تجربههای بهخصوصی میتواند تأثیر عجیبی روی بدن ما بگذارد؛
پوست بدنمان شبیه به پوست مرغ پرکنده، موهایمان سیخ و حسی لرز مانند در ستون فقراتمان ایجاد شود. تا حالا فکر کردهاید این اتفاق چطور در بدن رخ میدهد؟ خب برای پیدا کردن پاسخ آن باید به خیلی قبل برگردیم. دکتر «کیت روچ»، پزشک داخلی و استاد دانشگاه «کرنل» آمریکا میگوید سیخ شدن موها یا در اصطلاح عامیانهاش، «جوش/ برآمدگی غاز» -بهدلیل شباهتش با پوست غاز- از نظر تکاملی بسیار قدیمی است. در ادامه با این واکنش بدن بیشتر آشنا میشوید.
واکنشی مشترک بین پستانداران
جوش غاز و سیخ شدن موقتی موهای سطح پوست، زمانی رخ میدهد که عضلات «پیلوئرکتور» منقبض شود؛ این ماهیچههای کوچک متصل به فولیکولهای مو هستند که با منقبض شدن، موها را به سمت بالا میکشند و به واکنش آنها «پیلوئرکشن» گفته میشود. پیلوئرکشن را
سیستم عصبی سمپاتیک هدایت میکند که توسط سرما، ترس یا یک تجربه شگفتانگیز برانگیخته میشود، اما چرا؟ دکتر روچ میگوید یکی از کارکردهای زیستی پیلوئرکشن که در همه پستانداران وجود دارد، این بوده که بدن را گرم نگه دارد. مثل وقتی که هوای سرد باعث سیخ شدن موهای پستانداران میشود و به اینترتیب لایهای از هوا زیر پوست حیوان ایجاد میکند که باعث عایقسازی بدن در برابر سرما میشود. کارکرد دوم جوش غاز، حفاظت از موجود زنده در برابر تهدیدهای بالقوه است. وقتی تهدیدی نزدیک میشود، ماهیچههای پیلوئکتور با انقباضشان ظاهری پفکرده به موجود زنده میدهند که به دیگران پیام «نزدیک نشوید»، میدهد. خب واضح است که این یکی کارکرد موی سیخشده هم برای بدن انسان طراحی نشده است. با اینحال ترس، خطر، سرما و تجربههای هیجانی خاص مثل شنیدن یک قطعه موسیقی باعث واکنش جوش غاز در بدن ما میشود.
همکاری جالب بین «مغز عاطفی» و «مغز متفکر»
«میچل کالور»، محقق روانشناسی و موسیقی میگوید برای درک بهتر جوش غاز باید بدانیم که دو سیستم متفاوت در مغزمان داریم؛ مغز
عاطفی و مغز متفکر که به اتفاقات پیرامون ما واکنشهای مختلفی نشان میدهد. مغز عاطفی، دایم مترصد تهدید است؛ بلافاصله بعد از درک خطر فعال میشود و نسبت به موقعیتهای خطرناک و غافلگیرکننده، واکنش فیزیولوژیکی خودکار نشان میدهد که بهعنوان پاسخ «جنگ یا گریز» شناخته میشود. برای مغز عاطفی، چیزی بهنام غافلگیری خوشایند وجود ندارد؛ بنابراین برای مثال وقتی صدای بلند و قوی یک قطعه موسیقی شنیده میشود، مغز عاطفی آن را بهعنوان موسیقی پردازش نمیکند بلکه چیزی شبیه به فریاد یعنی صدایی تهدیدآمیز میشنود. قطعات موسیقی که شامل هارمونیهای غیرمنتظره یا تغییرات ناگهانی در صدا هستند، میتوانند باعث «جوش غاز» و لرز شوند، چون انتظارات شنونده را نقض و مغز را متقاعد میکنند که چیزی اشتباه پیش میرود، اما چند ثانیه بعد، مغز متفکر ارزیابی مجدد شناختی از موقعیت انجام میدهد. نتهای بلند را بهعنوان موسیقی تشخیص میدهد، آن را غیرخطرناک تفسیر و مغز عاطفی را خاموش میکند؛ به اینترتیب جوش غاز هم محو میشود. این مفهومِ «نقض انتظارات» که درواقع نوعی «تنش زیباییشناختی» بهشمار میرود، ناشی از واکنش مغز عاطفی است به تهدید درک شده و بهدنبالش کاهش آن تنش زمانی که مغز متفکر، محرک مدنظر را خوشایند و غیرتهدیدآمیز تشخیص میدهد. بهعبارت دیگر وقتی ما چیزی را بهعنوان تنش زیباییشناختی (و نه تهدید واقعی) درک میکنیم، دوپامین (مشهور به هورمون شادی) ترشح میشود؛ برای همین ما سیخ شدن موهای بدنمان را بهعنوان یک موقعیت خوشایند تجربه میکنیم.
منبع: روزنامه خراسان