انتشار لیست به اصطلاح روانشناسانی که مدرک سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور را ندارند، در روزهای اخیر هم سروصدای زیادی به راه انداخته و هم واژه جدیدی به فرهنگ لغات مردم اضافه کرده است: روانشناسنما. روانشناسان محبوب و شناختهشدهای که تا قبل از منتشرشدن این لیست مریدان زیادی داشتند، اما حالا افرادی هستند که بدون مدرک معتبر علمی در برنامههای تلویزیونی شرکت میکردند، در سمینارها حرفهای انگیزشی میزدند و در فضای مجازی به طرفداران خود توصیه میکردند، بهترین خود باشند، فقط به خودشان فکر کنند و اگر تلاش کنند به همه چیزهایی که میخواهند حتما میرسند. با این اوصاف
روانشناسی زرد در چند سال گذشته طرفداران زیادی پیدا کرده است و افراد زیادی به جای این که دنبال راه حل درست و دائمی باشند، به سراغ کسانی میروند که زیبا و با زرق و برق حرف میزنند و وقتی پای حرفهای آنها مینشینند، حالشان خوب میشود.
مجید صفارینیا، استاد دانشگاه و رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران، معتقد است استقبال از روانشناسی زرد فقط به فرهنگ ما مربوط نیست و در همه دنیا روانشناسهای زرد و حرفهای انگیزشی طرفداران زیادی دارند. او در این باره به خبرآنلاین میگوید: «خوشبختانه در چند سال گذشته خدمات اجتماعی و مشاوره بین مردم ایران جایگاه خود را پیدا کرده است، اما حجم مشکلات در جامعه ما زیاد است و هزینه ارائه خدمات گاهی توسط عدهای امکانپذیر نیست؛ بنابراین مردم ممکن است مشکلات خود را برای این افراد مطرح کنند و خیلی وقتها ممکن است چند توصیه را بپذیرند. این افراد در شبکههای اجتماعی دنبالکننده و طرفداران زیادی دارند. گروهی از این افراد در برنامههای صداوسیما معروف شدهاند؛ بدون این که مدرک و صلاحیت این افراد چک شود با رابطه و دوستی در برنامههای تلویزیونی حضور پیدا میکنند و معروف میشوند. وقتی مورد اقبال قرار میگیرند، با خواندن چند کتاب و چند فایل صوتی و مقاله کارگاه و همایش و سمینار راه میاندازند و به قول خودشان مشکلات هزاران نفر را در دو ساعت حل میکنند.»
۳۰ درصد ایرانیها از مشکلات روانشناختی رنج میبرند
به گفته صفارینیا و طبق آمارهای رسمی ۳۰ درصد از مردم جامعه از مشکلات روانشناختی رنج میبرند و طبیعی است بازار این خدمات سرپایی و زودگذر داغ باشد. رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی معتقد است این
جملات انگیزشی فقط خلق مردم را بالا میبرد: «وقتی خلق بالا میرود، حال ما خوب میشود، اما در واقع مشکل ما حل نمیشود. جملات انگیزشی خلق را بالا میبرد و احساس بهبودی آنی و شعف لحظهای به فرد دست میدهد و فکر میکند که مشکلش حل شده است. مثلا اگر کسی با همسرش مشکل دارد، مشکل زناشویی یا اختلاف با همسرش حل نمیشود، فقط در آن لحظه حالش بهتر است و فکر میکند مشکلاتش حل شدهاند. یا کسی که از افسردگی رنج میبرد ممکن است در لحظه امید به زندگی پیدا کند، ولی مشکل افسردگی او حل نمیشود و او در واقع هنوز یک فرد افسرده است که در لحظه حالش بهتر شده است،، چون در زمان کوتاهی مقدار زیادی جملات انگیزشی شنیده است.»
این استاد دانشگاه اعتقاد دارد نداشتن سواد و خردمندی و دانش لازم بازار این افراد را داغ میکند. او میگوید: «شناسایی و انتخاب یک روانشناس یا روانپزشک معتبر کار سختی نیست. یک جستجوی ساده در اینترنت نشان میدهد که هیچ مقالهای به نام این افراد نیست. در کدام دانشگاه درس میدهند؟ چند مقاله به نام آنها ثبت شده است؟ چند کتاب علمی منتشر کردهاند. مردم باید سواد رسانهای خود را بالا ببرند. باید رزومه علمی این افراد را ببینند. در مورد این افراد یک مقاله پیدا نمیکنید. فقط صوت و ویدئو هست. چند کتاب میخوانند و خوب حرف میزنند و فن بیان خوبی دارند و فقط میتوانند درمان لحظهای انجام بدهند. ما از یک پزشک خوب انتظار داریم که درد را تشخیص بدهد و آن را درمان کند. در حوزه روانشناسی هم همین طور است. روانشناس یا روانپزشک باید مشکل را خوب تشخیص بدهد و آن را درمان کند. یعنی باید علم کار را داشته باشد. در غیر این صورت حرفهای قشنگ و جملههای زیبا مشکلات روان را حل نمیکند. جملهها را با زیرکی و شیرینی و شعر و ضربالمثل بیان کنید که مشکل حل نمیشود. اما چه اتفاقی افتاده است که مردم یک جامعه به موضوعهای سطحی و سخنان انگیزشی و زرد که فقط رنگ و لعاب زیبا دارد، روی میآورند؟ مجید ابهری، آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری، در جواب این سوال میگوید: «به نظر من اول رسانهها مقصر هستند و بعد مردم. مردم نباید به هر کسی که در تلویزیون و فضای مجازی و ماهواره میبینند، مراجعه کنند. گسترش فضای مجازی و رسوخ آن در تمام ابعاد زندگی از جمله مشاوره و روانشناسی، جامعه و مردم را گرفتار روانشناسی زرد و بازاری کرده است. خوشبختانه نظام روانشناسی لیست این افراد را منتشر کرده تا مردم این افراد را بشناسند.»
به اعتقاد او سخنان انگیزشی فقط ظاهر زیبایی دارد و در زمان کوتاه یک
هیجان عمومی برای مردم درست میکند: «سخنان زیبا خیلی خوب است به شرطی که پایه و اساس علمی داشته باشد. در غیر این صورت حرفهای انگیزشی بیشتر به یک آمپول تقویتی شبیه است که چند ساعت اثر میگذارد و بعد تاثیر آن از بین میرود. کسی که مشکل جدی دارد، به درمان اصولی و علمی نیاز دارد، ولی این حرفهای انگیزشی چند ساعت مثل یک گیاه بیریشه در اعصاب و روان ما جا میگیرد و، چون اساس و ریشه ندارد خیلی سریع پاک میشود و از بین میرود.»
بیشتر بخوانید
منبع : خبرآنلاین