در ۷ آوریل ۲۰۱۸/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۷، برنار آنری لِوی، فیلسوف جنجالی فرانسوی، طی برنامهای در کانال ۲ تلویزیون فرانسه مدعی شد که نامگذاری کشور ایران متأثر از اندیشههای نازی در دهه ۱۹۳۰ میلادی بوده و این نام بهجای اصطلاح «پرشیا/ پارس» جعل شده است! آنری لِوی بعدها اذعان کرد که منبع این ادعای شاذ و شگفت، شنیدههایش در جریان سفر به اقلیم کردستان عراق بوده است اما بعدها نیز، به مناسبتهای مختلف، بر آن اصرار ورزید. با توجه به معروفیت و وجه رسانهایِ آنری لوی، روزنامه لیبراسیون فرانسه همانزمان در بخش «چکنیوز» در پایگاه اینترنتی خود این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد.
آیا این ادعای که علت نامگذاری کشور ایران، یعنی جایگزینی «پرشیا» با «ایران»، نظریههای نژادی آلمان نازی بوده، درست است؟ آیا مایلید بدانید اظهارات برنار آنری لوی درباره نامگذاری ایران در برنامه «ما خواب نیستیم» پخششده از کانال دو تلویزیون فرانسه در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۱۸ صحت دارد یا خیر؟ این فیلسوف در پاسخ به لوران روکیه [مجری برنامه] درباره موضوع مزبور چنین گفت:
«معتقدم که این ماجرا تا حد زیادی باورنکردنی است و در واقع افراد اندکی درباره آن اطلاع دارند. در هر صورت من که جایی به این مطلب برنخورده بودم و اکنون میخواهم به تفصیل درباره آن صحبت کنم. من این ماجرا را در سرزمینی دیگر، در کردستان [شمال عراق]، کشف کردم. در ۲۱ مارس ۱۹۳۵ [اول فرودین ۱۳۱۴]، «پرشیا» به دستور آلمان تصمیم گرفت نام خود را به «ایران» تغییر دهد؛ چرا؟ چون «ایران» در زبان فارسی به معنی کشور آریاییهاست؛ و آلمان نازی که در آن زمان در حال قدرتگیری بود، معامله قرن را به فارسها پیشنهاد داد. آلمان نازی به فارسها گفت که شما به مثابه آریاییهای شرق و ما آریاییهای غرب خواهیم بود؛ با هم در پی یک ماجراجویی مشترک بزرگ خواهیم رفت و بر جهان مسلط خواهیم شد. ایرانیها هم این معامله را پذیرفتند. ما با یک نوع کودتای معناشناختیِ باورنکردنی روبرو هستیم... پرشیا مترادف با شعر و ادبیات، سفالگری، دستاوردهای هنری شگفتانگیز و بسیاری چیزهای دیگر است؛ پرشیا، یک تمدن بزرگ است؛ صاحب تمدن هخامنشی است. [اما] پرشیا در آن روزگار [یعنی حکومت رضاشاه] تصمیم گرفت که، به منظور اتحاد با آلمان نازی، پیشینه خود را کنار بگذارد»!
چکنیوز برای راستیآزمایی اظهارات آنری لوی (که منشأ آن کردستان [عراق] اعلام شده و به گفته وی هرگز در جای دیگری با این مطلب برخورد نکرده است)، با چند پژوهشگر از بخش «جهانهای ایرانی و هندی»وابسته به مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، دانشگاه سوربن جدید، مدرسه مطالعات عالی و موسسه ملی زبانها و تمدنهای شرق تماس گرفت. ما امکان دسترسی به تاریخپژوهان یان ریشار، فلورانس اِلو، دُنی اِرمان و همچنین جغرافیدان برنار اورکاد پیدا کردیم. برای همه آنها، روایت برنار آنری لوی در کانال ۲ تلویزیون فرانسه، دائر بر وجود یک دستورالعمل از طرف آلمان نازی، مایه شگفتی، و حتی تمسخر، بود. فلورانس الو، تاریخدان، از طریق ایمیل چنین پاسخ داد:
«نام ایران بسیار کهن است. در قرن نوزدهم، همزمان با ازسرگیری روابط فرانسه و ایران و گشایش نمایندگیهای طرفین در تهران و پاریس (در دهه ۱۸۵۰) ایرانیان در سربرگ مکاتبات رسمی دیپلماتیک به زبان فارسی از اصطلاح «سفارت ایران ـ و نه پرشیا ـ در پاریس» [سفارت مخصوصه دولت علیّه ایران] استفاده میکردند؛ اما در ترجمه فرانسوی، از لفظ «پِرس»استفاده میشد. غربیها با عنایت به پارسِ داریوش یا دیگر صفحات گذشته این سرزمین، آن را پرشیا/ پرس مینامیدند. اصطلاح ایران به سرزمین باستانی آریاییها اشاره دارد که لزوماً با آریاییهای مد نظر [آرتور] گوبینو (یا نازیها) مرتبط نیست. رضاشاه در سال ۱۹۳۵ استفاده از اصطلاح ایران را [برای بیگانگان] اجباری کرد».
