۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۳۳

عجایب کاسبی ایرانی‌ها در ۱۰۰ سال پیش

۱۲ آبان سال ۱۳۱۱ شمسی، ایران به نظام «متریک» پیوست؛ گرم و کیلوگرم جای «مثقال» و «خروار» را گرفت و متر و کیلومتر جای «ذرع» و «فرسنگ» را. حالا این نظام «متریک» چرا و چگونه در ایران رواج یافت؟ ماجرایی دارد و به این آسانی‌ها هم نبود.
کد خبر: ۶۰۲۱۷
چرتکه
۱۲ آبان سال ۱۳۱۱ شمسی، ایران به نظام «متریک» پیوست؛ گرم و کیلوگرم جای «مثقال» و «خروار» را گرفت و متر و کیلومتر جای «ذرع» و «فرسنگ» را. حالا این نظام «متریک» چرا و چگونه در ایران رواج یافت؟ ماجرایی دارد و به این آسانی‌ها هم نبود.از حوالی سال ۱۸۰۰ میلادی دستگاه اندازه‌گیری متریک در فرانسه جایگزین اوزان و مقیاس‌های قدیمی اندازه‌گیری شد. در نظام متریک برای اندازه‌گیری وزن و طول و زمان از واحد‌های گرم و متر و ثانیه استفاده می‌شود و بسیاری از کشور‌های جهان نیز پس از فرانسه این واحد‌ها را به‌عنوان واحد استاندارد پذیرفتند. البته از سال ۱۹۶۰ میلادی دستگاه بین‌المللی یکا‌ها (SI) جایگزین نظام متریک شد که البته همان متریک است که پیشرفته‌تر و گسترده‌تر شده است.
در ایران تا پایان دوره قاجار از متریک و این حرف‌ها خبری نبود و به‌جایش برای اندازه‌گیری طول و وزن مجموعه‌ای از مقیاس‌ها وجود داشت که دقیق نبودند و گاهی شهر به شهر نیز متفاوت بودند؛ یک وضعی بود و مثلا «مَن» اصفهان با «مَن» تبریز متفاوت بود. ایرانیان دوره قاجار برای تعیین طول از مقیاس‌های وجب، چارک، گَز، فرسنگ و... استفاده می‌کردند و برای سنجش وزن مقیاس‌های مثقال، قیراط، نخود، گندم، ارزن، درهم، سیر، من، خرمن، خروار و... را به کار می‌بردند. معلوم است مشکلات زیاد بود و گاهی مرافعه هم پیش می‌آمد و حساب و کتاب اجناس و قیمت‌ها نیز دشوار بود و معامله با خارجی‌ها هم دردسر ساز می‌شد برای دولت و بازرگانان. این‌طوری بود که بالاخره در اواخر دوره قاجار یک‌عده پیشنهاد دادند که مقیاس‌ها در ایران استاندارد بشود و نظام متریک را برگزیدند و در سال ۱۳۰۳ شمسی بحث به مجلس شورای ملی رسید و یک‌سال بعد قانونی هم تصویب شد که اجرا نشد.

وزن‌کردن خربزه با لنگه گیوه!

چرا قانون متریک اجرا نشد؟ چون از اسامی نامناسبی برای واحد‌های جدید استفاده شد و به متر گفتند: گز و به گرم گفتند دِرَم و به لیتر گفتند: پیمانه و مشکل این بود که مقادیر این گز و درم و پیمانه جدید با گز و درم و پیمانه مرسوم و قدیمی اشتباه می‌شد و اصلا خود مأموران و کارمندان دولت هم نمی‌دانستند چی به چی شده!
البته که تغییر واحد‌های اندازه‌گیری که با عادات و زندگی روزمره مردم سروکار داشت به این راحتی هم نبود. بدتر اینکه در میان ایرانیان از دیرباز مقیاس‌هایی بودند که برای کار‌های مختلف استفاده می‌شدند؛ برای مثال، جریب برای اندازه‌گیری سطح و وزن و حجم استفاده می‌شد و در نقاط مختلف ایران نیز مقادیر متفاوتی داشت. از همه بدتر «مَن» بود که هر ولایتی برای خودش یک مقیاس من با مقدار متفاوت داشت؛ از من تبریز که حدود ۳ کیلوگرم بود تا من ری که ۱۲ کیلوگرم بود و من لرستان که ۱۰ کیلوگرم بود و من اهواز که ۵۰ کیلوگرم بود. چندسال به بلاتکلیفی گذشت و وضعیت همچنان این‌طوری بود که «دیولافوا» باستان‌شناس فرانسوی نوشته است: «آذوقه با بها و وزن کم به فروش می‌رسید و تا از ترازو عبور نمی‌کرد، خریدار یا فروشنده از معامله راضی نمی‌شدند. ترازو‌های آن‌ها مرکب از دو سبد بود که به طرفین چوبی آویخته بودند... پاره‌سنگ‌هایی در انواع و حجم‌های مختلف به جای وزنه‌های قانونی به کار می‌رفت. وقتی وزن خربزه‌ای از یک من اندکی بیشتر می‌شد جالیزبان لنگه گیوه خود را که به گفته خودش عُشر [یک دهم]یک من وزن داشت در ترازو می‌انداخت تا وزن را میزان کند»!

