بطور مثال محمد دلاوری مجری سرشناس تلویزیون در توئیتی نوشت: «قرار شد کنار قیمت تولیدکننده،
قیمت مصرفکننده هم درج شود. بهتر نیست طرحهای تخیلی دست کم یکبار در مقیاس کوچک اجرا شود؟» برخی از کاربران هم از تجربه درگیریهایی که فروشندهها با مشتریهایشان بر سر قیمت داشتند، نوشته بودند. برخی نوشته بودند احتمالا مسئولان برای اینکه درسهای ریاضی در زندگیمان کاربرد داشته باشد، اقدام به این کار کردهاند و برخی نوشته بودند که از حالا برای هر خرید باید ماشین حساب به همراه داشته باشید تا قیمتی را که باید پرداخت کنید به دست آورید.
البته این واکنشها باعث شد رئیس سازمان حمایت از حقوق مصرفکننده اعلام کند که قرار است تا سه هفته آینده قیمت تولیدکننده و مصرفکننده همزمان روی سامانه ۱۲۴ و دیگر اپلیکیشنها در دسترس باشد تا به توزیعکننده برای محاسبه قیمت و مصرفکننده برای رصد قیمتها کمک کند. البته رئیس مرکز ارتباطات وزارت صمت روز گذشته در توئیتی نوشت که از امروز (سهشنبه ۱۷ اسفند) باید در گروه کالاهای خوراکی پرمصرف، علاوه بر قیمت تولیدکننده، قیمت مصرفکننده نیز روی کالاها درج شود.در این گزارش سعی داریم به معایب و البته مزایایی که ثبت قیمت تولیدکننده میتواند داشته باشد، پرداخته میشود.
اصلا درج قیمت تمامشده چه ضرورتی دارد؟
موضوع اعلام قیمت تمامشده به مشتری در کشور، موضوع جدیدی نیست. تقریبا یکدهه است که این موضوع و ضرورت آن مطرح شده، اما هر بار به تعویق افتاده و به دلایلی که رسانهای نشده هر یک از وزیران اجرایی، آن را به وزیر بعدی محول کرده است. در واقع وزارت صمت و وزارت سابق بازرگانی از زمان ریاستجمهوری احمدینژاد تاکنون این طرح را اجرا نکردهاند.اما درباره چرایی درج
قیمت تولیدکننده روی کالاها سیدرضا فاطمی امین، وزیر صمت در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به جلسه ستاد تنظیم بازار درباره درج قیمت تولیدکننده روی محصولات گفت: «در برخی محصولات شاهد هستیم که قیمت مصرفکننده درجشده روی کالا ۳۰ تا ۴۰ درصد بیش از قیمت تولیدکننده است و به عبارتی در نظام توزیع افزایش غیرمعمول قیمتها را شاهد بودهایم بنابراین برای رفع این مسئله در تلاش هستیم به جای درج قیمت مصرفکننده، قیمت تولیدکننده روی کالاها درج شود.»
مزایای درج قیمت تمام شده تولید
یادمان نرود که امروز در حالی قیمت مصرفکننده برای همه مردم جا افتاده که ۳۵ سال از تاریخ الزام درج آن میگذرد و قطعا تغییر این موضوع که حالا قرار است به جای قیمت مصرفکننده، قیمت تمامشده روی کالا درج شود کمی مردم را سردرگم میکند و باید به آن فرصت داد. با این حال این طرح مزایایی دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره کردهایم.
۱- حذف تخفیفهای دروغین: یکی از مهمترین دلایلی که باعث شد مسئولان مربوط قیمت تمامشده کالاها را به اطلاع مشتریان برسانند، دادن تخفیفهای نجومی برخی فروشگاهها بود. آنها معتقدند اگر فروشندهای برای فروش یک کالای تولید داخل تا حدود ۵۰ درصد تخفیف میدهد این به معنای آن است که قیمت فروش حتی از دو برابر قیمت تولید نیز بیشتر بوده که پس از کسر نصف قیمت، هم هزینههای تولید و سود تولیدکننده و هم حاشیه اندک سود برای فروشنده را تامین کرده است و این یعنی گرانفروشی در حال رخدادن بوده است. راهکار درج قیمت تولیدکننده باعث میشود مشتریان متوجه قیمت واقعی محصول بشوند و گول تخفیفهای دروغین را نخورند.
