صفر کشکولی بازیگر سینما و تلویزیون است که سابقه زیادی در عرصه هنر و ورزش دارد. صفر کشکولی علاوه بر بازیگری در ورزش حرفه ای بدنسازی و وزنه برداری هم فعالیت کرده است. صفر کشکولی و جمشید هاشم پور، جزو آن دسته از بازیگرانی هستند که ما را یاد فیلم های اکشن گذشته می اندازند. در ادامه بیوگرافی صفر کشکولی و جزییاتی از زندگی این بازیگر محبوب را بخوانید.
صفر کشکولی متولد ۱۰ بهمن ۱۳۲۳، آبادان بازیگر و ورزشکار اهل ایران است. صفر کشکولی بازنشسته شرکت ملی گاز است و ۲ دختر و ۲ پسر دارد. صفر کشکولی دیپلم فنی را در تهران سال ۱۳۴۳ گرفت و در سال ۱۳۳۸ وارد ورزش فوتبال گردید. او در سال ۱۳۴۲ به عنوان هرکول خوزستان شناخته شد و سال ۱۳۴۳ در کویت قهرمان آسیا شد و در سال ۱۳۵۱ قهرمان وزنهبرداری ایران گردید. او در سال ۱۳۵۶ قهرمان پرتاب دیسک ایران شد و اولین مربی تیم ملی جانبازان در سال ۱۳۶۷ شد که تیم به المپیک سوئد رفته و به دنبال آن مربی و داور درجه یک ملی شناخته شد.
کشکولی از سال ۱۳۴۳ توسط ساموئل خاچیکیان به کارهای سینمائی دعوت گردید و تا به حال در نقشهای منفی و مثبت سینمائی و تلویزیونی کوتاه و بلند در حدود یکصد و پنجاه فیلم و سریال نقشآفرینی نموده است.
آقای کشکولی خاطرهای بامزه از فیلم بی عشق هرگز، نقل میکند: «یادم است صحنهای بود که من یکی از بازیگران اصلی فیلم را گروگان گرفته بودم و آقای خاچیکیان یک چاقو دادند دست من و به من گفتند میروید پشت گروگان. آقای عزیز اصلی و بیک ایمانوردی به من حمله کردند تا من را بزنند و گروگان را آزاد کنند که خیلی این چاقوکشی و بزن بزن برای من که تازه در سینما آمده بودم، در برابر دروازهبان تیم ملی و یک بازیگر معروف، جالب و به یاد ماندنی بود. آقای عزیز اصلی خیلی خوش اخلاق بود و البته صورتش هم مثل من خشن بود و به کار نقش منفی میآمد.»
حدود ۴۰ سال پیش در فیلم سازمان چهار بازی کردم و در این فیلم موهایم را تراشیدم. من در کنار پرویز پرستویی، بهزاد رحیم خانی و حسین معلومی بازی کردم و این دوستان هیچ کدام معروف نبودند و پرویز پرستویی دومین فیلمش بود که بازی میکرد بعد از تراشیدن سرم در این فیلم من را با همین چهره قبول کردند و تاکنون با سر تراشیده بازی کرده ام.
همسر صفر کشکولی فوت کرده است. وی ۲ دختر و ۲ پسر دارد او گفته فرزندانش ایران هستند و در شرکت نفت کار میکنند. او همینطور ۲ نوه دختر و ۳ نوه پسر دارد.
اکنون بدل کاری در کشورمان پیشرفت کرده است در آن زمان، چون امکانات نبود ما خود بدل نقش خودمان بودیم من در فیلم سرحد سال ۱۳۷۵ در زاهدان تصادف شدیدی کردم و از ناحیه صورت صدمه زیادی دیدم و بینی ام از جا کنده شد و پیشانی ام ترکید به گونهای که مغزم دیده میشد و به اغما رفتم. آقایان ضرغامی و ابوالقاسم طالبی به عیادتم آمدند و بعد از آن حادثه مدتی از دنیای بازیگری کناره گیری کردم، همسرم هم در آن زمان به رحمت خدا رفت، از خدابیامورز دو دختر و دو پسر دارم.
