درباره کن و سولقان چه می دانید؟

درباره کن و سولقان چه می دانید؟
هر آنچه باید درباره کن بدانید
کد خبر: ۶۶۱۳۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
وقتی به نقشه ایران بزرگ نگاه کنی نزدیک ترین نامی که در کنار اسم این پایتخت به تمام معنا گنده شده می بینی  نام همین بخش کن است.
 
البته آن فاصله اندک که در نقشه برای کن تا تهران قائل شدند هم بر اساس مسامحه است زیرا اساسا دیگر کن با شهر تهران فاصله ندارد.
 
کن گرچه هنوز بخشداری دارد و اتفاقا بخشداری آن هم برای سهولت دسترسی در چهار راه جنت آباد باز شده ولی بخش اصلی آن که الان بالغ بر 60000 نفر جمعیت دارد روی پلاک هایش نوشته شهرداری منطقه 5
 
البته چند سالی است اراضی کنار مسیل و رودخانه کن شده جزو شهرداری منطقه 22 اما آنچه برای مردم کن و دهات اطراف مهم است این است که کن، کن است.
 

در هر حال دلايل متعددي تهران را به چنين هيولا ي  بلعنده اي تبديل كرده است كه مواردي از آن را  مي توان  از گذشته تا كنون در كلي ترين شكل بدين صورت ذکر کرد   :

  • تمركز گرايي
  • اجراي طرح ها ي فرمايشي
  •  الگو برداري از طرح هاي شهرسازي كه با  ظرفيت هاي زيست محيطي – اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي تهران منافات داشت
  • تقسيم كردن شهر به دو قسمت داخل و خارج محدوده و بازي كردن و مانور دادن بين اين دو بخش
  • عدم برقراي عدالت اجتماعي در خدمت رساني بين خارج از محدوده و داخل محدوده
  • بي توجهي محض به  ظرفيت هاي فضاي جغرافيايي تهران در برنامه ريزي
  • بي توجهي به نقش حياتي  و اساسي ارتفاعات شمالي در تداوم حيات تهران و زيستگاه هاي بالادستي و پايين دستي آن  و شتاب بخشيدن بر توسعة فله اي به سمت اين ارتفاعات و بر روي اين ارتفاعات.
  • و موارد بسيار ديگر كه  در اين مبحث نمي گنجد  اين روند تاكنون  اين استنباط را در اذهان ايجاد كرده است كه  تهران يعني ايران  و ايران يعني تهران . حال اگر  قوانين طبيعت را باور داشته باشيم كه مصرف در جايي موجب كاهش منابع در جايي ديگر خواهد شد بنا براين افزايش  مصرف آب تهران يعني كاهش حق آبه  در  زيستگاه ها ي  بالادست و پايين دست  .  مصرف سنگ هاي تزييني ساختماني مثل مرمر ، گرانيت و غيره يعني  تشديد  تخريب در بسياري از حوزه هاي آبخيز البرز و زاگرس  . تشديد  مصرف چوب  يعني شدت يافتن تخريب در جنگل هاي شمال كشور  و موارد بسياري از اين  نوع  .

با اين مقدمه  نگاهي به ويژگي هاي حوزه كن و سولقان مي كنيم :

حدود  حوزه :  حوزه كن و سولقان از شمال به حوزه شهرستانك ، از جنوب به حوزه  واريش و ورديج .از غرب به حوزه سيجان- واريش و ورديج واز شرق به حوز ه حصارك و فرحزادمحدود است

ارتفاع حوزه  : حداقل  1400و حداكثر 3900 متر از سطح دريا است .


موقعيت اداري -سياسي حوزه :

بر پايه آخرين سالنامه آماري ( 1381 ) مراكز جمعيتي اين حوزه جزو دهستان “سولقان ” از بخش “ كن ” و در  شهرستان تهران قرار مي گيرد.

متوسط بارندگي سالانه حوزه  : 625 ميليمتر (متوسط بارندگي داخل تهران  250 ميليمتر  ) است .

منابع آبي حوزه : اين حوزه از شش رودخانه  به نام هاي  امام زاده داود - رندان - تالون - كشار ، سنگان و الياس  تشكيل شده که در پايين دست حوزه ( قبل از ورود به دشت  ) رودخانه  كن و سولقان را تشكيل مي دهند .  غير از شش رودخانه نام برده  آبشار  دره حيدر  واقع در شمال ده رندان ،  چشمه گوزن در امام زاده داود و چشمه محمود در شمال ده  كشار سفلي از منابع مهم آبي  و از جاذبه هاي طبيعي اين حوزه مي باشند .

دبي متوسط رود خانه كن بالغ بر 2200 ليتر در ثانيه (2/2 متر مكعب در ثانيه )  و حجم آب سالانه آن نيز  حدود 70 ميليون متر مكعب است  .

فلور حوزه :

درختچه زار هاي بادام وحشي ، گونه هاي پراكنده اي از ارس ،  همچنين گونه هاي دارويي از جنس Achillea , Anthemis  و گونه هاي چتريان مانند Ferula ovina در اين حوزه داراي  ارزش  و اهميت هستند.

مكان هاي جمعيتي و جمعيت حوزه  : اين حوزه بر پايه سر شماري سال 1375 داراي  يازده آبادي با جمعيت 2493 نفر مي باشد(بجز خود کن) . گفتني است كل بخش كن و تنها دهستان آن داراي 13 مركز جمعيتي است كه يازده مركز آن در داخل حوزه كن و سولقان  و دو روستاي “ واريش و ورديج( به ترتيب با جمعيت 80 و421 نفر ) در حوزه واريش قرار دارند  . بعلاوه  جمعيت روستاي تالون با داشتن مساحت وسيعي از باغات دره تالون داراي جمعيت فصلي است که بيش از 50 خانوار را در بر مي گيردكه در فصل سرما به  سنگان و يا تهران مهاجرت مي نمايند .

تعداد جمعيت و واحد هاي مسکوني روستايي

حوزه کن و سولقان در سال 1375

نام آبادي

جمعيت

تعداد واحد مسكوني

خانوار

جمعيت

امام زاده داود

17

36

16

كيگاه

74

381

67

رندان

53

247

40

طالون

2*

7

2

باغ دره سنگان

28

139

20

سنگان نو

2

4

2

سنگان بالا

27

119

26

سنگان پايين

64

296

58

سنگان وسط

70

326

51

كشار سفلي

44

219

35

كشار عليا

149

719

121

جمع

530

2493

1813

سولقان    :

سولقان كه  در حال حاضر مركز دهستان سولقان است  و از طريق  فلكه دوم  شهران به کلان شهر تهران متصل مي شود .