۲- حذف قیمتهای غیرواقعی مصرفکننده: همیشه این شائبه وجود داشته که برخی تولیدکنندهها برای برخی فروشگاههای زنجیرهای بستهبندیهایشان را با قیمت مصرفکنندهای که بالاتر از قیمت واقعی بوده صادر میکنند که با درج قیمت تمامشده این اتفاق حذف خواهد شد، چون بر اساس گفته قائممقام وزیر صمت در امور بازرگانی مبنای محاسبه مالیات واحد تولیدی، قیمت کالا در کارخانه است. اگر تولیدکننده به هر دلیلی قیمت محصول نهایی خود را افزایش دهد، ملزم است که براساس همان عدد، پرداخت مالیات داشته باشد. از اینرو تولیدکنندگان برای اینکه مالیات بیشتری پرداخت نکنند از درج قیمت غیرواقعی امتناع میکنند.
۳- کاهش قیمتها: از آنجا که کالاها در شهرهای مختلف تولید میشود، اما تاکنون تولیدکننده باید با یک قیمت واحد، کالای خود را در شهرهای مختلف عرضه میکرد، بنابراین تولیدکننده از آنجا که نمیداند محصول تولیدیاش در کدام شهر توزیع میشود، ناچار است طولانیترین مسیر و بیشترین هزینه را در نظر بگیرد تا کالا به دست مصرفکننده برسد. در حقیقت مصرفکننده مجبور بود بیشترین هزینه حمل را در همه شهرها پرداخت کند حال اگر قیمت تولیدکننده (قیمت کالا در کارخانه) را مبنا قرار دهیم در این صورت کالایی که در شهر مبداء کارخانه فروخته میشود باید ارزانتر به دست مصرفکننده برسد.
معایب درج قیمت تمامشده
هرچند این طرح تازه در کشور اجرا شده و ممکن است با آشنایی مردم برخی مشکلات حل شود، اما باز هم در همین مدت ایرادهایی به این طرح وارد بوده که در ادامه به برخی از آنها که واکنشهایی را هم به همراه داشته میپردازیم.
۱- کمبود اطلاعرسانی: یکی از مشکلاتی که این روزها در سوپرمارکتها دیده میشود، مجادله فروشنده با خریداران است. از یکسو برخی هنوز طبق روال ۳۵ سال گذشته که قیمت مصرفکننده را روی کالا میدیدند بر این باورند که قیمت درجشده قیمت مصرفکننده است و نمیدانند که باید سود فروشنده و هزینههای توزیع هم به آن اضافه شود.
۲- زمانبر بودن محاسبه قیمت مصرفکننده: شما قبل از اینکه بخواهید قیمت کالا را بپردازید باید میزان سود کالا را هم بدانید؛ سودی که برای کالاهای مختلف، متفاوت است. همین موضوع باعث سردرگمی بیشتر هم میشود، اما اگر سود ۲۵ درصد را هم برای همه کالاها در نظر بگیریم که شامل هزینههای توزیع و سود خردهفروشی میشود باز هم برای هر کالا لازم است ماشینحسابی برای محاسبه داشته باشیم.
۳- نوسان نرخ تمامشده: تورم لحظه به لحظه و نوسانهای قیمت ارز که بر بازار مواد اولیه تاثیر میگذارد، باعث میشود قیمتهای هر دوره از تولید یک کالا با قیمت دوره قبل تفاوت داشته باشد. در این صورت مشتری با کالاهایی که در دورههای مختلف زمانی تولید شدهاند و قیمتهای متفاوتی دارند، مواجه میشود و این ابهام مهم وجود دارد که نوسان قیمت تولید چگونه برای مشتریان قابل توجیه و قابل باور است؟
۴- مشکلات درج همزمان قیمت مصرفکننده و تولیدکننده: اصل فلسفه درج قیمت تمامشده این بود که مردم هزینههای اضافی پرداخت نکنند و کالا ارزانتر به دستشان برسد. با درج قیمت تمامشده و قیمت مصرفکننده به نوعی باز هم شاهد گرانفروشیها خواهیم بود، چون باز هم فروشگاهها برای فروش، ملاک را قیمت مصرفکننده قرار میدهند که یعنی مصرفکننده باید هزینه توزیع در دورترین نقطه را بپردازد!
بیشتر بخوانید
منبع : ایسنا