سال ۱۳۴۱؛ در کویت مقام اول آسیا را در دسته کوتاه قدان در رشته پرورش اندام کسب کرد.
شانتاژ (۱۳۹۷)
گشت ۲ (۱۳۹۵)
مسیح (۱۳۸۴)
کوچولوی خوششانس (۱۳۸۳)
سرحد (۱۳۷۵)
گاومیشها (۱۳۷۵)
رؤیای نیمه شب تابستان (۱۳۷۳)
سفر بخیر (۱۳۷۳)
دلار (۱۳۶۷)
سازمان ۴ (۱۳۶۶)
شکار (۱۳۶۶)
اجارهنشینها (۱۳۶۵)
نقطه ضعف (۱۳۶۲)
شانتاژ هشدارهای پلیس به کارگردانی محسن شاهمحمدی (۱۳۶۷)
هشدارهای پلیس (۱۳۶۷)
آینه عبرت (۷۰–۱۳۶۷)
برگریزان (۱۳۷۰)
خانه در آتش به کارگردانی علی نقیلو (۱۳۷۳)
زائر غریب (۱۳۷۴)
نابغههای قرن بیستم (۱۳۷۴)
شلیک نهایی (۱۳۷۴)
خرچنگ (۱۳۷۵)
فکر پلید (۱۳۷۷)
محاکمه (۱۳۷۷–۱۳۷۸)
نقطه صفر (۱۳۸۲)
خطشکن (۱۳۸۶–۱۳۸۷)
تصمیم نهایی (۱۳۸۰)
بزنگاه (۱۳۸۷)
عید امسال (۱۳۸۷)
خاطرات مرد ناتمام (۱۳۹۱)
دور کرج در ۸ روز آسمان من (۱۳۹۴)
بیمار استاندارد (۱۳۹۴)
لیسانسهها (۱۳۹۵)
لیسانسهها ۲ (۱۳۹۶)
هشتگ خاله سوسکه (۱۳۹۷)
رقص روی شیشه (۱۳۹۷)
مصاحبهای در سال ۱۴۰۰: صفر کشکولی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره کمکاری خود در سالهای اخیر گفت: ما اگر کاری انجام میدهیم خدمتگزار مردم هستیم البته پیگیری رسانهها هم اجازه نمیدهد که فراموش شویم. زمانی فیلمهای اکشن خوبی در سینما ساخته میشد که مردم هم استقبال خوبی از آنها میکردند، اما متأسفانه این روزها بیشتر فیلمها طنز و تجاری شده است. شاید از کارهای طنز استقبال شود، اما مردم از کارهای اکشن هم استقبال میکنند.
وی ادامه داد: برای سینمای اکشن ایران بچههای زیادی زحمت کشیدهاند، با بازی در نقشهای منفی و یا مثبت. جریان تولید سینما، اما امروز به کارهای طنز رو آورده است و شما باید از تهیهکنندگان و نویسندگان این سوال را مطرح کنید که چرا فقط کارهای طنز میسازند.
این بازیگر سینما با اعلام آمادگی خود برای حضور در فیلمهای اکشن، گفت: توانایی ما هنوز خوب است چراکه قدرت و انرژی لازم را داریم و همچنان هم ورزش میکنیم. ما همواره بدنمان را سالم و روی فرم نگه میداریم. یک بازیگر باید همیشه بدنش را روی فرم نگه دارد، حالا هر نقشی که قرار است به او بدهند؛ چه کار طنز، چه کار عاطفی و درام و چه کار اکشن. یک بازیگر باید همیشه برای کار آماده باشد.
وی ادامه داد: اتفاقاً به تازگی با همراهی جمشید هاشمپور به کارگردانی علی جبارزاده در فیلم «لب خط» بازی کردیم که یک فیلم اکشن خیلی خوب بود و بازیگران معروفی هم در آن حضور داشتند. این روزها هم سریال «نیسان آبی» را در حال پخش دارم که از قسمت چهارم نقش من در آن آغاز میشود. منوچهر هادی لطف داشت و از ما برای بازی در این سریال دعوت کرد تا فراموش نشویم. هرچند حضورم در این سریال کوتاه است، اما پرخاطره است.
