۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۰

جام، عشق و پوئن هزار!

جام، عشق و پوئن هزار!
او می‌خواهد بخشی از بازی باشد؛ بخشی از رقابت همیشگی در لیگ برتر. قلعه‌نویی به جای دیگری تعلق ندارد. او نه به سکوها و جایگاه وی‌آی‌پی، نه به استودیوهای کارشناسی تلویزیونی و نه حتی به مبل خانه‌اش وقت تماشای فوتبال، بلکه به نیمکت‌های لیگ برتری تعلق دارد. این مهم‌ترین محل زندگی این مربی است.
کد خبر: ۶۰۰۴۲

«اگر از بزرگ‌ترین مربیان دنیا بپرسید که چه چیزی در شغل‌شان از همه چالش‌برانگیزتر است، احتمالا پاسخی به جز «استمرار» نخواهید شنید. استمرار برای یک مربی، تجربه سختی به‌ نظر می‌رسد؛ چراکه فوتبال هر روز تغییر می‌کند، بازیکن‌ها هر روز عوض می‌شوند و تطبیق با ایده‌های تازه و حریص‌ماندن برای تکرار موفقیت‌های گذشته، ماموریت نفسگیری خواهد بود.

در فوتبال باشگاهی ایران و از زمان شروع لیگ برتر به شکل و شیوه امروزی، هیچ مربی دیگری استمرار «امیر قلعه‌نویی» را نداشته است؛ کسی که با دو باشگاه مختلف قهرمان لیگ برتر ایران شده، به‌تنهایی یک‌چهارم قهرمانی لیگ را به‌ دست آورده، بیشترین امتیاز در تاریخ سه باشگاه مختلف در لیگ برتر را کسب کرده و حالا در شروع فصل جدید، چهاررقمی‌شدن امتیازهایش به‌ عنوان یک مربی را در لیگ جشن گرفته است. فاصله او با تعقیب‌کننده‌ها نیز آنقدر زیاد به‌ نظر می‌رسد که این رکورد برای سال‌ها در اختیار خودش باقی خواهد ماند.

امیر قلعه‌نویی شروع‌کننده یک جریان تازه در مربیگری در فوتبال ایران بود. او از یک‌سو به استفاده از روش‌های مدرن‌تر فنی علاقه داشت و از سوی دیگر سعی می‌کرد رگه‌های سنتی ناشی از علاقه به مربیانی مثل علی پروین را هم حفظ کند. این ترکیب به‌شدت در فوتبال ایران جواب داد؛ چراکه بازیکنان تیم همواره می‌دانستند که می‌توانند به‌عنوان یک مربی فنی روی امیر حساب کنند و نباید با اشتباه‌کردن در زمین، موجبات خشم او را فراهم بیاورند.

قلعه‌نویی در حالی سرمربی استقلال شد که معمولا باور عمومی در لیگ فوتبال ایران، سپردن نیمکت چنین باشگاهی به یک مربی کم‌تجربه نبود. او در شرایطی یک پروژه سه ساله را در استقلال تعریف کرد که معمولا نقشه‌های درازمدت در این فوتبال جواب نمی‌دادند. موفقیت و قهرمانی لیگ در سومین سال اما مسیر خوبی برای این مربی ساخت. او را بیشتر از هر چیزی با جاه‌طلبی‌اش می‌شناسیم. دو دهه بعد از شروع لیگ برتر تا همین فصل گذشته قلعه‌نویی تنها کسی به شمار می‎رفت که توانسته استقلال را به سکوی اول لیگ برتر برساند. او یک دوره طلایی را هم در سپاهان تجربه کرد و در بازگشت دوباره به استقلال باز هم قهرمان لیگ برتر شد. زمانی تماشای این مربی در کنار جام قهرمانی، عادت همیشه تعقیب‌کنندگان مسابقه‌های لیگ به‌ حساب می‌آمد.

دوران مربیگری امیر قلعه‌نویی، تنها به پیروزی و افتخار گره نخورده است. او شکست‌هایی را تجربه کرده که شاید بسیاری از مربیان دیگر را از پا دربیاورند. از دست‌ دادن نیمکت تیم ملی بعد از سپری‌کردن یک دوره بسیار کوتاه در این تیم، دورماندن از جام قهرمانی با تراکتورسازی و جدایی ناخوشایند با نتایج ضعیف در آخرین روزهای حضور در استقلال، اتفاقات تلخی برای این مربی به‌ نظر می‌رسیدند اما هیچ اتفاقی نتوانست او را از فوتبال جدا کند. قلعه‌نویی در لیگ ماند و به جست‌وجوی همیشگی‌اش برای موفقیت ادامه داد. شاید هیچ مربی دیگری در همه این سال‌ها به اندازه او مورد نقد و قضاوت قرار نگرفته است. اتهام‌هایی مثل کارکردن در تیم‌های ثروتمند یا فقدان جزئیات پرشمار فنی در زمین مسابقه، بارها علیه این مربی شکل گرفته‌اند اما همه این زمزمه‌ها نیز سدی بین او و فوتبال نساخته‌اند. آنچه قلعه‌نویی را همواره به فوتبال متصل نگه می‌دارد، نوعی از علاقه انکارنشدنی به این ورزش است. اگر هدف او تنها تغییردادن شرایط مالی بود، چندین سال قبل قید ادامه‌دادن این ماراتن را می‌زد و اگر برنامه‌ای به جز دیده‌شدن نداشت، خیلی زودتر از اینها از فوتبال رفته بود. او می‌خواهد بخشی از بازی باشد؛ بخشی از رقابت همیشگی در لیگ برتر. قلعه‌نویی به جای دیگری تعلق ندارد. او نه به سکوها و جایگاه وی‌آی‌پی، نه به استودیوهای کارشناسی تلویزیونی و نه حتی به مبل خانه‌اش وقت تماشای فوتبال، بلکه به نیمکت‌های لیگ برتری تعلق دارد. این مهم‌ترین محل زندگی این مربی است.

او را دوست داشته باشیم یا نه، سبک کاری‌اش را بپسندیم یا نه، باید بپذیریم که ژنرال بخشی جدانشدنی از تاریخ لیگ برتر است؛ موفق‌ترین مربی ایرانی تاریخ این لیگ و کسی که هنوز هم از جاه‌طلبی دست برنداشته و برنمی‌دارد. برای باور این حقیقت کافی است به یاد بیاوریم که این مربی تا همین چند هفته قبل، گزینه جدی نشستن روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی بود. کار امیر با رویاهای بزرگش هنوز تمام نشده است. او یک مربی در واپسین سال‌های کاری نیست. او کسی است که می‌خواهد دوباره نیمکت تیم ملی و استقلال را از آن خودش کند. او کسی است که می‌خواهد دوباره به حرارت سال‌های جوانی برگردد؛ چیزی شبیه یک تولد دوباره با فوت‌کردن شمع هزار. این مهم‌ترین انگیزه او برای ادامه‌دادن مربیگری است.»

منبع: ایسنا

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها