اول؛
در مساله امنیت ملی و تمامیت ارضی با پدر و مادر خودمان هم تعارف نداریم. چین و روسیه و ترکیه و باکو که جای خودشان را دارند.چشم بادامیها در غیاب آمریکا آمدند شیری بدوشند یک شکری هم خوردند که تو دهنی آن را هم خواهند خورد.در بحث انقلاب اسلامی چینوفیل و روسوفیل و وستوفیل نداریم. هر کسی علیه ایران یکپارچه حرف زد باید دهانش را قبل از گفتگو خرد کنیم.
دوم
سیاست خارجی عرصه رقابت برای منافع و همکاری و مخاصمه پیدا و پنهان همه کشورها علیه هم است. این واقعیتی است که با هیچ گزاره ی ارزشی نمیتوان آن را انکار یا تغییر معنا داد. اما هورا کشیدن و ذوق کردن یک عده در مقابل هجمهای که در این معادلات به کشور میشود؛ واقعا جز حماقت و دنائت نشانه چیست؟کدام ایرانی وطن دوست و باشرفی حتی با اغراض جناحی از ته دلش میتواند به شکستن لفظی حرمت کشورش خوشنود باشد؟ اما واقعیت آنست که متاسفانه در کشورمان همچنین موجودات سخیفی هم داریم که ممکن است به لفظ موهومات چینی عربی را تقبیح کند اما از ته دلش خوشحال باشد که جمهوری اسلامی در برابر زیاده خواهی آمریکایی تنهاتر باشد.این افراد اگر اندک شعور و وطن دوستی برای خودشان قائلند باید به خود بیایند که کینه ورزی آنها را چطور بیشرف کرده است.
سوم
یکی از مضحکترین واکنشهای اخیر اما واکنش جناح غربگرا به این ماجراست که در مقام استعاره بی شباهت به کل کل و پشت چشم نازک کردن خانم باجیهای کلانتر قدیم نیست.مثل اینکه در فیلمفارسی دختر اختر خانم که به خواستگاری نوه جمشیدخان جواب منفی داده و تو زندگی با پسر هوشنگ خان دچار مشکل شده، و زن های محله دور هم جمع می شوند و چو پیچه و هرهر و کرکر میکنند.به همین سخیفی و ابتذال.جماعتی که هفتم ترور سردار سلیمانی نشده درخواست مذاکره با آمریکا برای رفع سوء تفاهم ها شدند و صدها عملیات جاسوسی و نبرد پنهان و پیدای غرب را در ۷۰ سال اخیر علیه ملت و مملکت ایران ندیدند و نمی بینند و جرات اظهار نظر ندارند و با ادعای لزوم واقع بینی و عملگرایی در سیاست خارجی ، در هر حالی عاشق مذاکره با آمریکا از جرج بوش و ترامپ تا کلینتون و این پیرمرد گیج هستند؛ اتفاقی رگ وطنپرستی شان قلمبه میشود و میخواهند چین را ادب کنند.
چهارم
غربگراها خوب میدانند اگر چین خودش را از پای کار خرید نفت ایران بیرون بکشد و بخش مهمی از نیاز ایران به محصولات وارداتی اش را متوقف کنند؛ ایران مجبور به قبول شرایط غرب است. بنابراین همانطور که در دوره صدرات آنها حدود ۲ سال در چین سفیر نداشتیم باید هر کاری برای به هم خوردن روابط ایران و چین انجام دهند.روزی با تبلیغات در زمینه واگذاری سرزمین ایران به چین در قرارداد ۲۵ ساله و همزمان با تبلیغ اینکه چین در ازای قرارداد ۲۵ ساله هیچ کار نکرده است.این غرب پرستان پیش از این و پس از این نه بخاطر چین و یا روسیه، بلکه به عشق آمریکا برای خالی کردن دست ایران در مقابل پارادایس ذهنی شان هر کاری میکنند.
بنابر این چین هر غلطی بکند. ما وطن دوستی اینها را نه باور میکنیم و تا زمانی که جلوی یک تاریخ ظلم و فساد آمریکا و غرب در ایران موضع نداشته باشند ادعاهای گزاف شان شنیدنی نخواهد بود.
پنجم
حفظ و تامین منافع ملی تابع چند عنصر بنیادین است که از جمله آنها میزان قدرت، نسبیت منافع، راهبردهای کلان و رقبای فراملی است. متاسفانه دوقطبی ساختاری در کشور مولد امریکانوفیلی و چین و روسوفیلی بوده است و منافع ملی عموما در تعامل با این دوقطبی فهم می شود.