۱۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۴

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بود؟/نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بود؟ نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد
گزیده‌ای از کرامات و معجزات امام سجاد (ع) را این خبر بخوانید.
کد خبر: ۵۱۸۶۵
تعداد نظرات: ۱ نظر

حضرت امام علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) مشهور و ملقب به «امام سجاد» و «امام زین العابدین»، ششمین معصوم (ع) و چهارمین امام شیعیان، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری در مدینه منوره متولد شد و در ۱۲ یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی، طی دسیسه ولید بن عبدالملک خلیفه جنایتکار اموی، در همین شهر مسموم شد و به شهادت رسید.
پدر گرامی امام سجاد (ع)؛ حضرت امام حسین بن علی سیدالشهداء (ع) و مادر بزرگوارشان حضرت شهربانو (س) دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی می‌باشد.
برای امام زین العابدین (ع) چند کنیه ذکر شده که مشهورترین آن، ابوالحسن و ابومحمد است و سید الساجدین و سیدالعابدین از دیگر القاب ایشان می‌باشد.
امام زین العابدین (ع) زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب (ع) بود. آن حضرت ۳ سال از حکومت جدش امام علی (ع) و حکومت چند ماهه عمویش امام حسن مجتبی (ع) را درک کرد.
امام سجاد (ع) در واقعه کربلای سال ۶۱ هجری قمری ۲۳ سال و فرزند عزیزش امام محمد باقر (ع) نیز ۴ سال داشت و در حادثه روز عاشورا حاضر بودند که خداوند متعال ایشان را به صورتی معجزه آسا حفظ فرمود.
بعد از آن که حضرت امام حسین (ع) پدر بزرگوار امام سجاد (ع)، با یزید بیعت نکرد و از مدینه به مکه و به همراه برادران و فرزندان و بعضى از اصحاب پیامبر (ص) و یارانشان به سوى کربلا حرکت کردند، امام سجاد (ع) در مسیر دچار بیماری و تب شدید شد، به طورى که قادر به حرکت نبود ولى از کاروان پدر جدا نشد و شدت این بیمارى باعث شد که آن حضرت (ع) نتواند در کربلا به میدان نبرد برود و با دشمن بجنگد. بیمارى امام زین العابدین (ع) گر چه بسیار رنج آور بود، ولى در حقیقت یکی از اسباب حفظ ایشان و مصلحتی بنا بر اراده الهی بود تا در کربلا به شهادت نرسد و نهضت امام حسین (ع) و سلسله جلیله امامت ادامه یابد، چرا که بیماری آن حضرت (ع) بسیار سخت، و به نظر دشمن بهبودی از آن ناممکن بود.

