هر انسانی در هر برهه از زندگی اش به محبت نیاز دارد و این نیاز در کودکی اهمیت ویژهای دارد، اما والدین باید ابتدا نحوه محبت کردن به فرزندشان را بدانند تا ناخواسته با رفتارهایشان که با عنوان رفتارهای محبت آمیز قلمداد میشود، به او آسیب نزنند. در حقیقت، محبت کردن اصولی دارد که دانستن آن به والدین کمک میکند به گونهای با فرزندانشان رفتار کنند که آنها را مستقل بار بیاورند. در این مطلب با نکات کاربردی در این زمینه آشنا میشوید. وظیفه شما به عنوان
والدین دلسوز این است که به فرزندتان کمک کنید، تواناییهای بالقوه اش را بشناسد و آنها را بالفعل کند تا در زندگی آینده اش فردی توانمند باشد و احساس خوشبختی کند. گاهی اوقات والدین برخی رفتارها را انجام میدهند و آن را به حساب مهر پدر و مادر میگذارند در حالی که بیشتر به خودشان حس خوب میدهد و احساس میکنند، چون فرزندمان راضی و خوشحال میشود پس ما را بیشتر دوست دارد و ما هم بدون حد و مرز به خواستههای او تن میدهیم. در صورتی که این کار باعث میشود استقلال بچه از بین برود. توجه داشته باشید در اصول تربیتی گفته میشود بچهها هر کاری که توانایی جسمی اش را دارند باید خودشان انجام دهند و اگر مهارتش را یاد نگرفته باشند والدین باید به آنها یاد بدهند و بچهها نیز خودشان کارهایی که توانایی اش را دارند هرچند سخت باشد، انجام دهند.
بچهها باید تبعات رفتارشان را ببینند
به این مثال توجه کنید؛ شما به فرزندتان میگویید اتاقش که قلمرو شخصی اش است را بعد از بازی تمیز کند، ولی او حرف شما را گوش نمیدهد و شما هم با این استدلال که اتاقش را جمع نکرد و بچه است و خودش نمیتواند، خودتان اتاق او را تمیز میکنید. در حالی که این کار اشتباه است. والدین باید بگذارند اتاق بچه نامرتب بماند و او سختیهای بی نظمی را تحمل کند و وسایلش گم شود و در مجموع تبعات بی نظمی اش را ببیند و یاد بگیرد باید نظم داشته باشد. حتی این قضیه در مورد بچههای کوچک نیز مصداق دارد. مثلا بچه خردسال شما زمان غذاخوردن، اصلا غذا نمیخورد. شما نیز از روی محبت دنبال او راه میافتید و التماسش میکنید تا غذایش را بخورد در حالی که این کار نه تنها محبت نیست بلکه لوس کردن بچه است. رفتار درست این است بگذارید بچه تا وعده بعدی غذا گرسنه بماند و سختی بکشد، ولی در عوض یاد میگیرد زمان غذا خوردن باید بیاید و غذایش را بخورد. در حقیقت والدین با رفتارشان باعث میشوند شخصیت کودکشان راه تکامل را طی نکند و او یک فرد وابسته ضعیف بار بیاید و در سنین نوجوانی و جوانی نمیتواند زندگی اش را مدیریت کند.
محبت بی قید و شرط
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چگونه باید برای محبتمان قید و شرط بگذاریم؟ پاسخ این است که محبت شما به فرزندتان به قید و شرط نیاز ندارد و باید به فرزندتان بگویید او را به عنوان یک آفریده و هدیه خدا و یک موجود ارزشمند دوست دارید و هیچ قید و شرطی برای دوست داشتن این موجود ارزشمند وجود ندارد، ولی این بدان معنا نیست که همه رفتارهای تو مورد تایید من است، درواقع، منظور این است که در مورد رفتارهای بد باید به او آموزش دهید و بعد از آموزش اگر فرزندتان خواسته نامعقولی داشت، نباید آن را بپذیرید.
برای بچهها وقت بگذارید
از آنجایی که والدین این روزها خیلی پرمشغله هستند، معمولا فرصت کافی برای وقت گذراندن با فرزندشان ندارند و به همین دلیل برای ابراز محبتشان به محبتهای مالی روی میآورند. یعنی مدام برای کودک هدیه میخرند یا هرچه او طلب میکند برایش فراهم میکنند. این کار فقط یکی از روشهای
ابراز محبت است، ولی کافی نیست و هدیه خریدن باید در حد تعادل باشد. مهمترین و ارزشمندترین پاداشی که میتوانید به فرزندتان بدهید پاداشهای اجتماعی است یعنی برای فرزندتان به گونهای وقت بگذارید که او دوست دارد. مثلا با او کارتون ببینید یا با هم توپ بازی کنید. یا او را به شهربازی ببرید یا هر جایی که او دوست دارد. در آغوش گرفتن و بوسیدن بچه، نوازش کردن او و تعریف کردن از کارهای خوبش مقابل بقیه نیز خیلی تاثیرگذار است، ولی گاهی والدین این محبتها را رها میکنند و به جای آن برای کودک خود کادو میخرند؛ بنابراین وقت گذاشتن برای بچهها از نمودهای محبت و ارزشمندترین نوع محبت است.
مرزهای محبت
مرز محبت کردن و لوس کردن بچهها یک مرز حقوقی و انسانی است. اگر کودک کارهای غیرانسانی کرد، مثلا شما را کتک زد یا به برادرش زور گفت یا مشق هایش را ننوشت، شما نباید در مقابل این رفتارها بی تفاوت باشید، بلکه باید به او بفهمانید نباید رفتارهای نامناسب انجام دهد و هر چه خواست نباید فراهم باشد.بچهها باید بفهمند که همیشه خواسته هایشان عملی نمیشود؛ برخی با تلاش به دست میآید و برخی نیز اصلا به صلاحشان نیست که به دست آید. به عبارت دیگر، بچهها باید بتوانند زندگی را با استرسهای معمولش تجربه کنند تا مستقل بار بیایند. بعضی والدین اجازه نمیدهند بچهها سختیهای معمول زندگی را تجربه کنند یا تبعات رفتارهای زشتشان را بفهمند و این کار را محبت میدانند؛ مانند بچهای که مشقش را نمینویسد و مادرش به جای او تکالیفش را انجام میدهد. از سوی دیگر، بد نیست بدانید هرچه فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و حرفهای محبت آمیز به او بزنید، لوس نمیشود، ولی مشکل از آنجا شروع میشود که مقابل هر خواسته نامعقول او تن بدهید، مثلا در وقت ناهار فرزند شما با گریه و زاری از شما بخواهد به او بستنی بدهید. در حقیقت، آنچه در اصول تربیتی اهمیت دارد این است که به بهانه مهربانی کردن به هر نوع خواسته معقول و نامعقول فرزندتان تن بدهید.
بیشتر بخوانید
منبع : سلامت