آغاز  عمليات اجرايي آزاد راه تهران – شمال   در سال 1375  را مي توان نقطه عطفي در توسعة فله اي سولقان دانست . در تصاوير ضميمه شتاب ساخت و ساز در اين روستا – شهر كه بدون هيچ كنترلي  در حال شكل گيري است مشاهده مي شود.  تاثير عمليات اجرايي آزاد راه تهران-  شمال و به دنبال آن توسعه شتابنده در اين حوزه  جاي مطالعات ويژه اي از ابعاد گوناگون دارد .

مشخصات زير حوزه رندان و تالون

اين حوزه  با  مساحت : 7197 هكتار( 39درصد كل حوزه كن و سولقان ) جزء منطقه  حفاظت شده البرز مركزي است .

از نظر زمين شناسي متعلق به دوران سوم زمين شناسي در واحد هاي “ ائوسن ” و اليگوسن ” با  تركيب سنگ شناسي  توف و شيل است

توپوگرافي و ژئومورفولوژي : حداكثر   ارتفاع حوز  3759  متر است كه  بلند ترين نقطه در حوزه كن و سولقان بشمار مي ايد . در  ارتفاعات بالاي 3000  متر ، دامنه ها  داراي شيب هاي تند و بيرون زدگي هاي سنگي و در مناطق ميان بند ( ارتفاع بين 3000 تا 2000 متر)  داراي  دامنه هاي منظم ، دامنه هاي توده سنگي و بيرون زدگي سنگي است که چشم انداز هاي  زيبايي را بوجود آورده اند .

خاكهاي اين حوزه  از خيلي كم عمق ( در ارتفاعات فوقاني )  تا نبستاٌ عميق و تحول يافته  مي باشد .

نوع اقليم حوزه نيز  نيمه مرطوب  بوده  داراي باران هاي فصل سرد بويژه در ديماه و اسفند ماه است  .

قابليت و ظرفيت هاي  زيستي حوزه رندان و تالاون :

×         چشم انداز هاي  زيباي كوهستاني

×         آب و هواي  بسيار مطلوب تابستاني

آب فراوان و پاک  ناشي از چشمه(چشمه هاي متعدد  در محل برونزد سنگ ها ي آتشفشاني با سنگ هاي رسوبي ) و ذوب برف كه در دو رودخانه تالون ورندان جريان داشته و در انتها  به رودخانه كن مي پيوندند .( رودخانه تالون   به طول ده كيلومتر از ارتفاعات 2850 متري سرچشمه گرفته و با شيب متوسط 11 درصد تا اتصال به رود خانه كن امتداد دارد .)

×         وجود دو دره  بسيار زيباي تالون و رندان با باغ هاي قديمي

×         و جود پستانداراني نظير قوچ،  ميش و حتي پلنگ

×         منطقه اي كاملاٌ مستعد ايجاد پارك طبيعي

×         پوشش گياهي آن هر چند دستخوش تغييرات زياد شده ولي قابليت تحول را دارا مي باشد . مهمترين گونه هاي آن شامل :

گون ها (  (   Onobrychis  . گونه هاي بالشتكي ارتفاعات زياد نظير:

Acantholimon  است( اين جنس در ايران 83 گونه علفي خاردار و اغلب پشته اي است که در مناطق استپي و استپي سرد تا ارتفاعات کوهستاني مي رويند و از عناصر ناحيه ايران و توراني محسوب شد و جهت حفاظت خاک ارزش فوق العاده اي دارند و اغلب گونه هاي آن انحصاري ايران مي باشند )   و گونه هاي ديگر نظير  :

Thymus Kotschy

Astagalus spp

Buffonia  macrocarpa

Allium SPP

Arenaria Polycnomelia

-Ferula ovina

مراكز جمعيتي: اين حوزه داراي دو مركز جمعيتي است

يك -   روستاي رندان

روستاي رندان روستايي است پايكوهي باجمعيت 247 نفر كه بيشترين آن ها به  دامداري و باغداري  اشتغال دارند .  محصولات آن نظير سيب درختي ، گيلاس ، آلبالو و… است . پوشش گياهي ارتفاعات و كف دره در اين روستا ،  زبان گنجشك –  چنار - گل گاوزبان – آويشن – گل بنفشه – گل ختمي – چاه كوهي و.. مي باشد . پوشش دامنه هاي محدوده روستا عموماٌ پوشش متراكمي است . متاسفانه از سال 1375 با شروع عمليات آزاد راه تهران-  شمال سودا گران زمين به سراغ اين روستا آمده اند و با  قطعه بندي زمين در شيب ارتفاعات ، ضمن بالا بردن قيمت زمين در اين روستا وضعيت اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي روستا را به حال و هواي ديگري كشانده اند .  به گفته اهالي در چهار يا پنج سال پيش قيمت 200 متر زمين حدود 30 تا 40 هزار تومان بود ولي امروز فقط  يك متر زمين با اين مبلغ معامله مي شود .  واگذاري زمين ها بوسيله شوراي روستا انجام و نيز سند دار و واگذار مي شود . بدون توجه به پيامد هاي اين واگذاري ها . ظاهراٌ عناصر محلي صاحب اختيار  در واگذاري و بخشيدن اين اراضي ملي حفاظت شده مي باشند !!

دو – روستاي تالون (طالون )

روستاي تالون يك روستاي دره اي است . جمعيت ثابت اين روستا  اندك است ولي جمعيت فصلي آن  بيش از 50 خانوار است  . اين دره ظرفيت  بسيار بالايي از نظر باغداري و توليد محصولات آلبالو – گيلاس – گلابي – سيب – گردو و .. برخور دار است . و هم اكنون آلبالو و گيلاس آن به خارج از كشور صادر مي گردد.   دامنه هاي اين دره بسيار زيبا و در بهار به دليل گل هاي ريواس از منظرة  شگفت انگيز ي برخور دار است .

