شاید در ذهن بعضی از افراد یکی از دلایل اصلی پایین آمدن آمار
ازدواج، بیانگیزگی جوانان به دنیای متاهلی باشد. در این بین و بهتازگی، سرپرست موسسه تحقیقات جمعیت کشور گفته که ۸۸ درصد از ۱۱میلیون و ۶۰۰ هزار نفر مجرد در کشور تمایل به ازدواج دارند.
حالا سوال این است که چه عواملی باعث نابودی یا بیاثر شدن این تمایل برای ازدواج بین
جوانان شده است؟ قبل از ورود به بحث باید اشاره کنم که ازدواج به عنوان مهمترین انتخاب زندگی هر فرد در زندگی جایگاه ویژهای دارد؛ انتخابی که تمام جنبههای زندگی یک فرد، میتواند تحت تاثیر آن قرار بگیرد. ازدواج موفق به افزایش رضایت از زندگی فرد منجر میشود و آرامش هدف نهایی و اساسی زندگی هر فردی است، اما ازدواج ناموفق میتواند زمینهساز آسیب در فرد شود. اما عوامل بهسرانجام نرسیدن تمایل جوانان به ازدواج عبارت اند از:
شرایط اقتصادی
با یک حساب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که برای شروع یک زندگی بسیار معمولی، به
سرمایه حداقل ۲۰۰ میلیونی برای یک پسر نیاز است و البته خانواده دختر هم به سرمایهای مشابه برای تهیه جهیزیه نیاز دارند. موضوعی که بسیاری از جوانها و خانوادهها دغدغه آن را دارند و به نظر میرسد در این زمینه، مسئولان اقتصادی کشور باید بیش از پیش پای کار بیایند و دلسوزانه و البته با برنامهریزی مناسب به حل این دغدغه جوانان و خانوادهها کمک کنند. در همین زمینه داشتن شغلی با درآمد مناسب هم مدنظر است تا جوانان با اطمینان خاطر بتوانند به اصل موضوع ازدواج و با هم بودن بپردازند. هزینههای بالا و از طرفی درآمدهایی که کفاف زندگیها را نمیدهد، موضوعی است که نیاز به تفکر و تامل چندانی ندارد و جوان آن را به شکل عینی تجربه میکند.
سخت گیریهای خانوادهها
یکی دیگر از این عوامل، خانوادهها هستند. سختگیریهای فراوان، انتظارات غیر واقعی و تاکید زیاد بر یک سری آداب و رسوم خانوادگی دست و پا گیر از جمله مواردی هستند که برای جوانان دردسرساز شده اند. به تازگی مراجعی داشتم که تمایل فراوانی به ازدواج داشت، شرایط اجتماعی و اقتصادی قابل قبولی هم برای شروع زندگیمشترک داشت، ولی متاسفانه مادرش بسیار سختگیر بود و روی هر دختری که به خواستگاری میرفت، یک ایراد و عیبی میگذاشت. به نظر میرسد در این زمینه به کارهای فرهنگی عمیق نیاز داریم و آموزش به خانوادهها از جمله مواردی است که باید مورد توجه باشد.
شخصیت خود فرد
در بسیاری مواقع ما تمایل به ازدواج داریم، اما برای تحقق این موضوع برنامه مشخصی نداریم و به نظر میرسد از قبول مسئولیتی به این بزرگی، شانه خالی میکنیم یا این که در مواردی تمایل داریم، ولی سختگیری و کمالگرایی داریم و به دنبال افراد خاصی هستیم و انگار احساس میکنیم هیچ فردی مناسب ما نیست. یا تمایل به ازدواج داریم، ولی فکر میکنیم که ابتدا باید حتما خانه، خودرو و ... داشته باشیم و بعد ازدواج کنیم. در این زمینه میتوان با انجام آموزشهای گروهی و مشاورههای فردی به خودشناسی و خودآگاهی فرد کمک کرد تا از یک سری معیارها و ملاکهای غیر ضروری صرفنظر کند و از مزایای بیشمار ازدواج، بهرهمند شود.
منبع: روزنامه خراسان