رسیدگی به این پرونده از چند روز قبل با شکایت یک تاجر پوشاک در شعبه ششم دادسرای ناحیه ۳۴(ویژه سرقت) تهران آغاز شد.
شاکی که مرد میانسالی است به بازپرس منافی گفت: چند روز قبل همسرم به مشهد سفر کرده بود و من در خانه تنها بودم. وقتی با او تماس گرفتم گفت تا حدود ۳ساعت دیگر به خانه میرسد. من هم منتظر ماندم تا اینکه زنگ خانه به صدا درآمد.
شاکی ادامه داد: مردی که زنگ زده بود گفت همسایهمان است و کلیدش را جا گذاشته است. او از من خواست در را برایش باز کنم. حدود ۱۰دقیقه گذشته بود که زنگ در آپارتمانمان به صدا درآمد. من هم در را باز کردم که ناگهان ۲مرد که نقاب به چهره زده بودند و چاقو در دست داشتند به زور وارد خانه شدند. آنها من را کتک زدند و دست و پایم را بستند و شروع به تهدید کردند. گفتند اگر کاری که میخواهند انجام ندهم جانم را میگیرند. ۲ مرد نقابدار با این تهدیدها کلید گاوصندوقم را گرفتند و هرچه طلا و دلار داخل آن بود برداشتند و چند دقیقه بعد از آنجا فرار کردند تا اینکه چند ساعت بعد همسرم از راه رسید و من را که شرایط خوبی نداشتم به بیمارستان منتقل کرد.
آنطور که این مرد میگفت ارزش اموال سرقت شده از خانهاش حدود ۳۰۰میلیون تومان بود. بهدنبال ثبت این شکایت تحقیقات پلیس برای شناسایی سارقان آغاز شد. آنها با بررسی سرنخهای موجود به دنبال دستگیری تبهکاران بودند تا اینکه شاکی بار دیگر به دادسرا رفت و اطلاعات تازهای درباره سرقت به بازپرس پرونده ارائه کرد.
او گفت: من تاجر پوشاک و از مدتها قبل با یکی از دوستانم شریک هستم. در این چند روزی که از سرقت از خانهام میگذرد شریکم رفتار مشکوکی دارد. او تعجب کرده بود که چرا من در این حادثه کشته نشدهام و مدام در اینباره سؤال میکرد. همین حرفها باعث شد که به او مشکوک شوم تا اینکه یک روز وقتی او تلفنی صحبت میکرد ناخواسته متوجه حرفهایش شدم. او به کسی که آن طرف خط بود میگفت چرا او را نکشتید؟ من به شما پول داده بودم که کار را تمام کنید؟ چطور او زنده ماند و... همین حرفها باعث شد تا به او مشکوک شوم. شاید او آن ۲ نفر را برای قتل من فرستاده باشد.
اظهارات شاکی و حرفهایی که او از شریکش شنیده بود احتمال طرحریزی این توطئه از سوی او را تقویت میکرد اما هنوز انگیزه او از طرح نقشه قتل شریکش روشن نبود. در این شرایط این مرد بهعنوان تنها مظنون پرونده دستگیر شد.
متهم در جریان بازجوییهای اولیه به طراحی نقشه قتل شریکش اعتراف کرد و گفت: مدتی است که به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردهام و وقتی شیشه مصرف میکنم دچار توهم میشوم. مدتی قبل هم بعد از مصرف مواد دچار توهم شدم که شریکم نقشه شومی برای خانوادهام کشیده و ممکن است به آنها آسیب بزند. به همین دلیل تصمیم گرفت پیشدستی کنم.
متهم ادامه داد: ۲نفر سارق را که تازه از زندان آزاد شده بودند پیدا کردم و به آنها پول دادم تا شریکم را به قتل برسانند. من نشانی خانه شریکم را به آنها دادم و قرار شد یک روز که او در خانهاش تنهاست به آنجا بروند و کار را تمام کنند. ۲ مرد خلافکار طبق نقشهای که کشیده بودم سراغ شریکم رفتند اما فقط اموالش را سرقت کردند و او را نکشتند و وقتی از این موضوع با خبر شدم خیلی تعجب کردم. چرا که آنها هم از من پول گرفتند و هم اموال شریکم را سرقت کردند اما کاری که میخواستم انجام ندادند.
با اعترافات این مرد وی با صدور قرار قانونی بازداشت شد و تلاشها برای دستگیری ۲سارق فراری ادامه دارد.
منبع : همشهری آنلاین