تهديد هاي جدي حوزه تالون و رندان :

Ø      آزاد راه تهران – شمال مهم تري تهديد

قطعه چهارم ، پنجم و ششم آزاد راه تهران – شمال  از كيلومتر 16 بدون توجه به حفاظتي بودن اين منطقه از اين حوزه عبور مي کند .  در گزارش آزاد راه  تهران -شمال در خصوص  وضعيت طبيع اين قطعات چنين شرح مي دهد :

  • قطعه چهارم :شروع مسير در كيلومتر 550+16 در انتهاي قطعه سوم قرار گرفته است . مسير در دامنه غربي دره موسوم به طالون و در كوهستان بسيار تند تا كيلومتر 415+17 ادامه يافته و در اين محل جهت ورود به تونل و قطع پيش زدگي تند كوهستان دو باند مسير از يكديگر جدا شده و باند رفت در كيلومتر 650+17 به تونلي به طول 245 متر وارد مي گردد . طول تونل مذكور در خط برگشت حدود 310 متر است . باند هاي مسير پس از خروج از تونل در كيلومتر 366+18 مجدداٌ بهم پيوسته و در كيلومتر 700+18 از مقابل روستاي “تالون” كه در ضلع شرقي رودخانه قرار دارد عبور و در امتداد آبريز ذكر شده صعود مي نمايد . عوارض دامنه تند و مسير به تدريج به حاشيه رودخانه نزديك مي شود . عرض مسير در طول 4450 متر در خط رفت معادل 35/13 متر و در طول 4546 متر خط برگشت مساوي 60/12 متر است و حداكثر شيب مسير معادل 6 درصد است . حداقل ارتفاع مسير در کيلومتر 550+16 معادل 2044 متر و در كيلومتر 21 قبل از ورود به تونل بزرگ تالون 2313 متر از سطح دريا است .
  • قطعه پنجم و ششم : مسير اين قطعات از كيلومتر 050+21  در فاصله 340 متري تونل بزرگ طالون شروع مي شود . بطور كلي قطعات 5 و 6 شامل دو دستگاه تونل به طول 4830 متر و 4785 متر مي باشد كه به شكل رفت و برگشت عمل مي كنند . عرض مسير در داخل تونل ها معادل 30/10 متر است و حداكثر شيب طولي مسير ها معادل 5/2 درصد است . ارتفاع مسير در نقطه ورودي 2324 متر است  . باند برگشت مسير نيز با فاصله عرضي حدود 40  متر  از مسير رفت قرار دارد تونل هاي دوگانه طالون به صورت مستقيم با شيب يكنواخت تا انتها ادامه دارند .  خروجي تونل  در كيلومتر 170+26 در ارتفاع 2245 متراست ( خروجي تونل از حوزه لانيز شهرستانك در حوزه كرج مي باشد ) – در فاصله حدود هر 500 متر از تونل هاي ذكر شده پاساژ اتصالي بين دو باند تونل احداث مي گردد كه در شرايط ويژه به عنوان راه اضطراري عمل خواهد نمود .

در پايان هر سه قطعه ذكر شده است كه اين مسير ها در تعارض با اراضي كشاورزي – باغات و ابنيه قرار ندارد . در گزارش هيچ اشاره اي به اينكه اين منطقه جزء مناطق حفاظت شده البرز مركزي است و ارزش هاي زيستي بسياري دارد و اينکه مجوز عبور از اين منطقه و برهم زدن تعادل طبيعي آن چگونه داده شده نمي شود !! و بسيار ساده از آن مي گذرد

بر اساس آخرين بازديد ( شهريور 1382 ) عمليات اصلي راه هنوز شروع نشده است و لي از دو  سال گذشته تا كنون عمليات ايجاد تونل دسترسي در مسير  دامنه هاي غربي ارتفاعات حوزه امام زاده داود شروع شده است . ضمن آنكه عمليات حفر تونل اصلي از طريق  دهنه خروجي در حوزه شهرستانك از سال 78 شروع شده است  .در هر حال مهم ترين پيامد هاي فيزيکي و زيستي اين راه  در اين حوزه را مي توان بدين صورتت دانست :

  • تخريب دامنه ها در را اصلي و راه هاي دسترسي  و  تبديل شيب 80 درصد دامنه ها به شيب 6 درصد
  • پر شدن بخش وسيعي از دره  زيباي تالون
  • تخريب خاک و پوشش گياهي
  • تخريب بستر رودخانه ، کور شدن چشمه ها
  •          افزايش لغزش ها و ريزش هاي جانبي دره ها
  • تغيير ميکرواقليم منطقه
  •   تبديل شدن اراضي يک منطقه حفاظت شده به کالايي براي سوداگري و ساخت و ساز چنانکه اين روند از سال 75 در اين حوزه شروع شده است
  • نابودي زيستگاه ها
  • تغيير الگوهاي معيشتي و شتاب  گرفتن تخريب حوزه
  • و...

ساخت و ساز در آبخيز هاي تهران ( ارتفاعات بيش از 1800 متر ) تجاوز به حقو ق نسل ها است

پيامد هاي ساخت و ساز در آبخيز هاي تهران : ، تخريب بستر طبيعي رود ها و آبراهه ها ، سيل ، هدر دهي آب،  تخريب خاک و پوشش گياهي ،تسريع روند رسوب گذاري در سد هاي پايين دست، نابودي زيستگاه هاي گياهي و جانوري ،  نابودي باغات کوهستاني و ييلاقات تهران ، ، تجاوز به حريم کوه نشينان

دره کن – سولقان

این دره در شمال شرقی شهر تهران قرار دارد و رودخانه که از بلندیهای شمال البرز سرچشمه می گیرد . در مسیر آن جریان دارد . در طول دره ها قهوه خانه هایی وجود دارد که در روزهای هفته به ویژه در روزهای تعطیل تابستان از مسافران پذیرایی می کنند

 
حالا که کن صد پاره شده و از طرشت گرفته تا فرحزاد و هریاس و تا نزدیک شهریار هر طرفی دیگر خبری از آن بخش بزرگ نیست کنی ها را از یک چیز می توان شناخت و ان لهجه کوهستانیهای شمال غرب تهران است.
 
گرچه سولقانیها، کشاریها،سنگانیها و خود کنیها تفاوتهایی برای لهجه شان و البته لغاتشان باهم قائلند ولی این لهجه ها که گاه تند و گاه آرام هستند و گاه محکم و غلیظ گاه شل  همه و همه یک لهجه اند.
 
این تفاوتها هم شاید از قرار دادن بعضی لغات برای یک کلمه در دوجای مختلف باشد نه تفاوت زبان
 
مثلا کشاریها دارکوب می گویند حسن گدو شاید این بر آن اساس باشد که اول نفری که دارکوب را معرفی کرده حسن نامی بوده است.
 
