آیا سینمای ایران مهره ی سوخته اش را تحویل می گیرد؟

 اول بهمن‌ماه ۱۴۰۰ بود که تتلو در جدیدترین آهنگ خود، چند بار به نام سحر قریشی و جایگاه افسانه‌ای او اشاره کرد. اتفاقی که تاکنون در کارهای این خواننده مشاهده نشده بود، هم‌زمان شد با حمایت این خواننده از صفحه یوتیوب آن بازیگر و طی آن از هوادارانش خواست تا صفحه این بازیگر را دنبال کنند.

تمامی این جریان مصادف شد با سکوت خانم بازیگر. برخی از خبرنگاران هم در تلاش برای برقراری با سحر قریشی، با گوشی خاموش او مواجه شدند. در همان زمان، زمزمه‌هایی شنیده شد مبنی بر اینکه کنسرت نوروزی آن خواننده، یک مهمان ویژه دارد: خانم بازیگر؛ اما آن‌چه در تمامی این مدت، از چشم و گوش جماعت مشتاق شبکه‌های مجازی پنهان بود، رابطه این دو فرد با یکدیگر بود. رابطه‌ای که خیلی زودتر از فهمیدن آحاد مردم شکل گرفت اما وقتی شایعه درخواست ازدواج تتلو از سحر قریشی در کنسرت نوروزی مطرح شد، آنها چند هفته‌ای بود که در ویلای استانبول با یکدیگر مراوده داشتند.
البته که در این موضوع، نفراتی محدود از سینما که در دایره خودمانی سحر قریشی می‌گنجیدند، مطلع بودند. آنها حتی به نوبه خود تلاش کردند تا از رفتن او به ترکیه در زمستان ۱۴۰۰ خودداری کنند اما رابطه این دو فرد شکل گرفته بود و خانم بازیگر، این‌بار هم به نصیحت کسی گوش نداد.
رابطه این دو چهره سرشناس، با انتشار فیلم و عکس‌هایی شائبه‌دار، رسانه‌ای شد؛ فیلم و عکس‌هایی که به خوبی نشان می‌داد که این دو با یکدیگر زندگی می‌کنند.
کمی بعد، تتلو پا پیش گذاشت و در نوشته‌های خود اعلام کرد که می‌خواهد یک ازدواج دائمی داشته باشد و با وجود سحر قریشی، دیگر به هیچ زن و دختری فکر نمی‌کند. ادعایی که در همان زمان، حتی از سوی دوآتشه‌ترین هواداران آقای خواننده جدی گرفته نشد تا پس از چند پست پر از تعریف و تمجید، از نخستین اختلاف‌نظرها رونمایی شود.
تتلو که اعلام کرد به‌واسطه رابطه با سحر قریشی، به این زندگی متعهد خواهد ماند و به زن و دختر دیگری فکر نمی‌کند، از خانم بازیگر خواست تا خداحافظی خود از دنیای سینما را اعلام کند. خانم بازیگر هم در اقدامی نسنجیده، این خبر را رسانه‌ای کرد. خیلی زود، برخی سینماگران با او تماس می‌گیرند و خواهان ترمیم اوضاع می‌شوند. این خبر به گوش تتلو می‌رسد و وی در صفحه خود، این تماس‌ها را منکوب کرده و گفته‌های عجیبی علیه سحر قریشی مطرح می‌کند. گفته‌هایی که سبب می‌شود تا خانم بازیگر برخلاف آن تصویری که مخاطب در تمامی این سال‌ها از او سراغ داشت، با لحنی ملتمسانه، اقدام خود را نکوهش کرده و از وی عذرخواهی کند.
علاقمندی کذایی این دو چهره همچنان با تعاریف خارج از باور ادامه داشت تا اینکه تتلو در پستی، حسابی از خجالت سحر قریشی درآمد و از مصرف بیش از حد مواد توسط این بازیگر انتقاد کرد و در ادبیاتی غیرقابل‌باور، از خانواده این بازیگر خواست تا به دنبال دختر خود آمده و وی را از خانه‌اش بیرون ببرند!
درحالی‌که همگان منتظر واکنش شدید خانم بازیگر بودند، این بازیگر در نوشته‌ای کوتاه، به این صحبت‌ها صحه گذاشت و با خوارترین شکل ممکن، از تتلوعذرخواهی کرد و گفت که دیگر این کارها را تکرار نمی‌کند.
روابط به ظاهر عاطفی این دو چهره درحالی مجددا آغاز شد که ثانیه‌شمار جدایی این دو از یکدیگر، بیش از هر زمان دیگری به حرکت درآمده بود. اما این بار کنسرت شهریورماه آقای خواننده سبب شد تا زمینه جدایی همیشگی این دو فراهم شود.
تتلو که در سودای پیشی گرفتن از کنسرت ۱۳ هزار نفری جنیفر لوپز در ترکیه و رسیدن به رکورد خیره‌کننده ۲۰ هزار نفری است، هر مانعی که به گفته خودش می‌تواند شامل پدر و مادر و خانواده‌اش شود را کنار می‌زند. به همین دلیل، سحر قریشی را به ایجاد شکاف در میان تیم نوازندگان خود متهم کرده و آن‌طور که گفته، با ردیف کردن کلی صفات عجیب برای سحر قریشی، به این رابطه پایان داده است.
البته که اعتبار این جدایی، به مانند شخصیت آقای خواننده، چندان محکم نیست. هرچند که اگر جدی هم باشد، درست می‌شود مانند تمامی آن حدس و گمان‌هایی که مردم در همان روز نخست آگاهی از این وصلت، از ذهن عبور می‌دادند. اما در این میان، پرسش اصلی اینجاست که تتلو در ادامه مسیر زندگی بوالهوسانه خود، به منویات خود دست یافت و توانست مدتی را با یک بازیگر سرشناس ایرانی باشد اما آورده سحر قریشی از این رابطه چه چیزی بود؟
یعنی او تا این اندازه، از یک ملت عقب بود که نداند این رابطه، خاتمه و فرجامی ندارد؟ که بخاطر آن چند جای بدن خود را خالکوبی کند و اعلام دارد که با سینمای ایران خداحافظی کرده است؟ آیا او نمی‌دانست که با این قبیل اقدامات، تا مدت‌ها قادر نخواهد بود در سینمای ایران به فعالیت بپردازد و تا سال‌ها، دستاویز شوخی‌ها و اندرزهای یک ملت قرار می‌گیرد؟
اگر می‌دانست پس چرا در این سراب افتاد و اگر نمی‌دانست، یعنی از سهم و بهره هوشی پائینی برخوردار است که سینما هیچ نیازی به چنین شخصیت‌هایی ندارد آن‌هم وقتی که بازیگران به مراتب زیباتر، مستعدتر، متعهدتر و درس‌خوانده‌تر از ایشان با رزومه‌ای معتبر، پشت دروازده‌های ورود به سینما هستند و با اشغال فضا توسط چهره‌هایی از این دست، اجازه ورود به سینما را نیافته‌اند.
این قبیل بازیگران دیگر هیچ جایی در سینمای ملی ایران ندارند.

ایرنا