تیشرتهایی با تصاویر پیکان، ژیان، تخت جمشید، شهر فرنگ و؛ که همه ما خاطرات زیادی از آنها داریم، یک انتخاب متفاوت و البته جالب به نظر میرسد. در مینی پرونده امروز زندگیسلام به سراغ یک کسبوکار اینترنتی رفتیم که در آن دو جوان با کمترین ابزار طراحی در دسترس یعنی همین گوشیهایی که در دست من و شماست، به طراحی و تولید تیشرتها و لباسهایی با نشانهها و نمادهای خاص و ایرانی دستزدهاند.
نمیخواهم طرح تیشرت ایرانیها، نمادخارجی داشته باشد
«مجید همایون ارجمند» متولد ۵ بهمن ۱۳۶۲ و دانش آموخته رشته نقاشی و مجسمهسازی است. او که فوقدیپلم حسابداری دارد، از اشتباه خود برای وارد شدن به این رشته بهسبب راهنماییهای نادرست یک مشاور تحصیلی میگوید و ادامه میدهد: «من عاشق
طراحی لباس بودم، اما یک انتخاب اشتباه من را از هدفم دور کرد. در زمان قرنطینه کرونا، کار من هم که راه اندازی کافه و کافیشاپ بود، به هم ریخت و این شد که من بیکار شدم. پس در این زمان بیکاری با خود گفتم باید سر خودم را گرم کنم و چه چیزی بهتر از یادگیری کلاژ؟ چون در شبکههای مجازی مثل اینستاگرام و پینترست به این کار علاقه داشتم، اما وقتی به کارها دقت کردم، متوجه شدم بیشتر کار دوستان ایرانی که در این حوزه فعال هستند، حال و هوای خارجی دارد و خبری از نمادها و نشانههای ایرانی نیست. نمیخواهم طرح تیشرت ایرانیها، نمادخارجی داشته باشد. از آن جا که من لپتاپ نداشتم، اپلیکیشنهای مورد نیاز را با گوشی دانلود و با پشتکار شروع به چیدمان و طراحی کردم. به طوری که به جرئت میتوانم بگویم هیچکدام از کارها با سیستم نیست. در آن زمان من هیچ سررشتهای از کلاژ و فوتومونتاژ نداشتم. الان هم بعد از دو سال به این جا که اکنون هستم، رسیدم. البته که سختی کم نداشت، اما هدف من بیشتر طراحی و دیده شدن طرحهایم بود که حاصل شد».
من اصلا فتوشاپ بلد نیستم
«من هرکاری که انجام میدهم، با گوشی است و شاید باورتان نشود
فتوشاپ بلد نیستم». مجید با توضیح این نکته به سراغ جنبههای دیگر کارش میرود و میگوید: «طراحان لباس ایرانی زیادی داریم که بسیار کار با کیفیت و درجه یکی را ارائه میدهند، اما متاسفانه مبلغ آن خیلی زیاد است و برای افراد طبقه متوسط به پایین جامعه تهیه آن سخت است. از طرفی هم همیشه دوست داشتم طراحیهایی با نماد و نشانههای ایرانی داشته باشم به خصوص روی تیشرتهایی که بیشتر دارک هستند یا با حروف انگلیسی و نمادهای خارجی تزیین شدند. خلاصه این شد که با خودم گفتم باید در حد خودم سطح پوشش جامعه را یک پله بالا ببرم تا مردم با دیدن یک طرح خاص مثل پیکان که نوستالژی هم هست، آن هم با رنگهای شاد برخلاف بیشتر کارهای مشابه که سیاهوسفید هستند یا کیفیت ندارند، به آن جذب شوند. همچنین ما سعی میکنیم با تلفیق رنگ و نوستالژی، روحیه مردم را ارتقا دهیم، اما این کار در ایران به این سادگی نیست چراکه ما در این جا تولید پارچه نداریم و بهسختی میتوانیم پارچه خام پیدا کنیم. از طرفی هم چاپ دیجیتال و رنگهای خارجی آن روز به روز گران میشود. به عنوان مثال فقط چاپ و فرایندش میشود، نزدیک ۱۰۰ هزارتومان. حال شما این روند را در کنار لباس خام، زمان و هزینه و حتی سود من بگذارید، خب زیاد میشود. میخواهم بگویم به نظرم باید برای فرهنگسازی در این زمینه کمک شود.»
این تیشرتها مشتری آمریکایی و کانادایی دارد
در بخش آخر گفتوگویمان، این جوان خوشذوق از اهداف و رویاهای آیندهاش میگوید: «زمان شروع این کار، درآمد خاصی نداشتم، اما وقتی به دیده تجاری به آن نگاه کردم، شرایط فرق کرد و پیشرفت کردیم تا به مرحلهای رسیدیم که من ۲۰ تا ۳۰ عدد تیشرت در روز میفروختم. مثلا این کار آنقدر خوب پیش رفت که من قبل از عید امسال برای طراحیهای مختلف از شال گرفته تا تیشرت، خیلی سرم شلوغ شد که خداراشکر همه کارها به فروش رفت. به خصوص طرح اتوبوس قرمز دو طبقه لالهزار توپخانه که بسیار پرطرفدار شد. اما برای آینده علاقه دارم این مجموعه را یک برند ایرانی کنم. دیگر نمیخواهم از طرحهای قدیمی ایرانی که همیشه استفاده شده است مثل بته جقه استفاده کنم. به دنبال طرحهای جدید و خاص هستم. الان کارهای من به آمریکا و کانادا هم رسیده و حتی مورد پسند چند آرتشاپ خارجی هم قرار گرفتهاست بهطوری که سفارش هم گرفتیم البته در همه این مراحل من تنها نبودم و خانم «آزاده محمدی» هم در طراحی و هم در ارائه ایده و نماد در کنار من بودند، اما بیشتر تمرکز ایشان روی سرمایهگذاری و تمرکز من بر اجرای کارهاست. در کل اگر بخواهم تمام این فرایندها را با نتیجهگیری بیان کنم این است که در دو سال گذشته که خیلی از دوستان و همسن و سالهای من به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی، ناامیدشدند، قصد ندارم کلیشهای یا با جنبه نصیحت صحبت کنم، اما به همه دوستانم توصیه میکنم که پیگیر کاری که میکنید، باشید میدانم شرایط سخت است، اما پیگیر باشید و ناامید نشوید تا به موفقیت برسید».
بیشتر بخوانید
منبع : خراسان