کنی ها به آبشار می گویند ترنا
 
کشاریها به جوجه تیغی می گویند تیشی
 
کشاریها به آغوش کشیدن می گویند کش گیرم
 
کنی ها و کشاریها و سایر دیار این بخش علیرغم بزرگ شدن و رشد جمعیت همه هم را به یک صفت خاص می شناسند مثلا حسن موش – حسن جوجو – مرتضی پفک – حمید شله – مرتضی یه نونی – محمود نرگس –
 
آنها که صفت خاصی ندارند هم به نام پدر یا پدر بزرگ یا مادر مثل عباس عذرا ،قدرت فیض اله و ... چون تقریبا ده پانزه فامیل اصلی در کن قدیم وجود ندارد که نشان طایفه آنهاست مانند کارساز،حاج ملاعلی،حاج ملا حسین، چهارپادار،محمد خانی
 
مملکتی در کنار پایتخت سربلند:
 
خودشان به خودشان کندی می گویند و نقل می کنند همه روستاها ی اطراف تا خود شمیران و از این طرف تا کرج در بخش کن بودند البته حرفشان قابل استناد هم هست.
 
محله های اصلی کن را که بگردی پر است از خانواده های ریشه دار کندی که اصالتا از دهات حصارک در شمال تهران،باغ فیض،خور نزدیک کرج و... می باشد و به اصطلاح کن به قدری مهم بوده که مردم دهات آن برای زندگی بهتر به آن مهاجرت می کردند.
 
خدابیامرز حاجی کشاری را وقتی بچه بودم می شناختم و آنموقع می گفتند 100 سال دارد می گفت آنموقع از کن و کشار با چهارپا تا مرکز تهران یک روز و نیم راه بوده است
 
آنموقع از کن تا شمال هم نزدیک یک هفته از میان کوه ها می رفتند البته اگر این بزرگراه تهران شمال افتتاح شود یکساعته از کن تا شمال می شود رفت.
 
البته با شکل گیری کرج جدید و شهریار و بزرگ شدن تهران دیگر خیلی از دهات کن از آن جدا شدند مثل طرشت که الان یک دهات محاصره شده توسط اتوبانهای یادگار امام و و آل احمد و خیابان آزادی و محمد علی جناح است.یا مثل دهات زیبای مهرآبا د که فرودگاه مثل اژدها زیبایی آن را بلعید.
 
تنها دهاتی که در این سالها به کن اضافه شده امامزاده داوود و کیگا ست چون قدیم از اینجا راه نداشته و جزو توابع فرحزاد بوده و هنوز هم خیلی ها از فرحزاد پیاده تا امامزاده داوود ابن عماد ع می روند ولی به خاطر راه نزدیکتری که از کن برای ماشین کشیده اند الان مال کن است.
 
کن کنونی از دو حوزه جغرافیایی مورد توجه است یکی کن محصور در دره گردشگری و زیبای کن و سولقان که در البرز مرکزی بنا شده و دیگر قصبات مانند وردیج – واریش – هریاس – حصارک –دهات حسن آبادکه الان گران ترین نقاط منطقه 5 است و میدان نور در آن بنا شده – پونک  و...
 
دره کن و سولقان شامل یک حوزه آبگیر است شامل دهات درکورو که بخاطر ساخته شدن فبلم مسافری از هند به آن ده سیتا می گویند.
 
کن محصولات باغی زیادی دارد اما توت و انار کن معروف است البته به تازگی زعفران هم در کن می کارند از محصولات حوزه کن مهمترین آنها گردوست که به آن خورشت مغز نیز می گویند و در عروسی و عزا مصرف می شده.
 
کن برای خودش گیلاس و قیسی و آلبالو و گلابی و سیب و انگور و تقریبا همه میوه های بهار و تابستان را داشته ودارد البته بجز مرکبات
 
سولقان و سنگان و رندان و طالون و کیگا و کشار هم از این دست است که در این جا به یک مشخصات کلی جغرافیایی از آن اشاره می کنیم  که توسط نسرین خطیبی تهیه شده
 
حوزه كن و سولقان با تمركز ويژه بر روي زير  حوزه " رندان و تالون"
 
ديده بانان زمين اولين سري گزارش هاي خبري - تحقيقي معضلات  زيست محيطي آبخيز هاي تهران  را  تقديم خوانندگان مي كند ، آبخيز هايي كه  به دليل تو سعه ناهنجار كلان شهر  تهران به شدت آسيب ديد ه  اند و چنانچه  اين روند ادامه يابد به جرات مي توان در آينده ي نه چندان دور  منتظر يك فاجعة زيست محيطي براي  تهران و ساير زيستگاه هاي متاثر از آن بود  .
 
ابتدا   به شكل گيري کلان شهر تهران و روند تتوسعة آن به سمت آبخيز ها اشاره مي شود
 
اين گزارش حاصل كار جمعي شامل : بازديد از حوزه ، گفتگو با مردم ، تهيه فيلم و عكس  توسط  سيما مستوفي جاويد ، هنگامه هاديان ، طيبه موسوي و نسرين دخت خطيبي  وهمچنين  مطالعات كتابخانه اي و تدوين نهايي توسط نگارنده است .
 
تهران دورة ناصرالدين شاه به شكل هشت  ضلعي  ناقص الاضلاعي بود كه با  حلقه اي  از خندق ها از اراضي اطراف جدا مي شد . در آن زمان  وسعت شهر به حدود 12 كيلومتر مربع مي رسيد كه نسبت به وسعت دورة صفوي  4 برابر شده بود . ( تهران قديم – جعفر شهري – جلد اول )  حدود تهران در اين دوره  عبارت بود از  :شمال :  خيابان انقلاب (شاهرضا )  از سي متري تا نرسيده به  پيچ شميران وتاكمي بعد از چهار راه كالججنوب :  خيابان شوش ( اين خيابان بعد ها كشيده شد و در آن زمان فقط به صورت خندق  و خاكريز بود)شرق : در مسير خيابان شهباز ( اين خيابان نيز بعد ها احداث شد ) تا بعد از ميدان ژاله .
 
غرب : از پايين  چهار راه جمهوري ( چهارر راه شاه سابق ) تا نزديك ميدان گمرك
 
اين محدوده  از طريق 12 دروازه با خارج از مرزهاي خود  ارتباط داشت ( دروازه هاي دولت – شميران – يوسف آباد – باغشاه - گمرك – خاني آباد- غار – شاه  عبدالعظيم – خراسان – دولاب – دوشان تپه – قزوين )  بنا براين با توجه به وسعت و حدود ذكر شده فاصله شمال تهران تا ارتفاعات 1800 متري پاي كوه هاي البرز جنوبي حدود 14 كيلومتر بود ( به خط مستقيم روي نقشه ) .
 