بیشتر بخوانید: عذرخواهی رامبد جوان از صفر کشکولی
کشکولی درباره واکنش مردم در کوچه و خیابان گفت: مردم همیشه میگویند ما با شما خاطره داریم. مردم ما را به نام «سلطان» دوست دارند و صدا میزنند چرا که در سریال «فقط به خاطر تو» نقشی به نام «سلطان» را بازی میکردم که این اسم روی من باقی مانده است. مردم بسیار به ما احترام میگذارند. مردم ما بسیار مهربان، دوستداشتنی و هنردوست هستند. علاوهبر هنردوستی، ورزشدوست هم هستند. من هم در هر ۲ رشته فعالیت داریم. بیش از ۵۰ سال است که در سینما هستم و در ورزش هم که استاد هستم و قهرمانی آسیا دارم. در سال ۱۳۴۱ در کویت مقام اول آسیا را به دست آوردم و در سال ۵۱ هم قهرمان باشگاههای ایران در رشته وزنهبرداری شدم و مدال طلا گرفتم. در سال ۵۶ هم در رشته پرتاب دیسک قهرمان ایران شدم. داور ملی پرورش اندام و وزنهبرداری هم هستم.
وی ادامه داد: به تازگی سفری به دوبی داشتم و آنجا ایرانیهایی که مرا میدیدند باافتخار به سمت من میآمدند و همه میگفتند که ما با شما خاطره داریم. هر کسی دوست دارد وقتی در خیابان قدم میزند مورد احترام مردم باشد و یک بازیگر یا ورزشکار هم دلش به همین واکنشها خوش است. همین کشتیگیران ایران که به تازگی مدالهای جهانی گرفتند، اگر استقبال مردم از آنها نبود گویی مدالها به آنها نمیچسبید. بهواسطه استقبال مردم این مدالها افتخارآفرین میشود. استقبال گرم مردم به ما هم روحیه میدهد و از آنها انرژی میگیریم.
این بازیگر باسابقه درباره رفتار مسئولان نسبت به همنسلان خود در عرصه بازیگری افزود: مسئولان ما را فراموش کردهاند. خیلی از بازیگران و ورزشکاران قدیم در حال فراموشی هستند. مسئولان هیچ گاه یاد ما هم نیستند. بالاخره ما هم زمانی قهرمان بودیم. هم مدیران سینمایی و هم مدیران ورزشی ما را فراموش کردهاند. خاطرم هست زمانی که سر فیلم «سرحد» دچار سانحه شدم، آقای ساموئل خاچیکیان که از کارگردانان بزرگ سینمای ایران بودند، با همراهی ابوالقاسم طالبی که آن زمان سردبیر مجله «سینماویدئو» بود، به عیادت من آمدند. آقای ضرغامی آن زمان مدیر سینما بودند که بسیار از این تصادفی که من دچارش شده بودم، ناراحت شدند و حتی میخواستند برای عمل جراحی من را از زاهدان به تهران منتقل کنند. این افراد آن زمان به یاد ما بودند، اما امروز چه کسی به یاد ماست؟ هیچکس!
وی افزود: خیلی از این بازیگران پیشکسوت هستند که امروز مستأجر هستند و شاید امورات زندگی روزمرهشان را هم نتوانند بگذرانند. چرا به این هنرمندان قدیمی توجهی نمیشود. ما کارگردانان بزرگی مانند مجید جوانمرد را داریم، مگر زمان خودش کم فیلم ساخت؟ چرا امروز باید بیکار باشد و تهیهکنندهها نباید سراغی از او بگیرند؟ محسن شاهمحمدی و علی نقیبی و امثال این کارگردانان، تهیهکنندگان و نویسندگان قدیمی امروز در خانه نشستهاند، لااقل از تجربه این عزیزان استفاده کنیم.
