر ملت هند شناخته میشود، از روشهای غیرخشونتآمیز مانند اعتصاب عمومی، مقاومت مدنی، و ترویج خودکفایی در تولید پنبه و دیگر محصولات محلی برای مقابله با سیاستهای استعماری بریتانیا استفاده میکرد.
در نهایت، پس از چندین سال مبارزه و فشار سیاسی بر روی بریتانیا، این کشور رضایت خود را از استقلال هند اعلام کرد. استقلال هند به تقسیم این کشور به دو کشور مستقل هند و پاکستان منجر شد. این تقسیم بر اساس مذهب اسلام و هندو انجام شد و میلیونها نفر را مجبور به مهاجرت کرد. این مهاجرتهای عظیم به خشونتهای گستردهای منجر شد که در آن دوره دست کم یک میلیون نفر جان خود را از دست دادند
روابط ایران و هند به دورانهای دور بازمیگردد و در طول تاریخ، تبادل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میان این دو کشور رونق داشته است. روابط دو جانبه ایران و هند در چندین دوره و جنبه قابل بررسی است:
در دورانهای امپراطوری ساسانی، ایران و هند با هم ارتباطات گستردهای داشتند. تبادل فرهنگی میان این دو کشور در دوران اسلامی هم ادامه یافت. در دوران حکمرانی دلهینواب و مغولان در هند، زبان پارسی به عنوان زبان رسمی و ادبی در این کشور به کار میرفت.
پس از استقلال هند و ایران، این دو کشور روابط دوستانه و همکاری در زمینههای مختلف برقرار کردند. ایران و هند عضو سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و عدم تعهد هستند.
هند یکی از شرکای تجاری مهم ایران است و حجم معاملات اقتصادی میان دو کشور قابل توجهی دارد. ایران به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت خام، نفت خام به هند صادر میکند. همچنین، هند به عنوان یکی از کشورهای صنعتی و تولیدکننده کالاهای مصرفی، کالاهایی مانند مواد غذایی، دارو، ماشینآلات و تجهیزات به ایران صادر میکند.
ایران و هند در زمینههای فرهنگی، هنری و آموزشی همکاریهای متعددی دارند. دانشگاهها و موسسات آموزشی این دو کشور توافقنامههای همکاری علمی و مبادله دانشجویی برقرار کردهاند. در چند سال اخیر، تعدادی از دانشجویان ایرانی در دانشگاههای هند مطالعات خود را ادامه میدهند و برخی از دانشجویان هندی نیز در ایران تحصیل میکنند. همچنین، برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری مانند جشنواره فیلم، نمایشگاههای هنری و برگزاری کنسرتها و رویدادهای فرهنگی مشترک، موجب تقویت روابط فرهنگی این دو کشور شده است.
ایران و هند در زمینههای سیاسی و منطقهای نیز همکاریهایی دارند. هر دو کشور علاقمند به تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه در منطقه هستند. ایران و هند در قالب گروههای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان همکاری شانگهای و گروه عدم تعهد با هم همکاری میکنند. همچنین، پروژههای مشترک بزرگی مانند بندر چابهار و راهآهن از چابهار به زاهدان، نمونههایی از همکاریهای ایران و هند در زمینه توسعه منطقهای هستند.
در کل، روابط ایران و هند در طول تاریخ و به ویژه در دوران معاصر در زمینههای گوناگون اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و منطقهای رونق داشته است و این روابط در راستای منافع مشترک و تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه ادامه دارد.
دقیقاً به دلیل نبود آمار رسمی و بهروز در این زمینه، ارائه اطلاعات دقیق در مورد تعداد ایرانیان مقیم هند و هندوهای مقیم ایران کار دشواری است. با این حال، میتوان به طور کلی نشان داد که جمعیت ایرانیان مقیم هند نسبت به جمعیت هندوهای مقیم ایران کمتر است.
در هند، ایرانیان به عنوان یک جامعه کوچک و متمرکز در شهرهایی مانند مومبای، پونه و حیدرآباد زندگی میکنند. این جامعه ایرانی در هند بیشتر از پارسیهای هند و زرتشتیان تشکیل شده است که به دلیل مهاجرت در قرون وسطی به هند ریشه دارند. تعداد ایرانیان مقیم هند در حدود چند هزار نفر تخمین زده میشود.
از سوی دیگر، جمعیت هندوهای مقیم ایران نیز کمتر است. بسیاری از هندوهای مقیم ایران در ایران به عنوان کارمندان شرکتهای هندی یا بینالمللی، دانشجویان، و یا تاجران فعالیت میکنند. جمعیت هندوهای مقیم ایران نیز در حدود چند هزار نفر تخمین زده میشود.
در نتیجه، هر دو جامعه ایرانیان مقیم هند و هندوهای مقیم ایران جمعیت کمی دارند و تعداد دقیق آنها به دلیل نبود آمار رسمی قابل تایید دشوار است.
منبع: تابناک جوان