آهنگ توسعه تا سال 1320  آرام و به شكل  پيوسته  و متحدالمركز بود . از سال 1321 تا سال 1340 توسعه سريع تهران آغاز  شد . در اين سال ها توسعه  عموماٌ در راستاي محور هاي ارتباطي صورت گرفت  .
 
سال 1341 نقطه عطفي در آهنگ توسعه تهران  از آرام به توسعه پر شتاب است كه شكل آن تا قبل از انقلاب عموماٌ  پيوسته بوده ولي بعد از انقلاب   شكل  ناپيوسته غالب مي گردد  .
 
در يك دوره كوتاه  108 روستا باهمة هويت انساني – اجتماعي – فرهنگي و با همة  اراضي كشاورزي و باغات متعدد و چشم انداز هاي زيبا و آب هاي زلال و تميز  به وسيله هيولاي تهران  كاملا‏  بليعده  و يا  استحاله شدند كه در زير اشاره مختصري به تعداد آنها در جهات چهار گانه جغرافيايي  مي كنيم :
 
40 روستا از  شمال
 
(   سوهانك – قلعه فولادي – شيان – باكك- كاظم آباد - ضرابخانه – مبارك آباد – سرخه حصار – ملك فاطميه – دار آباد – كاشانك – جماران – جمال آباد – منظريه – نياوران – چيذر – رستم آباد – دروس و سلطنت آباد  – چاله هرز – قيطريه – دزاشيب – كامرانيه – حصارك شميران – دربند – ولنجك – داوديه – يوسف آباد – اميرآباد – قلعه ارامنه-  امام زاده  قاسم – حديقه – اراج - لويزان – احتسابيه – ازگل -  لارك – اقدسيه  – پس قلعه – اوين – دركه )
 
 
26 روستا از  غرب و شمال غرب
 
( طرشت – جاويد آباد – سعادت آباد –  باغ فيض – قلعه ارامنه كن –  ورد آورد – مهر آباد كن – پونك – كاوسيه – چيتگر – حصارك كن و… )
 
28 روستا در جنوب
 
( قلعه مرغي – خاني آباد – ابن باويه – يافت آباد – جوانمرد قصاب - و… )
 
14 روستا از جهت شمال شرق و شرق
 
( تهران پارس – جواديه – مجيد آباد – قنات كوثر – قاسم آباد قلهك – مجيديه – نارمك-  – سرخ حصار – رحيم آباد – تلو – خاك سفيد – قصر فيروزه و..  )
 
بنا براين تهران  كوچك 15 هزار نفري زمان آغا محمد خان قاجار (  1785 ميلادي ) در مقطع سال  1375 از بعد جمعيت 450 برابر و از بعد وسعت  50 برابر توسعه يافت . ( محدوده 24 منطقه  ) . حال اگر  توسعه تهران  فراتر از 24 منطقه مديريتي شهري مورد مطالعه قرار گيرد ، مشخص مي شود كه وسعت  ناپيوسته تهران بسيار فرا تر از اين محدوده است . به عبارتي  وسعت معني دار تهران را مي توان همان  وسعت حوزة  نفوذ تهران بزرگ دانست كه  در طول 150 كيلومتر ( از دماوند تا هشتگرد ) و عرض  90 كيلومتر  ( از ميگون  تا حسن آباد )  گستردگي دارد . اين توسعه گسسته در نوار كوهستاني به شكل حيرت انگيزي ابتدا  حول  محور هاي گردشگري ،  سپس حول هسته هاي گردشگري و متعاقباٌ حول شهرك ها ي نو پا ، مكان هاي تفريحي – ورزشي جديد و  در  چند ساله اخير نيز  با آغاز عمليات اجرايي طرح آزاد راه تهران – شمال در محدوده  و شعاع عمل اين طرح  رو به گسترش  است .
کن اصلی:
 
اینقدر شهران و دهکده المپیک و از آن طرف شهرزیبا و شهرکهای سازمانی از شمال به کن چسبیده اند که محدوده روستای اصلی کن به سادگی امکان پذیر نیست مگر به کمک قدیمی ها.
 
باغهای کن گرچه  به رغم ساخت و سازها هنوز کم و بیش حفظ شدند و با عبور دو بزرگراه نیایش و شهید همت در حال محصور شدن و البته بی آب ماندن و خشک شدن هستند اما فراتر از محدوده انسانی کن اصلی هستند .
 
 مرحوم حاج ملا علی کنی از مجتهدان نامی عصر ناصرالدین شاه که به فتوای ایشان قرارداد ننگین رویتر لغو شد در حدود 150 سال پیش به مدد تقوا ی الهی مرز کن را تعیین کرد و این گونه کن از سایر دهات این بخش شناخته شد.
 
همه کنی ها بر این قول متفقند و اسنادی هم ارائه می کنند که در آن سالها وبای سختی منطقه را فرا گرفته که از تهران آمده بوده و این پیر روشن ضمیر خیش کشاورزی بردوش با ذکرهایی که می خواند و حرزهایی که می دانست به دو کن خطی کشید که محدوده کن شد و به لطف الهی وبا به داخل آن راه نیافت.هنوز نوادگان حاج ملا علی کنی در کن و در بازار تهران سه راهی به نام این بزرگوار وجود دارد.این محدوده از شمال به باغ امام حسین ع و از جنوب به حوالی بزرگراه شهید همت کنونی متصل است.
 
کن پنج محله اصلی و یک غریب آباد دارد که محل سکونت مهاجرین است که به شرح آن می پردازیم:
 
1.          دارقاضی یا درقاضی که ظاهرا درآن قاضی کن می زیسته و بزرگترین حسینیه و مسجد کن موجود است و همیشه سرشناس ترین روحانی کن درآن نماز می خوانده است
 
2.                   میانده که پایین تر از درقاضی است
 
3.          بالون که پایین ترین و فدیمی ترین بخش کن است گرچه متاسفانه به خاطر بافت نفوذ نا پذیر بالون مورد هجوم مهاجرین غیر قانونی واقع شده و نزدیک به 20 درصد جمعیت کنونی آن را افاغنه و همسر و فرزندانشان تشکیل می دهند ولی حدود 2 سال پیش در جریان ساخت بزرگراه شهید همت 50 سکه نقره به ضرب انوشیروان عادل در این محله پیدا شد.
 
