«امیر» که ناامید شده بود از میوه فروشی بیرون آمد و در خیابان معلم ۶۳ به درون مغازه خواربار فروشی رفت و همین تقاضا را تکرار کرد. متصدی خواربارفروشی هم که دلش به حال این جوان سوخته بود به خاطر انسان دوستی و بدون تفکر به فرجام تقاضای این جوان ناشناس، گوشی را برداشت و با تاکسی اینترنتی تماس گرفت اما «امیر» وقتی متوجه شد که قرار است راننده ای با خودرو «پراید» او را مقصد برساند، از متصدی فروشگاه خواست سفر را لغو کند! چرا که او قصد داشت سوار یک دستگاه خودرو پژو ۲۰۶ یا ۲۰۷ شود! به همین خاطر متصدی خواربارفروشی چندین بار «لغو سفر» زد تا این که بالاخره مشخص شد این بار رانندهای با خودرو ۲۰۶ در حال نزدیک شدن به محل مذکور است.
وقتی راننده جوان وارد خیابان معلم ۶۳ شد امیر در صندلی عقب نشست و از راننده خواست به طرف بولوار سید رضی برود تا یکی از دوستانش را هم سوار کند. زمانی که آنها به بولوار سید رضی رسیدند، راننده در حاشیه خیابان توقف کرد و منتظر دوست مسافرش ماند. در این هنگام «امیر» با گوشی تلفن شمارهای را گرفت و به فردی در آن سوی خط گفت: اگر نمیآیی که من بروم! بیشتر از این نمیتوانم منتظر بمانم!
دقایقی بعد در حالی که «امیر» اسلحه کلت را از کمرش بیرون کشیده بود از راننده جوان پژو ۲۰۶ خواست تا به طرف بولوار امامت حرکت کند. زمانی که خودروبه داخل امامت ۱۱ پیچید و در گوشه خیابان توقف کرد ناگهان «امیر» لوله اسلحه را روی شقیقه راننده گذاشت و از او خواست هیچ حرکت اضافه ای نکند.
راننده جوان که با دیدن لوله اسلحه دچار شوک شده بود، وحشتزده از مسافرش خواست او را رها کند. ولی جوان ۱۹ ساله که با دست دیگرش گوشی تلفن را گرفته و مشغول فیلم برداری از صحنههای وحشتناک سرقت مسلحانه بود، از وی خواست بدون سروصدا از خودرو پیاده شود. راننده که به شدت ترسیده بود، هراسان به مسافر جوان التماس میکرد که مادرش بیمار است و اجازه بدهد که برود! ولی جوان ۱۹ ساله همچنان او را تهدید میکرد تا این که بالاخره راننده خودرو برای حفظ جانش پیاده شد و «امیر» از لای صندلیهای جلو عبور کرد و پشت فرمان نشست.
او در حالی که از راننده میخواست بدون فریاد از محل دور شود، پدال گاز را فشرد و در کوچه پس کوچههای اطراف گم شد. لحظاتی بعد راننده جوان که هنوز آثار وحشت در چهرهاش نمایان بود، ماجرای سرقت مسلحانه را به پلیس ۱۱۰ گزارش داد و بدین ترتیب پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد عمل شد.
تحقیقات کارآگاهان درباره شماره تلفنی که با تاکسی اینترنتی تماس گرفته بود، آنها را به یک خواربارفروشی رساند جایی که مسافر راننده جوان در همان نزدیکی منتظر تاکسی بود. مالک خط تلفن به کارآگاهان گفت: من دیدم جوانی مستاصل مانده و نمیتواند تاکسی اینترنتی بگیرد دلم به حالش سوخت و برایش تاکسی گرفتم اما فکر نمی کردم که او سارق مسلح باشد! در همین حال کارآگاهان با بازبینی دوربینهای مدار بسته اطراف محل وقوع سرقت، به تصاویری از لحظه سوار شدن جوان ۱۹ ساله به خودروی پژو دست یافتند و بلافاصله عملیات چهرهزنی را آغاز کردند. طولی نکشید که چهره مسافرنمای مسلح ترسیم شد و تلاش ها برای شناسایی هویت وی ادامه یافت.
حدود نیمهشب بود که سارق مسلح پیام عذرخواهی برای راننده جوان فرستاد و ضمن حلالیت طلبی به او گفت: خودرواش را در حاشیه خیابان سیدرضی رها کرده است. او همچنین پیامهای دیگری نیز ارسال کرد مبنی بر این که ۱۰ هزار تومان از داشبورد خودرو برداشته و ۲۰ هزار تومان هم کرایه او را نداده است!
بنابراین گزارش، درحالی که صبح روز بعد خودرو ۲۰۶ در بولوار سیدرضی کشف شد، کارآگاهان نیز به ردیابی شماره تلفنی پرداختند که سارق مسلح در نیمه شب برای مال باخته ارسال کرده بود اما آن شماره تلفن نیز مربوط به یک معتاد ضایعات جمع کن در منطقه گلشهر مشهد بود.
سرانجام کارآگاهان موفق شدند هویت جوان ۱۹ ساله را شناسایی و محل سکونت وی را در منطقه سیدرضی پیدا کنند. ساعتی بعد کارآگاهان وارد عملیات شدند و با توجه به مسلح بودن «امیر» و با رعایت تدابیر امنیتی، وی را در یک عملیات ضربتی در حالی به دام انداختند که با کشف سلاح مذکور مشخص شد، اسلحه مورد استفاده وی قلابی است.
با انتقال متهم به پلیس آگاهی، بازجوییهای تخصصی از وی شروع شد و متهم در همان مراحل اولیه تحقیقات گفت: من نزد دوستانم بلوف زدم که خودرو پژو ۲۰۶ دارم و آنها هم قصد داشتند تا خودروی مرا ببینند! از سوی دیگر هم میخواستم یک فیلم دوربین مخفی تهیه کنم تا آن را برای دوستانم بفرستم به همین خاطر نقشه سرقت مسلحانه با سلاح قلابی را طرح کردم و آن را به اجرا گذاشتم.
منبع: همشهری آنلاین