سجاد ترابی کارگردان مستند «پرویزخان» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند، درباره آن توضیح داد: این مستند درباره پرویز دهداری است که اولین مربی باشگاه پرسپولیس محسوب میشود که در دو مقطع سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هم بوده است. نقطه مهم زندگی مربیگری پرویزخان هم آن جایی است که در سال ۶۵، ۱۴ نفر از ستارههای تیم ملی بهصورت گروهی از تیم استعفا دادند که این ماجرا به طور کامل در فیلم روایت شده است.
او ادامه داد: پرویزخان اصول اخلاقی و منش فردی خاصی داشته که در سرمربیگری، تنها بازی فوتبال برایش اهمیت نداشته و این ویژگی، ویژگی منحصربهفردی هم نبوده است. کمااینکه همین امروز هم در فوتبال اروپا، مسائل خارج از زمین برای خیلی از مربیان تیمهای حرفهای حائز اهمیت است و حتی روی خوراک بازیکنان تیم هم دخالت و نظارت میکنند. آن زمان شرایطی در تیم ملی ایران بهوجود میآید که بازیکنان نمیتوانند به نظم و قواعد مدنظر پرویزخان تن بدهند و اقدام به استعفا کردند.
ترابی گفت: بعد از آنکه این بازیکنان از تیم ملی استعفا میدهند، پرویز دهداری بدون هیچ مشکلی، شروع به کشف استعدادهای جدید میکند و اتفاقاً از همین استعدادهای جدید، نسلی را به فوتبال ایران معرفی میکند که تا سالها افتخارآفرینی میکنند. احمدرضا عابدزاده را در همان مقطع از دسته چهار لیگ فوتبال به تیم ملی جذب میکند. جواد زرینچه، مهدی فنونیزاده، مجتبی محرمی، صمد مرفاوی و عباس سرخاب هم در همین دوره جذب تیم ملی میشوند و اینها چهرههایی هستند که تا یک دهه بعد در تیم ملی ما درخشیدند. دو سال بعد از همین ماجرای استعفا بود که با هدایت پرویز دهداری ما در بازیهای آسیایی قهرمان شدیم و شاهد درخشش احمدرضا عابدزاده بودیم. در همان دوره وقتی استقلال قهرمان آسیا میشود، این افتخار را به پشتوانه گلهایی کسب میکند که صمد مرفاوی و عباس سرخاب به سرانجام رساندند.این مستندساز در ادامه گفت: در همان دورهای که همه احساس میکردند تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی خیلی زود اوت میشود، ما توانستیم رتبه سوم را به دست بیاوریم و آن هم به دلیل یک بدشانسی در بازی مقابل عربستان بود.
ترابی درباره دیگر ویژگیهای کارنامه پرویز دهداری هم توضیح داد: او در دهههای ۳۰ و ۴۰ به باشگاه شاهین تهران میرود و با همراهی عباس اکرامی، سبک جدیدی را در باشگاهداری پایهگذاری میکنند. تأکید اولیه آنها بر روی تحصیل و اخلاق بوده و بعد به ورزش و فوتبال میپرداختند. به همین دلیل هم شاهدیم که همه شاگردان ایشان در دهههای ۴۰ و ۵۰، از چهرههای موفق هستند. برخی از آنان مدیران سرشناسی شدهاند و برخی استاد دانشگاه هستند. در کنار تأکید بر مسائل اخلاقی میتوان اوج شکوفایی فنی پرویز دهداری را هم در سرنوشت باشگاههایی دید که مسئولیتشان را برعهده داشته است. استراتژی اصلی او هم همواره کار با جوانان بود.کارگردان مستند «پرویزخان» درباره چهرههایی که در این مستند با آنها به گفتگو پرداخته است هم گفت: در ابتدا دسترسی به چهرههایی مانند احمدرضا عابدزاده نتوانستم داشته باشم و وقتی هم ارتباط برقرار کردم، امکان حضورش در مستند فراهم نشد اما از میان آن ۱۴ نفری که از تیم ملی استعفا داده بودند، سراغ برخی چهرههای مانند مرتضی فنونیزاده، محمد پنجعلی، ناصر محمدخانی و ضیا عربشاهی رفتیم که روایت آنها در مستند موجود است.
برخی از چهرهها هم در ایران نبودند و به آنها دسترسی نداشتیم. با جواد زرینچه، حمید استیلی و برخی کارشناسان مانند جهانگیر کوثری هم گفتگوهایی داشتیم. در کل حدود ۸۰ مصاحبه گرفته بودم اما زمان فیلم اجازه استفاده از همه آنها را نمیداد و در مجموع حدود ۲۴ گفتگو را در فیلم آوردیم.
ترابی درباره زاویه نگاه شخصیاش به پرویز دهداری و اینکه چرا ساخت مستندی درباره این مربی فوتبال برایش دغدغه شده بود هم گفت: یک خاطره خاص از او شنیده بودم. در بازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا که در نپال برگزار میشد، مرتضی کرمانیمقدم و مجید نامجومطلق در گوشهای از زمین یک بازیکن تیم حریف را دریبل میزدند و دوباره برمیگشتند و بازهم او را دریبل میزدند تا به نوعی او را تحقیر کنند. آن زمان مربیان مجاز به دو تعویض بودند و تیم ما هم از هر دو تعویضش استفاده کرده بود، اما بازهم در دقیقه ۸۰، پرویز دهداری مرتضی کرمانیمقدم را از تیم بیرون میکشد و وقتی کرمانیمقدم دلیل این تصمیم را میپرسد، پرویزخان میگوید «تو نباید جلوی چشم هواداران تیم رقیب، یک بازیکن تیم مقابل را تحقیر میکردی.شاید خانواده و حتی نامزد آن بازیکن در میان تماشاگران بودند و اجازه نداشتی که او را تحقیر کنی!» این خاطره بهشدت برای من جذاب بود و این همان نگاهی است که در فوتبال امروز، اصلاً به آن توجهی نداریم.