بالون و کاسه سفالی پیدا شده در آن نشان دهنده حدود 2 تا 3 هزار سال تمدن در آن دارد
 
4.          محله اسماعیلون که یکی از بزرگترین محلات است که مردم اهالی آن را به سادگی مثال زدنی و برخی صفات می شناسند.وجود امامزاده علی اکبر این جعفر که کنی ها به آن امامزاده جعفرع  می گویند اعتبار این محله است
 
5.          سرآسیاب:مردم سرآسیاب اکثرا سرشناسان کن هستند گرچه اصلا خانواده های موجود درآن سابقه بیش از 200 سال سکونت در کن را اکثرا ندارند و از سایر قصبات آمده اند.تمول مالی مثال زدنی سرآسیابی نیز برای خودشان حرف گفتنی
 
6.                   غریب آباد:
 
از چهار راه شیدا و ایستگاه یخچال که در آن بقایای یک یخچال طبیعی هنوز هم موجود است به بالا تا جاده سولقان را کنی ها به طعنه غریب آباد می گویند که محل نوکنی هاست.
 
نو کنی ها شامل کنی های جوانی که برای زندگی خود در سامان کن قدیم جایی نیافتند یا اینکه می خواهند در بافت و ساختمانهایی جدید زندگی کنند یا مهاجرین کمتر از 40 ساله به کن است.
 
تراکم مهاجرین لر و آذری به حدی زیاد است که در غریب آباد یک مسجد خاص برای ترک ها و یک مسجد خاص یرای ملایری ها ساخته شده است.
 
کشاری ها و کیگایی ها،اراکی ها هم در این قسمت زندگی می کنند و این قسمت هنوز در حال ساخت و ساز است البته نه ساخت و ساز  خیلی اصولی
 
ذکر یک نکته قابل ذکر است که کنی ها را در امامزاده های آنان دفن می کنند اما بغیر کنی ها اجازه دفن در این امامزاده ها داده نمی شود. 
 
قدیم تر هر محله یک حمام داشته و بغیر حسینیه یک مسجد اختصاصی نیز داشت که کوچکتر بود و گرم کردن آن در سرمای سخت کن راحت تر بود.
 
در کن و اطراف حیواناتی مثل خر و قاتر استفاده می شده و حیوانات وحشی مثل گرگ و شغال و ساریخ(جوجه تیغی) پلنگ – روباه – کبک  آهو و وگوزن – بزکوهی و خرگوش به کرات دیده شده است.
 
 
عزاداری محرم و زندگی کنیها به روایت خودشان
 
عزاداری و زندگی کنی ویژگی های خاص خود را داردو نوع دین داری کنی ها نیز روش خاص خود و کنی های اصیل متاثر از کوه و فضای خودشان حتی در غذا پختن از گیاهانی استفاده کردند و می کنند که در نوع خود منحصر بفردند مثل:
 
پشنگ – قاضی یاغی – سبزی شاه – پندیرک- چاپیلی – ام سلمه – اوزمه- شویدک-  گندمک – کلمبه – گیاه تشار – والک – شنگر لاله – سیروک وریواس که در پلو و خورشت می ریزند.
 
کنی ها غذای آبرومند شان به سبب گردوی فراوانشان فسنجان است البته آش انار و آبگوشت باغی و آش بلغور را به این غذاهای کنی بیفزایید.
 
کنی ها معتقدند به برکت حاج ملاعلی به محدوده کن آسیب جدی نمی خورد و مثال مس زنند در حالی که به کشار و دهکده و شهران و پایین کن در زمان جنگ موشک خورد ولی به کن هیچ آسیبی نرسید.
 
همچنین کنی ها به نقلهای خودشان خیلی معتقدند به چند نقل در همین زمینه توجه کنید:
 
1.       ماجرای امامزاده داوود ع و چپ شدن چشمهای بعضی کیگایی ها
 
در کن معروف است که زمانی که امامزاده مجاهد داوود ابن عماد وارد قریه کیگا می شود مردم از ترس با تعقیب کنندگان همکاری می کنند ولی به خاطر شان ایشان فقط مسیر فرار حضرت را با چشم نشان می دهد.
 
مشهور است یک فامیلی که در کیگا اکثرا بچه هایشان انحراف چشم داردند از نسل همان ملعون ها هستند و خدا به نفرین امامزاده چشمشان را چپ نگه داشته است.
 
2.       ماجرای فاجعه  اخیر سیل امامزاده داوود ع و قبر دسته جمعی
 
چندین نفر از موثقین کن و کیگا در خواب جناب امامزاده  داوود علیه السلام را می بینند که فرموده باشند : به زودی حرم را کر خواهم داد
 
این گونه است که مردم متوجه می شوند که عذابی در شرف نزول است
 
قضیه هم از این قرار بوده که تعدادی از اراذل در حریم امامزاده به نوشیدن مسکرات مشغول شده بودند و در حال مستی به ایشان اهانت هم نموده بودند.
 
یکی از اهالی برای نگارنده عینا نقل کرده که در حوالی سال های 35 به بعد از قضیه را دیده که در حالی که به نخود چینی مشغول بوده یک ابر کوچکی به بالای امامزاده می رود و شروع به بارش می کند و این گونه کیگا دچار یک سیل سهمگین می شود.
 
اهلی همچنین نقل می کنند گروهی برای در امان بودن از عذاب بالای کوه می روند و گروهی به داخل امامزاده می روند اما سیل بی امان تر از این حرفها بوده است.
 
در امامزاده شعیب اکنون قبر دسته جمعی بعضی از اعضای بدن مقتولین این فاجعه است.
 
در این فاجعه امامزاده ویران شده و بدن مردم با جریان شدید آب رودخانه کن با برخورد به تخته سنگها فاصله 30 کیلومتری را طی می کندو چند وقت از حاشیه بندهای کشاورزی کن و اطراف اعضای دن جمع آوری می کردند ه همراه آب به پایین می آمده
 
تنها بدن سالمی که به پایین می آید در حالی که تکه تکه نشده بوده بدن مادر و فرزندی بوده که در یکی از قالی های امامزاده پیچیده شده بودند که پس از مرگ متلاشی نشده و در کنار کن متوقف شده بودند.
 
در کتبی که در ذکر کرامات و تاریخ امامزاده داوود علیه السلام نوشته شده نیز این واقعه به اختلاف ذکر شده و آنچه مسلم است سیلی در دهه 30حرم را ویران و مردم زیادی به قتل رسیدند.
 