به همین ترتیب، تاریخدان دنی ارمان به ما توضیح داد که اگرچه تغییر نام به سال ۱۹۳۵ برمیگردد اما اصطلاح «ایران» از قرن نوزدهم به کار میرفت و بنا به مصالح دیپلماتیک دستخوش تغییر شد: «[دولت] ایران استفاده از این نام را برای بیگانگان اجباری نمود و نمایندگیهای دیپلماتیک این کشور تمامی نامههای ارسالی با عنوان پرشیا را مرجوع میکردند». او، مانند همکارش برنار اورکاد، به ما توصیه کرد که با تاریخدان یان ریشار که کاملاً با موضوع آشنایی دارد تماس بگیریم. یان ریشار از مطلعان تاریخ ایران و نویسنده کتاب ایران از ۱۸۰۰ تاکنون (انتشارات فلاماریون) است. او، به مانند همکارانش، به ما گفت که:
ریشار قاطعانه معتقد است که تغییر نام پرشیا به ایران ربطی به خواسته آلمان نازی نداشت. سابقه گرایش ایرانیان به آلمان به جنگ جهانی اول، و نه به دوران آلمان نازی، بازمیگشت. او در پایان از ما خواست تا آنری لوی را دعوت به مطالعه کتاب ایران از سال ۱۸۰۰ تاکنون کنیم. ریشار در فصل نهم کتاب خود، با عنوان «از پرس تا ایران: روابط خارجی»، چنین مینویسد: «در سال ۱۹۳۵، رضاشاه مقامات خارجی را وادار ساخت که دیگر کشورش را پرشیا نخوانند، بلکه از این پس از نام ایران استفاده کنند. به استثنای جغرافیدانان، نام ایران توسط کمتر کسی در غرب بر فلات مرتفع بین کوههای زاگرس و البرز اطلاق میشد. برای ایرانیان نام کشورشان همواره ایران بوده است، نامی که در اصل به معنای سرزمین آریاییها بوده است؛ چیزی شبیه به آنکه آلمانیها از دیگر کشورها بخواهند که از این پس سرزمینشان را توتونیا یا دویچلند بخوانند.
تغییر نام تجسمی تمامعیار از میل به نمایش خود در چشم جهانیان بود: غربیها این کشور را با نامی میشناختند که از دوران باستان استفاده میشد و در آگاهی جمعی مترادف با فرش، شعر، ادبیات، معماری و امور شگفت و غریب بود. اجبار به استفاده از نامی متفاوت به معنای تلاش برای جلب توجه نسبت به کشوری مدرن، تولیدکننده نفت، صنعتی و گشاده به روی جهان بود. این تغییر نام همچنین حکایت از آن داشت که هیئت حاکمه، برخلاف دوران قاجارها، درصدد بهدستگرفتن ابتکار عمل در مناسبات خود با سایر کشورها بود».
سرانجام پاسخی از علی کالیراد، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، دریافت کردیم که مطابق اظهارت مورخان پیشگفته بود: «در سال ۱۹۳۵، دولت ایران به دولتهای خارجی و نهادهای بینالمللی اطلاع داد که استفاده از نام پرشیا را متوقف و به جای آن از نام ایران استفاده کنند. این موضوع ربطی به آلمان نازی نداشت. اصطلاح ایران که از نظر ریشهشناسی، و در تلقی رایج، به معنی کشور آریاییها است، سابقهای کهن دارد و مردمی که در این نقطه از جهان، یعنی فلات ایران، میزیستهاند همواره خود را ایرانی قلمداد میکردند. پارس یا پرشیا، به واقع، نام بخش جنوب غربی فلات ایران است که خاستگاه سلسلههایی در تاریخ ایران باستان مانند هخامنشیان (تقریباً از ۷۰۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) یا ساسانیان (از ۲۲۴ تا ۶۵۰ میلادی) بود و به نوعی جایگزین اصطلاح عامتر، یعنی ایران، شد. به همین دلیل است با وجود اینکه ایرانیان همواره خود را «ایرانی» میخواندهاند اما در مغربزمین، از یونان باستان تا روم و تا دوره مدرن، لفظ پارسی (پرشن) بر آنها اطلاق میشد.»
خلاصه آنکه در تماس چکنیوز با تنی چند از مورخان فرانسویِ متخصص تاریخ ایران، هیچیک اظهارات برنار آنری لوی دائر بر نامگذاری «ایران» بهخاطر منویات آلمان نازی را تأیید نکردند. مورخانی که با آنها مشورت شد یادآور شدند درحالیکه ساکنان این کشور از گذشته از نام «ایران» استفاده میکردهاند، غربیها نام «پرشیا» را بهکار میبردند. رضاشاه در ۱۹۳۵ تصمیم گرفت تا نام «ایران» [در سطح بینالمللی] به کار گرفته شود تا بهاینترتیب کشورش بهمثابه موجودیتی نوین و متمایز از انگارههای اگزوتیک درباره پرشیا جلوه نماید.
بیشتر بخوانید
منبع : خبرانلاین