در پایان فیلم ما یک آیتمی قرار دادهایم که نشان میدهد آنهایی که آن زمان از تیم ملی استعفا داده بودند، پشیمان شدهاند. از فرشاد پیوس و ناصر محمدخانی گرفته تا ضیا عربشاهی و مرتضی فنونیزاده. خیلی از آنها از آن کار پشیمان بودند اما چهرهای مانند حمید درخشان همچنان از آن تصمیمش پشیمان نیست و معتقد است در آن فشار امکان ادامه کار وجود نداشته استاین مستندساز ادامه داد: پرویزخان اساساً بهعنوان معلم اخلاق در فوتبال ما معروف است اما من نخواستم این مسئله را در فیلمم بولد کنم. تلاش کردم در کنار منش اخلاقی، بعد فنی کارنامه او که برخی رسانهها از آن غافل بودهاند را هم مدنظر داشته باشیم.
ترابی درباره روایت بازیکنانی که از تیم ملی استعفا داده بودند هم گفت: طبیعی است که هر کس از زاویه نگاه خود این ماجرا را روایت میکند. در پایان فیلم ما یک آیتمی قرار دادهایم که نشان میدهد آنهایی که آن زمان از تیم ملی استعفا داده بودند، پشیمان شدهاند. از فرشاد پیوس و ناصر محمدخانی گرفته تا ضیا عربشاهی و مرتضی فنونیزاده. خیلی از آنها از آن کار پشیمان بودند اما چهرهای مانند حمید درخشان همچنان از آن تصمیمش پشیمان نیست و معتقد است در آن فشار امکان ادامه کار وجود نداشته است.
او افزود: نکته جالبی که برخی از امضاءکنندگان نامه استعفا بر آن تأکید داشتند این بود که شاید با خود پرویزخان خیلی مشکلی نداشتند اما او دستیاری داشته که او بیش از اندازه سختگیری میکرده و حتی با بازیکنان، بد صحبت میکرده؛ این دستیار، انگار جرقه اصلی شکلگیری این استعفا بوده است. حداقل از آن ۱۴ نفر، حدود ۸ نفر بر این مسئله تأکید داشتهاند.
این مستندساز درباره برخی شائبههای مطرح شده مبنیبر اخراج این ۱۴ بازیکن از سوی پرویز دهداری هم گفت: واقعاً اینگونه نبوده است. واقعیت این است که بینظمیهایی در تیم رخ داده و زمانی که اعضای تیم در هتل آماده میشدند که به کشور بازگردند، نامه را مینویسند و امضا میکنند. نامه به دست فدراسیون میرسد و جلسه اضطراریای برگزار میشود و حتی کار به مجلس کشیده میشود. در نهایت فدراسیون چهار بازیکن را محروم میکند و بقیه هم هرچند محروم نمیشوند اما پرویزخان دیگر آنها را به تیم دعوت نمیکند. کمااینکه آنها هم دیگر تمایلی به حضور در تیم نداشتند.
او افزود: بعد از مدتی که زمان میگذرد، پرویزخان میگوید چند نفر از این بازیکنان که دلشان با تیم ملی است را میخواهم به تیم بازگردانم که اتفاقاً فرشاد پیوس را هم به تیم برمیگرداند. افراد دیگر اما به تیم برنمیگردند تا زمانی که علی پروین مربی تیم ملی میشود و آنها هم به تیم بازمیگردند. در مجموع هیچگونه اخراجی در این ماجرا صورت نگرفته است.
این مستندساز در ادامه گفت: یکی از مشکلات فوتبال ما همچنان مسئله بازیکنسالاری است و این در حالی است که در خیلی از تیمهای موفق دنیا اصلاً اینگونه نیست. وقتی گواردیولا به بارسلونا میرود، ستارههای بزرگ این تیم میگفتند ما نمیدانیم چرا او اینقدر در کارهای ما دخالت میکند، در حالی که نام این رفتار، دخالت نیست. این اصل ایجاد نظم در یک تیم است.
وقتی فرگوسن وارد منچستر میشود، همان ابتدا ۹ بازیکن را از تیم کنار میگذارد، تنها به این دلیل که مصرف مشروبشان بیش از اندازه بوده و این مخل نظم تیم بوده است. این همان رویکردی است که پرویزخان در آن سالها داشت و امروز در فوتبال روز دنیا باب شده است. امروز اما متأسفانه ما در فوتبال خودمان به جایی رسیدیم که بازیکنان مربی تیم را تعیین میکنند!
وی درباره حضور کمرنگ تصویر و خاطره پرویز دهداری در حافظه ایرانیان در قیاس با فوتبالیستهایی که تربیت کرد هم گفت: بخشی از این ماجرا به این مسئله برمیگردد که پرویزخان اساساً رسانهگریز بود و ما برای همین مستند هم در فرآیند تحقیق، تنها یک مصاحبه ویدئویی ۱۱ دقیقهای در کنار زمین از او پیدا کردیم و هیچ مصاحبه تصویری دیگری از او وجود ندارد.
بخشی از این ماجرا هم به فرهنگ جامعه ما بازمیگردد که معمولاً قدر آدمهایی از این دست را تا زمانی که در قید حیات هستند نمیدانیم. عجیب اینکه پرویز دهداری حتی بعد از فوت هم در فضای رسانهای ما تبدیل به اسطوره نشد و دلیلش را نمیدانم.
بیشتر بخوانید
منبع : همشهری آنلاین