3.       امامزاده مفقود المقبره محمود ع  در   کشار سفلی
 
کشار بالا گرچه به واسطه مهاجرت گروهی از اصفهانیهای سنگ تراش بقول مادر بزرگ کشار که اکنون حدود 105 تا 110 سال دارد (مش صغری اصفهانی) ایجاد شده اما کشار پایین که دره ای تنگ و صعب الزرع است از قدیم موجود بوده است.
 
کشار پائینی ها معتقدند که امامزاده محمود نامی از تعقیب دشمنان به کوه و درختی پناه می برد و در این نقطه نیز در دل درخت یا کوه پنهان می شود.
 
بعضی از آنها حتی برای او مقام غیبت قائلند اما اکثرا قبر او را در چشمه معجزه می دانند که آب آن در سرما گرم و در گرما سرد و زمهریر است.
 
حتی بعضی از کشاری ها به واقعه ای اشاره می کنند که در آن در گذشته ای نه چندان دور به واسطه دفن اولاد نامشروع سقط شده در چشمه مدتها چشمه خشک شده و پس از خواب نمای اهالی توسط این امامزاده و در آوردن این بچه از بستر چشمه دوباره چشمه می جوشد.
 
4.       فتیر حاج کرم پادشا
 
عجیب ترین مراسم نذری که در کشار بالا و پائین نظیرش را دیده ام نذری فتیر است که یکی از واجبات آن نقل قضیه کرامت فتیر و هشدار نسبت به بی توجهی نسبت به آن است.
 
فتیر یک نوع خوردنی از خمیر عادی است که بجای تنور در یک ماهی تابه بدون روغن سرخ می شود و سپس به ریز ترین قطعات تکه تکه شده و در مایعی از شکر و آب وگلاب و هل دم می شود.
 
شعله زیری آن خیلی کم است و شعله روی دیگچه از پنبه هایی است که رشته رشته به نیت مراد یافتن بر روی در دیگ آتش می زنند.
 
نقل حاج کرم پادشا نیز دارای قصه ای ایست خیلی مفصل که تعریف آن به زبان کشاری وقت زیادی می طلبد اما مضمون آن بشرح ذیل است:
 
زن وشهر فقیر و هیزم شکنی در  شهری که حاج کرم بر آن حکم می رانده برای حل مشکلات خود برای حضرت زهرا علیها سلام فتیر نذر می کنند و به حاجت می رسند.
 
وقتی فتیر رای برای حاکم می برند از روی استهزا به آن تمسخر می کند .
 
به زودی در سفری که حاج کرم به دریا می رود دچار دردسر می شود و وقتی از مرگ نجات پیدا می کند در ساحل بجای یک آدمکش دستگیر می شود و به فلاکت و بدبختی می افتد.
 
در زندان از نذر فتیر با خبر شده و با اعتقاد آن را نذر و اجرا می کند و به همین سبب نجات پیدا کرده و تخت حکومت را باز می یابد و این نذر را عمومی می کند و به همین دلیل به فتیر حاج کرم پادشا معروف می شود.
 
این نقل را باید قبل از هر چیزی  برای درست کردن فتیر توسط یکی از موسفیدان بطور کامل گفته شود.
 
5.       نبش قبر امامزاده
 
یکی از اشراف کن که شنیده بوده در قبر یکی از امامزاده پول و طلاست شبی به حفر آن می پردازد و لیکن چیزی نمی یابد .
 
کنی ها با اسم و ادرس می گویند به زودی این ملاک ثروتمند به فلاکت و بدبختی افتاده است.
 
6.       علم نظر کرده بالون
 
در حسینیه محله بالون ضریحی است که پشت آن یک تیغه تماما نقره علم است که مردم به کرامت شده بر آن اعتقاد زیادی دارند.
 
در ایام تاسوعا و عاشورا این تیغه را از ضریح بیرون آورده و در میان حسینیه نصب می کنند و مردم از نزدیک آن را زیارت می کنند و از آب متبرک شده به سر تیغه به نیت شفا می آشامند. در این تیغه مقدار قابل توجهی طلا نیز به کار برده شده و شاید از آثار دوره قاجار باشد،مایه این اعتقاد در اینجاست که تیغه قدیمی که نقره ای نیز بوده چندین بار مورد حسد سایر کنی ها یا سایر جاها قرار گرفته و دزدیده شده و و درکاه های طویله پنهان شده بوده است.
 
سارقین و مردم در کمال تعجب دیده اند که هر بار این تیغه دزدیده شده به زودی بدون دخالت کسی به محل خود برگشته و باعث حیرت مردم گردیده است.
 
7.       درخت خونی
 
عصر عاشورا درخت امامزادگان عین زین علی علیهما اسلام چند قطره خون می چکد.
 
8.       چاه یاحسین بالون
 
در بالون چاهی است که از آن در روز عاشورا صدای یا حسین می آید
 
 
 
عزاداری کنی ها :
 
نحوه عزاداری کنونی
همانگونه که اشاره شد کن 5 محله اصلی قدیمی دارد دسته های عزاداری در کن فقط شب عاشورا و تاسوعاو ظهر عاشوراست و هر حسینیه به صورت پاد ساعت گرد به طرف سایر حسینیه ها حرکت می کند
 
بجز محله بالون و میانده که زنجیر می زنند سایر محله های کن سینه می زنند و حالت سنتی تر دارند.
 
حسینیه های کنونی و قدیم
در قدیم هر محله یک حسینیه و یک مسجد داشت و درب حسینیه فقط برای محرم به روی مردم باز می شد. حسینیه ها تا 20 سال پیش هم همینطور بود که سقف نداشت.
 
یکهفته به محرم درها باز می شد و تمیز می کشت و سه تیر چه بزرگ چادر بلند سقف را با شعار یا حسین بالا می بردند.
 
ازدیاد جمعیت کن باعث شد نماز هم بعضا در حسینیه برگزار شود و این گونه شد که سقفهای ایرانیتی ثابت جای چادر را گرفتند
 
در درقاضی و میان ده و سرآسیاب در وسط حسینیه حوض آب برای وضو قرار دارد
 
در 5ساله اخیر همچنین کاشیکاری و سقف دائم و مخارج بسیاری برای همه حسینیه ها توسط خود مردم انجام شده
 
جمعا می توان گفت حسینیه های کن رقابت چشمگیری باهم دارند.
 