۲۵۰ نوع واحد وزن در ایران!

در سال ۱۳۱۱ شمسی دوباره در مجلس بحث بر سر مقیاس‌ها بالا گرفت و این هم سخنان یک نماینده درباره لایحه «اوزان و مقیاس‌ها»: «یکنواخت‌شدن و یک‌ترتیب‌شدن مقیاس‌ها از چیز‌های خیلی لازم است... به یکی از مشکلاتی هم که برخورده‌اند [یکسان‌سازی]اوزان بود که موفق نشدند و تاکنون اوزان مختلف در مملکت مثلاً در خراسان بیشتر است، ۷۶ نوع من هست، وزن هست، که شماره آن بیشتر باعث طول کلام می‌شود. اگر عرض کنم تقریباً دویست‌وپنجاه جور در تمام مملکت هست، تصدیق بفرمایید. ما در دوره پنجم زحمتی کشیدیم برحسب پیشنهاد دولت و کمیسیون کردیم شش ماه تمام کمیسیون داشتیم بالاخره مطابق اصول متری قبول کردیم و یک قانون هم برای آن گذراندیم و قانونش را هم هی اعلام کردند که امروز اجرا می‌شود و فردا اجرا می‌شود و چند سال طول کشید و اوزان را درست نکردند بعد قانونی اخیراً پیشنهاد شد و در اطراف آن خیلی صحبت شد...»
در نهایت پس از بحث‌های فراوان درباره مقیاس اندازه‌ گیری در ایران قانون قبلی لغو شد و قانون جدیدی تصویب شد. در این قانون جدید: «اوزان و مقیاس‌های رسمی مملکتی ایران مطابق اصول متری بوده و واحد آن‌ها برای طول متر، برای سطح مترمربع، برای حجم مترمکعب و برای وزن کیلوگرم است» و «اداره کل تجارت مکلف است اوزان و مقیاس‌های مورد احتیاج هر محل را به‌قدر کفایت تهیه و در دسترس اهالی آن محل قرار داده و لااقل دو ماه قبل از اجرا تاریخ اجرای آن را به اطلاع عامه برساند». علاوه‌بر آن قرار شد دولت سنگ ترازو‌های جدید بسازد که نشان دولتی داشته باشد و کار این‌طوری پیش برود: «شهر به شهر شروع می‌شود، اول در شهر تهران شروع می‌شود. فرضاً پنج هزار سری سنگ تهیه می‌شود، پس از آن که حاضر شد، تقسیم می‌شود، دیگر هیچ کاسبی ممکن نیست که غیر از این وزنه‌ها داشته باشد و نمی‌گذاریم داشته باشند. باید تمام اوزان‌شان را بفروشند به دولت و اوزان جدید بگیرند و معاوضه کنند».
بر همین اساس استفاده از مقیاس‌ها و سنگ ترازو‌های قدیمی نیز تقلب محسوب می‌شد و برای کسانی که این مقیاس‌های جدید را قبول نکنند مجازات درنظر گرفته شد؛ «پس از اجرای این قانون در هر محل هر کاسب و تاجری که دارای اوزان و مقیاس‌های قلب [تقلبی یا غیراستاندارد]بوده یا هر کسی با اوزان و مقیاس‌های تقلبی دادوستد کند به حبس تأدیبی از یک روز تا پانزده روز و در صورت تکرار تا دو ماه محکوم خواهد شد».

ترک عادت سخت بود!

از آن‌موقع به تدریج استفاده از کیلوگرم و متر به‌ویژه برای امور رسمی و دولتی و همچنین در معاملات در شهر‌های بزرگ و کوچک ایران فراگیر شد. جالب اینکه ترک عادت قدیمی برای خیلی‌ها سخت بود و داستان ترازو‌های غیراستاندارد و سنگ ترازو‌های من‌درآوردی در ایران تا دهه‌های بعدی هم ادامه داشت؛ به گواهی تاریخ: «با این همه، حتی در ۱۳۵۵ شمسی فروشندگان دوره‌گردی که به بعضی از روستا‌های ایران سر می‌زدند برای وزن‌کردن اشیاء کم‌وزن از ترازو‌های کوچک برنجی یا بند‌های بلند زنجیری استفاده می‌کردند و برای اشیاء زیاد یا بزرگ ترازو‌هایی را به کار می‌بردند که کفه‌های بزرگی از جنس حلبی داشت و بند‌های آن‌ها از طناب بود. سنگ مشخصی نیز نداشتند و یک تکه آجر یا قطعه آهنی را برای وزن‌کردن به کار می‌بردند که وزن آن‌ها را فقط خودشان می‌دانستند».

بیشتر بخوانید
 
منبع : فارس
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا