آیتالله فاطمی نیا با کارنامهای نورانی از سلامت نفس، اخلاق نیک و هدایت الهی به فضل خدا متصل شد و شراب وصل را نوشید.
در میان انبوه خدمات آن
عارف واصل به دین و فضیلت تهذیب نفس و ارشاد جوانان و میراث ارجمند رجالی و نسخه شناسی همت عالی آن بزرگوار به ویژه تا لحظههای آخر عمر متوجه دو جبهه بزرگ بود که برای آن از جان مایه گذاشتند.
اول مبارزه با
اسلام عوامانه که بعقیده ایشان به انحرافات بزرگ منجر شده و میشود و سپس مخالفت با اسلام تشریفاتی.
مراعات این دو رویکرد همزمان باعث شد، دلبستگی او به بزرگان عرفان و شاگردی آنان بصیرتی برای او بیافریند که بتواند وهم و فهم را تمیز دهد و درگیر خرافات و عادات بی اساس و سنتهای ناشی از جهل مقدس نشده و در مقابل از آن طرف بام روشنفکر زدگی و احساس انزوا از عامه نیفتد؛ و آنها که سیر را گذرانده اند خوب میدانند که چقدر سخت است که از عامه باشی و عامی نشوی!
مرحوم فاطمی نیا با استفاده از دانش وسیع خود به منابع متین و علم رجال توانست آسیب بسیاری از کرامتهای بازاری، مدعیان دروغین طب اسلامی (که نسخههای خود را به پیامبر و امامان نسبت میدهند)، آنان که با خواب دیدن برای خودشان بازاری راه انداختهاند و از همه مهمتر قرائت غیراخلاقی از اسلام که در آن فروعات جای اصلها نشستهاند و مقدسمآبی ریشه اسلام احسان و
عدالت را خشک میکند؛ را افشا نماید.
در جبهه مقابل، اما این تاکید بیپایان بر وثاقت و مبارزه با سطحینگری و عوامبازی باعث نشد ذرهای از سنگر توسل و ذکر و تعهد به آرمانهای عقلانی عرفان و منبر و مکتب و روضه درست و نهضت اشک عقب نشینی کند و میان منتقدین غرغرو و بیعمل جای بگیرد.
قرار گرفتن در مقام عقل و اشک و دفاع از تقدس واقعی در مقابل مقدسگری بیمغز، قبیلهگرایی و سطحینگری و بالاتر از همه عمل مخلصانه به آنچه وظیفه میدانست و جد و جهد در راه آن و تداوم این رویه تا پایان عمر کاری است که لااقل در دوران ما که اسمها و عناوین و تبلیغات و برخوردها بسیاری از بزرگان را از جا کنده و دچار رکود و پشیمانی و خروج نموده، بسیار دشوار است و استاد فاطمی نیا از آخرینهای نسلی از علما معارف دین را با عینک عقل و اخلاق و عشق میدیدند و هزاران نفر از شنیدن روایت مشاهدههای آنان شیفته دیانت شدند.
افرادی که تا دم آخر در مقابل تحجر و التقاط قد علم میکردند و همواره از استیلای قرائت خشک و بی مغز یا عریان و بی بند و بار از دین میترسیدند و هر چند در اقلیت محض در برابر آن موضع گرفتند.
روح شان شاد و راهشان پر ره رو.