انیمیشن و دیدن کارتون از سرگرمیهای مورد علاقه کودکان است. حتی بزرگسالان نیز از دیدن انیمیشنهای جذاب و پرمحتوای کودکانه لذت میبرند. از مسیر همین جذابیت انیمیشن و علاقه وافر کودکان به آن، میتوان آن را بستری برای آموزش انواع هنجارها و بازویی پرقدرت و اثرگذار برای تربیت دانست.
در این میان آنچه بسیار مهم است، هدف و نگاه سازندگان انیمیشن است؛ اینکه چه مفاهیمی را در خلال محتوای تولید شده در اختیار کودکان قرار میدهند و این مفاهیم به مرور زمان چه تأثیراتی بر ذهن و تفکر مخاطبانش میگذارد. سالهای متمادی است که تعدادی از شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی دنیا، این هنر -صنعت را البته بر بستر تفکرات و اهداف متعدد در دست گرفتهاند.
برخی از انیمیشنهایی که روانه بازار میشوند با ذائقه مخاطبان و والدین ایرانی سازگاری بالایی داشته و سرشار از مفاهیم عمیق تربیتی، انساندوستی، تلاش، تفکر و... است و در مجموع منافاتی نیز با خطوط قرمز فرهنگی و اعتقادی ما ندارد. اما برخی دیگر ضمن بهرهمندی از هنر و خلاقیت، با برخی از معیارهای خانوادههای ایرانی سازگاری نداشته و حتی فراتر از آن، در تقابل با معیارهای ارزشی فرهنگی و اعتقادی جامعه ایران قرار دارد. در این میان آنچه اهمیت دارد، سواد و آگاهی مخاطب یا والدین مخاطبان کودک است تا کمترین آسیب را از مواجهه احتمالی با مفاهیم ضدارزشی و آموزههای فرهنگی مغایر با معیارها ببینند.
ما والدین از هنر و کارتون و انیمیشنهای دوران کودکیمان خاطره داریم. با خانواده دکتر ارنست بزرگ شدهایم، با حنا دختری در مزرعه همراهی کردهایم و درگیر غم و شادی بچههای کوه آلپ شدهایم. هنوز هم بعد از گذشت سالها اگر بخشی از این انیمیشنها را ببینیم میخکوب شده و همان لذت دوران کودکی برایمان تداعی میشود.
نمیتوان لذت دیدن انیمیشن را از کودکان گرفت و آنها از ترس آسیب دیدن، از این فضا دور نگهداشت. بهگفته کارشناسان، راهحل جمع کردن سیم تلویزیون و از دسترس دور کردن آن هم، روش اشتباهی است و کودک را به مرور بهدلیل عدمشناخت شخصیتهای محبوب کارتونی بچهها، از جمع همسالانشان جدا کرده و مورد طرد آنها قرار میدهد.
پرستو علیعسگرنجاد، ازجمله کارشناسان و تحلیلگران انیمیشنی است که همین دیدگاه را داشته و معتقد است: «هنر، زبان مشترک و پیونددهنده نسلهاست و مقابله با همین زبان هنری مشترک، نزاعی بیهوده است و به جای آن باید چارچوب و قاببندی برای کودکانمان تعریف کرده و در همه این مراحل، پرچم فکری و عقیدتیمان را هم در دست داشته باشیم.»
او در گفتوگو با همشهری، ضمن تأکید بر اینکه نباید به تماشای بدون حد و مرز هنر دنیا رفت، میگوید: «وقتی پای هنر دنیا در میان است و ما در کشور اسلامی مبارزهگر با استکبار و امپریالیسم زندگی میکنیم، باید آن را استثنایی ارزشمند بهشمار آوریم. حساب ما با دیگر کشورهای مسلمان که پرچم مبارزه با ظلم را بلند نکردهاند فرق دارد و مرامنامه فکری مسلمانی ما در ایران، یک غربال محتوای ورودی به دستمان میدهد.»
انجمن تصاویر متحرک آمریکا، انیمیشنهای تولید شده را براساس رده مناسب سنی مخاطبان آن، دستهبندی کرده و توضیحاتی در مورد داستان انیمیشن، میزان خشونت در آن، رفتارهای ناهنجار و... ارائه میدهد. اما این برای مخاطبان ایرانی کافی نیست. چند سالی است سایتهای داخلی همچون «کدومو» و «چیخوبه» با همین رویکرد، انیمیشنهای مطرح و به روز دنیا را معرفی کرده و شرح مختصری از ماجرای آن میدهند.
اما نمیتوان تنها به این اطلاعات بسنده کرد. علی عسگرنجاد، تحلیلگر انیمیشن با بیان اینکه مخاطب ما کودک است و مانند والدین الک و فیلتر ذهنی ندارد و این وظیفه ماست که او را در برابر اهداف سیاسی و اقتصادی سازندگان انیمیشن مراقبت کنیم میافزاید: «هر خانواده بسته به آرمان و نگاه و در اولویت قرار داشتن موضوعات مطرح شده در هر انیمیشن، باید دست به بررسی و انتخاب دوبارهای بزند و آن را از فیلتر عقاید خانواده نیز عبور دهد. بهعبارت دیگر نمیتوان برای تمام خانوادهها نسخهای واحد پیچید.»
شناخت و بررسی و تحلیل تولیدات رسانهای ازجمله انیمیشن، برای والدین ناآشنا به سواد رسانه و بدون آگاهی از برخی مناسبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی سازندگان انیمیشنها، کار آسانی نیست. اما این مسئله نباید مانع بررسی و بروز بیتفاوتی این افراد در برابر محتوایی باشد که بخشی از خوراک روحی فرزندشان از آن تامین میشود.
علی عسگر نجاد بهرهمندی از نظرات تحلیلگران انیمیشن را راهحل مناسبی برای این والدین دانسته و میافزاید: «باید از تحلیلگرانی اطلاعات گرفت که نظام فکریشان با نظام فکری خانواده شباهت داشته باشد، آنها ما را به حلقههای امن هدایت خواهند کرد.» به اعتقاد این کارشناس، شبکه تلویزیونی کودک در ایران نیز هرچند جایگزین بسیار امنتری نسبت به انیمیشنهای دنیاست اما تا رسیدن به استاندارد محتوایی فرم و درونمایه فاصله دارد که بخشی از آن بهدلیل عدمبرخورداری از تکنولوژی گران و پر هزینه این صنعت است و بخش مهمتر، عدمبهرهمندی از متخصصان و هنرمندان خلاق و دلسوز.