زنان در عزاداری
تا قبل از انقلاب غذا به زنها در عزاداری داده نمیشد زنان در عزاداری ها به نحو با شکوهی در طاق نماها و ایوانهای طبقه دوم همه حسینیه ها می نشینند و بی پرده ناظر عزاداری هستند.
 
جو کن اجازه بی حرمتی به زنان در طبقات دوم و اول حسینیه ها را نمی دهد و این امر باعث سو استفاده و خود آرایی بعضی زنان در جریان عزاداری ها می شود که محل تاسف است.
 
سنگ زنی بالونی ها
صبح عاشورا بالونی ها رسم غریبی دارند که در آن سنگهای تخت گردی را به هم با نغمه ای حزین می زنند و اعلام می کنند صبح عاشورا شده است.
 
نحوه سنگ زنی نیز دارای سه سطح است  رکوعغ و نیایش و قنوت
 
مداح های قدیم
مردم کن در پاسخ به این سوال از مداحان زیر بعنوان قدیمی های این رشته نام می برند:
 
 
 
روحانی های کنی
همه کن را در قدیم به نام حاج ملاعلی کنی می شناختند و امروز به آقای مهدوی کنی رئیس روحانیت مبارز تهران که بالاترین سمت او کفیل ریاست جمهوری در سال 1360 است.
 
برادر آقای مهدوی را به سادگی می توان در هر مراسم ختم یا کوچه و بازار و کوچه باغهای کن دیدکه آقای باقری کنی نام دارد.کنی ها بخصوص از روحانیان نامی کن از اله داد – حاج محمد علی – شیخ مهدی – شیخ جعفر – شیخ حسین و حاج محمد تقی نام می برند.
 
روحانی های میهمان
در دوران اختناق ستمشاهی کن پایگاه روحانیان انقلابی بود که بخاطر ممنوعیت و محدودیتهای پایتخت مریدان را برای استماع سخنان خود به کن می کشاندند تا جایی که علیرغم دوری کن از مرکز قیام 15 خرداد در کن رنگ و بوی عاشورایی داشت.
 
بعضی از این افراد عبارتند از حجج اسلام کافی ،هاشمی رفسنجانی ، محلاتی
 
حاج آقا تهرانی بزرگ
از قدیم روحانیانی بودند که در کن حاکم شرع بودند و با توجه عدم سند بندی اراضی و اکثر خانه های اهل کن بنچاق معاملات مردم و صیغه زن و شوهر ها را جاری می کردند.
 
اینهادر واقع رهبر کن محسوب می شدند،هنوز کار نقل و انتقال ملک و زمین توسط بنچاق در کن و تحت نظارت روحانیت است اما بزرگترین این افرادکه پس ازشیخ محمد علی این کار را می نموده  آیت الله مرحوم شیخ تهرانی بود که حدود 40 سال حاکم شرع کن بود و به تازگی به لقا خدا پیوست.
 
دعوا و رقابت در هیات داری
همانگونه که اشاره شد رقابت شدیدی بین هیاتها استو مردم محلات با جمعیت بسیاری به سراغ عزاداری می روند.
 
رقابت بین دسته های سینه زن و زنجیر زن به صورت جداگانه وجود داردو باعث می شود که هر سال بر بعضی تجملات و روشهای نو افزوده شود.
 
هر دسته هر سال از چند مداح درجه یک دعوت می کند تا آبروی آن را انجام دهد.
 
متاسفانه گذشته و گاه حال کن مشحون از این اتفاقات است که زمانی این رقابتها تبدیل به درگیری می شده و کار به چاقو کشی هم می رسیده است.
 
در سایر دهات بخش کن این درگیری ها عمیق تر بوده و هست و تعدادی کشته و زخمی در اینجنین درگیری ها ملاحظه می شود.
 
این درگیری ها در داخل کن بین بالونی و میان دهی از یک طرف و سر آسیابی و اسماعیلونی سابقه فراوانی دارد.
 
تعزیه درقاضی
همان طور که بالون برنامه ویژه سنگ زنی را دارددر قاضی هم بجز عزاداری میزبان 13 مجلس تعزیه در حسینیه بصورت رسمی در محرم است.
 
غذاهای عزاداری
مهمترین و پای ثابت غذاهای کن در عزاداری به خاطر باغات فراوانش فسنجان است در کشار و سولقان قیمه لا پلو هم داده می شود که غذایی متفاوت است.
 
نکته قابل توجه اینکه هر حسینیه در ایام عاشورا از اول محرم غذا می دهد و غذا در ایام خاص اکثرا دو خورشته است.
 
هر کنی از هر جای ایران به کن می آید تا عزاداری کند و اینگونه است که در شبهای عادی شبی 50000 پرس و در عاشورا 100000پرس غذا طبخ شود.
 
قمه زنی
سرآسیابی ها هم متاسفانه تا همین اواخر مدعی خرافه قمه زنی در محرم بوده اند و سرآسیاب قمه زنی انجام می شد.
 
ساعت عزاداری کنونی
بر خلاف هیاتهای کنونی سایر جاها که مراسم اکثرا با شام تمام می شود شام آغاز برنامه در کن است.
 
شبهای تاسوعا و عاشورا زمان حرکت دسته ها ساعت 11 شب و ساعت مراجعهت آن حدود 4.30 صبح فرداست.
 
بجز روز عاشورا که برنامه از صبح شروع می شود.
 
مداح های کنونی
همانگونهکه اشاره شد بخاطر بعضی ملاحظات به خدمت گرفتن مداحان برای کنی ها اهمیت بسیار دارئ که بجز مداحهای کنی باعث جذب مداحان شهرکهای اطراف به کن می شود.
 
کنی ها دو نوع خواندن را می پسندند که قدیمی و حماسی خواندن و بسیجی و اهنگین خواندن این دو تیره است.
 
مداحان جدید بیشتر ا شهرکهای اقماری مثل شهران و جنت آباد و... جذب می شود.
 
جالب توجه اینکه سولقان خود مداحان صادراتی قابلی دارد.
 
منبع: تابناک جوان
نوشته : محمد صادق دهنادی
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
سلام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۴/۰۸
با افتخار از اهالی دهستان سولقان هستم.یک دانش آموزم و افتخار می کنم به محیط زندگیم❤و همچنین افتخار دارم در کشوری با تنوع زبان و لهجه و فرهنگ زندگی میکنم و حتی نزدیک ترین دوستم کورد هستند و عاشق فرهنگ تمام ملت ایران از کورد و ترک و بلوچ و... هستم
گزارش خطا
تازه ها