صد سال پیش ادوین هابل ثابت کرد که جهان ما در حال گسترش است. اما آن موقع هیچ کس فکرش را نمیکرد که صد سال بعد جهانی به وجود خواهد آمد که گسترشش خیلی سریعتر از اینها خواهد بود! همین الان چندین پروژه مربوط به «جهان مارول» در مراحل مختلف تولید هستند؛ از جمله اسپایدرمن ۴، ددپول ۳، کاپتان آمریکای ۴ و نگهبانان کهکشان ۵.احتمالا به زودی تعداد نگهبانان کهکشان از تعداد خود کهکشانها بیشتر خواهد شد! فیلم بعدی مارول که به همین زودیها اکران خواهد شد «دکتر استرنج در مالتیورس جنون» نام دارد که نه فقط یک دنیا بلکه چندین دنیای مختلف را برای ما به ارمغان خواهد آورد؛ دنیاهایی که هرکدامشان روز به روز بزرگتر میشوند؛ و حالا از دل این کهکشانهای در هم پیچیدۀ در حال گسترش، سریال «
شوالیۀ ماه» متولد شده است. کوین فیج (رئیس مارول) از سال ۲۰۱۸ مشغول زیر و رو کردن جهان مارول برای پیدا کردن شخصیتهای تازهای بوده که مناسب ساخت سریال باشند. نتیجۀ این جستجو سریالهایی مثل «وانداویژن» و «چه میشود اگر ...؟» بودهاند. «شوالیۀ ماه» هم مثل دو سریال قبلی پر از شوخطبعی و جاذبههای فلسفی است. درست است که تا همین الان هم به اندازۀ کافی ابرقهرمان داشتهایم، اما حالا که قرار شده یک قهرمان تازه داشته باشیم، شوالیۀ ماه بهترین انتخاب است.
شخصیت شوالیۀ ماه اولین بار در کمیک «گرگانسان در شب» در سال ۱۹۷۵ ظاهر شد. پسزمینۀ داستانی او واقعا جالب بود. او فرزند یک خاخام و مشغول به کار تجارت بود. یک بار زخمی و تنها در بیابان رها میشود تا بمیرد، اما خدای ماه به اسم خونشو او را به زندگی برمیگرداند تا با دشمن خدای ماه یعنی آمیت مبارزه کند. آمیت در اسطورههای مصری جانوری است با دو پای اسب، دو پای شیر و سر تمساح؛ شکل و شمایلی که از او یک دشمن ترسناک و عجیب میسازد. شوالیۀ ماه هم جنگجویی شبانه است با عضلاتی فوقالعاده و شنلی آنقدر بزرگ که اگر با آن سوار دوچرخه شود حتما لای پرههای چرخ گیر میکند! اما سریال «شوالیۀ ماه» تغییرات جالبی در این داستان به وجود آورده. در قسمت اول ما شخصیت استیون گرانت را میبینیم که یک آدم معمولی است و شغلش فروش سوغاتی در یک موزۀ مصرشناسی است. او هر روز با بدنی خسته و کوفته از خواب بیدار میشود و، چون فکر میکند دچار بیماری راه رفتن در خواب شده است، هر شب قبل از خواب پای خودش را به تخت زنجیر میکند. ضمنا اطراف تخت خودش هم شن میریزد تا اگر باز در خواب حرکت کرده بود، وقتی بیدار شد بتواند از روی ردپاهای خودش متوجه شود. اما هیچکدام از این تمهیدات باعث نمیشوند که بدن او شبها درگیر ماجراجوییهایی عجیب و غریب نشود. استیون نمیداند که در واقع شبها بدنش در اختیار خودش نیست. استیون هیچوقت تاجر نبوده و هیچوقت نقشی در دعواهای بین
خدایان مصری نداشته. اما شبها بدن او تحت کنترل مارک اسپکتور یا همان شوالیۀ ماه درمیآید؛ کسی که تواناییهایش بینهایت بیشتر از استیون است.
اسکار آیزاک در نقش استیون واقعا درخشان و جذاب ظاهر شده است؛ از شیوۀ برخوردش با دیگران و حرکات بدنیاش گرفته تا تکیهکلامهای بچهگانهاش، همه نشان میدهند که او یک آدم کاملا معمولی و حتی دست و پا چلفتی است. اما همین آدم پخمه در اولین قسمت سریال با چندین ماجراجویی شگفتانگیز رو به رو میشود؛ مثل تعقیب و گریز با کامیون در جادههای کوهستانی، مبارزه با مردان مسلح و فرار از دست یک جانور درندۀ باستانی در موزه.
اتان هاوک هم در این سریال نقش آرتور هارو را ایفا میکند؛ او دشمن شوالیۀ ماه و خدمتگزار آمیت است که میخواهد هرطور شده مجسمۀ اسرارآمیز سوسک طلایی را از چنگ شوالیۀ ماه (یا در واقع به یک معنا از دست استیون) دربیاورد. استیون اصلا نمیداند که این مجسمه چطور به دست او افتاده و چرا میخواهند آن را از او بگیرند. او فقط میبیند که هر وقت میخواهد مجسمه را به آرتور بدهد انگار بدنش از کنترلش خارج میشود و این اجازه را به او نمیدهد. جابهجاییهای سریع دو شخصیت استیون گرانت و مارک اسپکتور در صحنههای درگیری و گیجی و سردرگمی استیون از اینکه چطور این اتفاقات دارد میافتد، قسمت اول سریال را به یک شروع فوقالعاده و جذاب تبدیل کردهاند. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم جنگجویان خدای ماه چطور از پس لشکر آمیت برمیآیند و استیون چطور قرار است با سرنوشتش کنار بیاید.
بازیگران: اسکار آیزاک (Oscar Isaac)، اتان هاوک (Ethan Hawke)، میکالاماوی (May Calamawy)
امتیاز: ۸.۹/۱۰
بیشتر بخوانید
منبع : فرارو