صفر کشکولی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: زمانی که سریال «آینه عبرت» را بازی میکردم، این سریال جزو پرمخاطبترین سریالها حتی در تاریخ تلویزیون ایران بود. انگار این سریال رأس ساعت ۹ پای تلویزیون مینشاند. بهترین خاطره من همین است که آن زمان وقتی به خیابان میآمدم با استقبال گرم مردم مواجه میشدم. حتی در بیابان اگر به جایی میرفتم بازهم افرادی بودند که «آینه عبرت» را دیده باشند و من را «آقاصفر» صدا میکردند.
وی افزود: خیلیها به دلیل نقشهای خشنی که بازی میکردم از من میترسیدند. یادم هست زمانی میخواستم به ادارهای بروم. خانمی جلو آمدم و تشکر کرد که شب قبل من را در سریال «آینه عبرت» دیده بود، همان زمان دخترش جیغ کشید و پشت مادرش پنهان شد! میگفت مامان من از این آقا میترسم! رفتم جلو و سرش رو بوسیدم و گفتم اینها همه نقش است که ما بازی میکنیم.
این بازیگر با اشاره به ایفای بالغبر ۱۰۰ نقش منفی در فیلمها و سریالهای مختلف گفت: امروز هم نقش منفی بازی میکنم، اما خودم حتی بلد نیستم یک اسلحه را درست در دستم بگیرم! در فیلم «سرحد» وقتی از پشت لندکروز تیراندازی میکردم، اسلحهام ۱۴ کیلوگرم وزن داشت و از تیرهای واقعی هم استفاده میکردیم! رئیس کل ستاد مبارزه با مواد مخدر زاهدان آن زمان به من میگفت این مدل تیراندازی از پشت لندکروز، کار هر کسی نیست. میپرسید شما دوره چریکی دیدهاید؟ که میگفتم خیر، اینها همه از علاقه من به سینما و تلاشم برای خوب بازی کردن نقشهایم بود.
وی با ذکر خاطرهای از فیلم «سرحد» بیان کرد: برای تیزر آن فیلم باید صحنه تیراندازی پشت لندکروز را تکرار میکردیم که از کارگردان و راننده خواستم سرعت را زیاد نکنند. چون به هیچ جایی وصل نبودم و با تیربار سنگین پشت ماشین ایستاده بودم. وقتی ضبط شروع شد راننده ناگهان پایش را روی گاز گذاشت و الان در فیلم هم سکانسَش هست که من چقدر حین تیراندازی به طرفین پرتاب میشدم. سر همان صحنه از ماشین پرت شدم روی آسفالت، بینیام آسیب جدی دید و پیشانیام متلاشی شد! واقعاً خداوند عمر دوبارهای به من داد. ما این کارهای خطرناک را به جان میخریدیم و خودمان بدلکار خودمان بودیم.
این بازیگر باسابقه افزود: در اکثر فیلمها و سریالهایی که بازی کردهام، نقش منفی داشتهام. یا کسی را میکشتم یا در زندان بودم. بازی در این نقشهای منفی کار هرکسی نبود. عدهای از مردم به ما محبت داشتند، اما همان زمان، عدهای از مردم هم از ما میترسیدند. خیلیها حتی از ما بدشان میآمد. در حالی که اینها نقشهایی بود که به ما میدادند. اگر همه بخواهند نقش امام حسین (ع) را بازی کنند، پس چه کسی باید نقش شمر داشته باشد؟ فارغ از این واکنشها، تا امروز که در میان مردم زندگی کردهام، مردم احترام بسیار زیادی به ما میگذارند.
صفر کشکولی در پایان درباره ارتباط با بازیگران همنسل خود هم گفت: جمشید هاشمپور یکی از دوستان نزدیک من است. ما در یک باشگاه با هم ورزش میکردیم. او در رشته خودش یعنی کنگفو کار میکرد و من هم که بهعنوان قهرمان آسیا در رشته بدنسازی کار میکردم. ما ۲ تا مانند برادریم برای همدیگر و دوستی نزدیکی با هم داریم. از خداوند سپاسگزارم که همچنان ما را سلامت نگه داشته تا بتوانیم در خدمت مردم باشیم. ما عاشق مردم هستیم. انشالله هر چه زودتر هم کرونا از بین برود تا همه مردم در آسایش و آرامش بتوانند زندگی کنند.
منابع: بیتوته / مهر.