حالا آنهایی که شبکه چهار را کم مخاطبترین شبکه صدا و سیما میدانستند هم باور کردند؛ مخاطب بجای نام و عنوان، به دنبال مضمون و پرداخت خوب است و زندگی پس اززندگی چه خوب توانسته چندین کپی ضعیفتر از ماه عسل تلویزیونی را به راحتی کنار بگذارد و بشود بهترین برنامه افطار تلویزیون.
با اینحال برخی هم دلسوزانه و درست اعتقاد دارند همین محبوبیت گام آخر و قاتل این برنامه خواهد بود و با افشای چند نفر شیاد در میان تجربهگران (که هیچ بعید هم نیست) طومار این برنامه پیچیده خواهد شد.
در هر حال باید این برنامه که تنها گام رسانهای(و نه سخنرانی) در مسیر معاد شناسی است و در همه دنیا هم خیلی قبلتر از ما شروع شده را قدردان بود و برای صیانت از این تجربه به عباس موزون و عواملش از چند نظر کمک شود:
۱- آیتمهای مکملی ساخته شود که مخاطب متوجه تفاوت مرگ با تجربه نزدیک به مرگ شود.زیرا در این تجارب هم فرد مانند رویا از دریچه نفس خود عالم معنا را در میابد و نه ضرورتا حقایق. (مثلا یک مسیحی در آن لحظات مسیح را میبیند و یک مسلمان خاتم انبیا را و ضرورتا نمیتوان گفت تجربه نفس در آن لحظه از معلومات او مستقل است)
۲- این پروژه به مثابه یک برنامه ویژه مورد حمایت باشد و صرفا به تهیهکننده سپرده نشود.زیرا برنامه به عنوان آبروی تلویزیون به یک شورای پزشکی، حقوقی و دینی مستقل و متشکل از موافق و مخالف نیاز دارد که بتوانند پیش از برنامه سوژهها را تصویب و پس از برنامه هم آنها را رصد کنند.
۳- یکی از دغدغههای درستی که همین چند روز هم برایش مصادیقی پیدا شده، دکانی است که برخی برای این برنامه تحت عنوان تجربهگر و نیکوکار و... ایجاد کردند.
اصولا در این برنامه و همه برنامههایی که به نحوی افراد مشهور میشوند باید پروتکلهایی برای حفاظت از برند برنامه وجود داشته باشد که مهمترین قاعده آن امضای توافقنامهای است که فرد با امضای آن متعهد به عدم استفاده مالی تحت هر عنوانی بشود.
۴- یکی از مسائل پر رنگ سوژههای امسال بحث ملاقات و نقل از امامان در مکاشفههاست.
قطعا این مساله اگر به عنوان تاکید بر حقانیت عقاید باشد به ویژه در رسانههای رقیب و معاند بدلهایی خواهد یافت و لوس خواهد شد.
۵- مشابه این مساله در جریان خواب و کرامت دیدن باعث ایجاد پروندههای مختلف و ادعاهای بعدی شده است. باید پیام پیدا و پنهان و ارزیابی اعتقادی ادعاها به گونهای انجام شود که تجربههای تلخ گذشته تکرار نشود.
۶- با توجه به نابود شدن تجربه ماه عسل توسط ده ها تهیه کننده مقلد و بی خلاقیت و اینکه رسما اعلام شد که به جز یکی دو برنامه بقیه تاک شوها کمتر از ۲ درصد بیننده دارند. باید از همین الان منتظر بدل های بی کیفیت این برنامه هم بود.
صدا و سیما باید برای این برند فکر اساسی بکند و نگذارد به سرنوشت سایر برنامه های پر طرفدار تبدیل شود.
۷- حدود یک چهارم کتاب آسمانی ما درباره معاد است و بیتوجهی به مساله معاد در رسانه ما پدیرفتنی نیست. باید به فکر بود که با ساختارهای متنوع و پرداخت های جذاب چگونه میتوان به این مساله با احتیاط و بدون حاشیه سازی ماورایی و هالیوودی نزدیک شد.
رسانه ملی حالا حالاها به دین و برنامه دینی -نه پخش سخنرانی و مداحی- بدهکار است.