ازدواج یک قرارداد رسمی است که بین دو نفر منعقد میشود و هر چه شفافتر باشد و آگاهی شما از شرایط قرار داد بیشتر باشد مسلما تضاد کمتری بین تان ایجاد خواهد شد. زن با امضای سند ازدواج، برخ یاز حقوق معنوی و مدنی خود را به شوهر واگذار میکند از جمله حق طلاق، حق سفر، حق خروج از کشور، حق اشتغال، حق تعیین محل سکونت، حق مسکن و حق ولایت بر فرزندان و در عوض حق مهریه و حق نفقه را بدست میآورد.
شروط ضمن عقد
از آنجا که وزنه ترازوی تقسیم حقوق بین زن و مرد در ازدواج به سمت مرد سنگینی میکند میتوانید از شروط ضمن عقد برای متعادلتر کردن کفه ترازوی حقوق زن بعد از ازدواج استفاده کنید. شروط ضمن عقد تعهداتی هستند که قبل از ثبت نهایی سند ازدواج بر اساس توافق بین زن و شوهر به مفاد قرارداد ازواج اضافه میشود یا شروطی که در به صورت پیش نویس و آماده در
سند ازدواج آورده شده است توسط هر دو نفر به منظور تایید امضا میشود.
شروط ضمن عقد در صورتی قابل قبول است که با قوانین تفسیری هم راستا باشد و در صورت بروز اختلاف این شروط بر قوانین کلی ازدواج برتری پیدا میکنند، ولی اگر شروط ازدواج بر خلاف قوانین امری باشند بی اعتبار خواهند شد. مثلا شوهر متعهد میشود که مانع از مسافرت خارج از کشور یا اشتغال یا تحصیل زن نشود یا به او وکالت طلاق میدهد. یا این که شرط میکنند در اموالی که بعد از ازدواج بدست میآورند شریک باشند و در صورت طلاق یا فوت، داراییها به صورت مشترک و به صورت مساوی بینشان تقسیم شود.
ریاست خانواده بعد از ازدواج
براساس قانون ۱۱۰۵ مدنی، در روابط زوجین، ریاست خانواده از خصائص شوهر است. محدودیتهای قانونی و تمکین زن در برابر مرد براساس همین قانون ایجاد شده است.
حق طلاق مرد بعد از ازدواج
بر اساس قانون مدنی ۱۱۳۳ اراده و اختیا طلاق با مرد است و زن فقط در شرایط خاص یا داشتن وکالت طلاق که به عنوان حق طلاق شناخته میشود و یکی از شروط ضمن عقد است میتواند درخواست طلاق کند.براساس قانون مدنی ۱۱۱۹ زن میتواند با ذکر شرایط ضمن عقد یا امضای هر دو طرف در شرایط ضمن عقد وکیل طلاق مرد شده و با اثبات تحقق شرط، خودش را مطلقه نماید از جمله:
شوهر زن رسمی دیگر بگیرد.
شوهر در مدت زمان معینی غایب شود یا نفقه پرداخت نکند.
شوهر نسبت به زن سوء قصد یا سوء رفتار اشته باشد به طوریکه زندگی با او غیر قابل تحمل شود.
حق مرد در ازدواج برای تعیین محل سکونت
بر اساس قانون مدنی ۱۱۱۴ زن باید در منزلی که شوهرش تعیینن کرده است سکونت کند مگر این که اختیار تعیین محل سکونت به زن داده شده باشد. به طور کلی تعیین حق مسکن از آثار حق ریاست مرد در ازدواج به حساب میآید و بر اساس قوانین اسلام شوهر میتواندمحل سکونت همسرش را تعیین کند. یعنی هر منزلی که شوهر انتخاب نماید، زن موظف است در آن اقامت کند. البته زوجین میتوانند در شروط ضمن عقد اختیار حق تعیین محل سکونت را به زن بدهند؛ که باید امضای هر دو نفر زیر این شرط زده شود. امکان سکونت زن در مسکنی جداگانه در صورتی که ترس از ایجاد ضرر بدنی، مالی یا شرافتی نباشد، وجود دارد. در شرایطی که زن بتواند ثابت کند در محلی که زوج برایش فراهم کرده است امنیت جانی، مالی یا شرافتی ندارد میتواند تمکین نکند، ولی در عین حال شوهر وظیفه دارد نفقه او را پرداخت کند.
حق مرد برای اجازه اشتغال همسر
براساس مادده ۱۱۱۷ قانون مدنی مرد میتواند همسرش را از حرفهای که منافی مصالح خانواده یا حیثیت خود است، منع نماید. یعنی مرد در صورتی که تشخیص بدهد شغل همسرش به صلاح خانواده نیست میتواند مانع کار کردن او شود. البه حق اشتغال هم جزو شرایط ضمن عقد است که زوجه میتواند به صورت رسمی هنگام ثبت عقد آن را بگیرد و دو نفر زیرش را امضا بزنند. حق مرد در ازدواج برای اجازه خروج همسر از کشور.
بر اساس ماده ۱۸ قانون گذرنامه، خروج زن شوهردار از کشور نیاز به اجازه رسمی از طرف شوهرش دارد؛ بنابراین زن متاهلی که قصد خارج شدن از کشور را دارد باید رضایت نامه همسرش را برای خروج از کشور بگیرد و سپس به دفتر خدماتی مراجعه کند.
حق مرد در ازدواج برای اجازه دادن تحصیل همسر
شوهر زمانی میتواند به صورت قانونی از ادامه تحصیل همسرش جلوگیری کند که دلیل منطقی بیاورد. از آنجا که تحصیل جزو حقوق مدنی افراد جامعه محیوب میشود مرد نمیتواند شرط کند که زن بدون اجازه او نمیتواند درس بخواند، ولی میتواند با آوردن استدلال این که رفتار زوجه مخالف شرع و جایگاه اجتماعی خانواده است او را از تحصیل محروم کند. در صورتی که مرد ثابت کند که درس خواندن همسرش به زندگی زناشویی لطمه میزند میتواند او را از ادامه تحصیل منع نماید؛ بنابراین توصیه میشود که حق تحصیل را جزو شروط ضمن عقد بیاورید و به صورت رسمی آن را امضا کنید. البته در صورتی که زن در حین تحصیل عقد کند، شوهرش نمیتواند به صورت قانونی تا پایان تحصیل او را از تحصیل منع کند.
حق مرد در ازدواج بر ولایت فرزندان
براساس قانون حق ولایت بر فرزند به عهده پدر و جد پدری است. براساس قانون ۱۱۸۰ – ۱۱۸۱ حق ولایت بر فرزندان نابالغ تا قبل از سن رشد به عهده پدر و جد پدری است. حق مدیریت دارایی و اموال فرزند تا سن رشد بر عهده پدر و جد پدری است. بر اساس قانون مدنی سن بلوغ برای دختر ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال است و سن رشد ۱۸ سال میباشد. نفقه فرزندان از جمله تامین مخارج و هزینههای لازم برای خوراک، پوشاک، تحصیلات، تفریح و پیشرفت بر عهده پدر است.
بیشتر بخوانید
منبع : بیتوته