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بود؟/نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد (ع)
به هر حال بخش دوم نهضت حسینى (ع) پس از شهادت امام حسین (ع) و اصحاب باوفای آن حضرت در حادثه خونین کربلا و عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، به رهبرى فرزند عزیزش امام على ‏بن ‏الحسین (ع) آغاز گردید و مسئولیت سترگ پیام ‏رسانى عاشوراییان توسط امام ساجدان و عارفان (ع) در لباس جهاد اسارت و در قالب جدال و مواعظ احسن بر دوش آن حضرت (ع) قرار گرفت.
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدرش امام حسین (ع)، مسئولیت زمامداری شیعیان را از جانب خدا به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر مبارکشان بر عهده گرفتند که مصادف با دشوارترین دوران ظلم و خفقان امویان، و با زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
آن امام همام (ع) مى ‏بایست در عصر نومیدى از پیروزى حرکت مسلحانه، به روش دیگر به بیان مسأله رهبرى و امامت، و لزوم شناخت و نشانه‏ هاى امام عادل و رهبران فاسد و ستم پیشه بپردازد و مردم غافل و به جهل واداشته را به وظایفشان در برابر رهبر عادل و همت براى اصلاح جامعه بیدار سازد. تفکر اصیل اسلامى را براى جامعه تبیین نماید تا امید به ایجاد حکومت اسلامى توسط خاندان وحى را در دل همگان احیا سازد. از سوى دیگر او خود شاهد واقعه کربلا بود و همت گمارد تا یاد و خاطره حماسه‎‏سازان عاشورا را در جامعه اسلامى نهادینه سازد.
دشمن بعد از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، با بی رحمى، بازماندگان و اسراى کربلا من‎جمله حضرت امام سجاد (ع) را با غل و زنجیر و در حالی که آن حضرت (ع) را نیز سوار بر شتر بی جهازی نمودند و بر اثر فشار غل و زنجیر از رگ هاى گردن ایشان خون جارى بود، وارد کوفه مقر حکومت عبیدالهد بن زیاد کردند که جمعیت بسیارى براى تماشاى اسیران آمده بود، بنابراین امام سجاد (ع) فرصت را غنیمت شمرد و خطبه‏اى افشاگرانه بیان فرمود که ابتدا آن امام همام (ع) و همراهانشان را در خانه‏اى در کنار مسجد کوفه زندانى و بعد از مدتى، آن بزرگواران را به طرف شام محل حکومت یزید بردند.
خطبه‌های امام زین العابدین (ع) و عمه گرامیش حضرت زینب کبری (س) در کوفه و شام، ضمن تمام مصائبی که بر آن حضرت و خاندان پیامبر (ص) وارد شد، یکى از جریاناتى است که توانست علاوه بر رسوایی یزیدیان، موجب دگرگونى عجیبى در بین مردم شام گردد.
حضرت امام سجاد (ع) در بدترین زمان‎هایى که بر اهل بیت (ع) گذشت، می‌زیست. محنت و رنج او وقتى بالا گرفت که لشکریان یزید در مدینه وارد مسجد پیامبر (ص) شدند و همان جایى که انتظار مى رفت محل انتشار مکتب رسالت در عهد آن امام تقوا و فضیلت (ع) باشد، به دست سپاه منحرف بنى امیّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نوامیس مردم مدینه و کشتار فراوان، بى پروایى را از حدّ گذراندند، بدعت‌ها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، به علت تبلیغات و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی حکومت‌های نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهم‌ترین مسئولیت امام سجاد (ع)، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت (ع)، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام (ع) می‌باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می‌کرد، بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومت‌های غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می‌ساخت.
حضرت امام زین العابدین (ع) در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش‌های دینی دستخوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهم‌ترین کار خویش در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا را با دعا آغاز کرد. به طورى که دعاهاى آن حضرت (ع)، رویدادهاى عصر ایشان را تفسیر مى‎کند. چنین بود که مردم تحت تأثیر روحیات ایشان قرار گرفتند و شیفته مرام و روش آن امام بزرگوار (ع) شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث ایشان درآمدند و از سرچشمه زلال دانش امام سجاد (ع) که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود، بهره‌ها جستند.
صحیفه سجّادیّه مشهور به زبور آل محمّد، اثر بى نظیرى است که در جهان اسلام، جز قرآن کریم و نهج البلاغه، کتابى به این عظمت و ارزش، پدید نیامده که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد. از دیگر آثار ارزنده به جای مانده از آن امام همام (ع)، مجموعه اى تربیتى و اخلاقى به نام رساله حقوق می‎باشد که امام (ع) در آن، ۵۱ حق و وظیفه انسان را در برابر خدا و خود و دیگران، با بیانى شیوا و گویا ذکر فرموده است.
همچنین امام سجاد (ع) به تربیت انسان‌هایی همت گمارد که بتوانند با روشنگری و توضیح معارف الهی، مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوی را استمرار بخشند.
اقتدار حکومت‌های جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیری‌های بسیار بر مخالفان سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیام‌ها با کشتار‌های بی رحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بود که نگذاشت امام سجاد (ع) به صورت مسلحانه قیام کند.
آن حضرت (ع) موفق شد تا در سخت‌ترین شرایط و با استفاده از ظریف‌ترین شیوه‌های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شود که سرانجام ولید بن عبدالملک به تحریک برادرش هشام بن عبدالملک (لعنت الله علیهم)، امام (ع) را به دلیل پایداری و استقامت در این جهاد مقدس مسموم کرد و آن امام مظلوم بزرگوار (ع) در ۱۲ محرم یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی در مدینه منوره به فیض شهادت نائل آمد.

حضرت امام سجاد (ع)ماجرای جانگداز کربلا

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بود؟/نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد (ع)

حضرت امام سجاد (ع) در دوران زندگی، رنج‌ها و ناراحتی‌های بسیاری دید، در ماجرای جانگداز کربلا، سخت‌ترین و دشوارترین مصائب، شکنجه‌ها و ستم‌ها به آن بزرگوار (ع) وارد شد و بعد که به مدینه بازگشت، در طول ۳۵ سال ادامه عمر شریف خود، همواره از این مصائب یاد می‌فرمود، می‌گریست و اشک می‌ریخت.
خبر شهادت حضرت امام زین العابدین (ع) که با عملکرد انسانی و الهی خود، همگان را مجذوب خود کرده و با مجاهدت ۳۵ ساله خود، تصویری منور و متعالی از امامت در ذهن جامعه اسلامی ترسیم کرده بود، به سرعت در شهر پیچید و همه برای تشییع جنازه او حاضر شدند. به هنگام تشیع و دفن آن بزرگوار (ع)، انبوهی از مردم فراهم آمد که مدینه مانند آن را کمتر دیده بود. حضرت زین العابدین (ع) پس از تشییعی باشکوه، در قبرستان بقیع که قبور بسیاری از اولیای خداوند، مادر ارجمندشان حضرت فاطمه زهرا (س) [به نقلی]، همسران پیامبر (ص)، فاطمه بنت اسد، عباس عموی پیامبر (ص) و بسیاری از صحابه گرانقدر پیامبر (ص) و تعدادی از شهدای صدر اسلام در آن قرار دارد، در کنار مرقد مطهر عموی بزرگوارش حضرت امام حسن مجتبی (ع) مدفون گردید که بعداً پیکر‌های پاک فرزند و نواده عزیزش حضرت امام محمد باقر (ع) و حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز در این قطعه از بقیع، مدفون شدند.
نقل شده است که فرزندش امام محمد باقر (ع) پس از غسل آن حضرت (ع)، گریه سختی فرمود. بعضی اصحاب ایشان را دلداری می‌دادند که فرمود: هنگام غسل، آثار غل جامعه را در بدن نازنین پدرم (ع) دیدم و به یاد مصایب آن حضرت، هنگام اسارت افتادم.

بخشی از کرامات و معجزات امام سجاد (ع)

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بود؟/نگاهی کوتاه به زندگی امام سجاد (ع)

در ادامه این خبر گزیده‌ای از این کرامات و معجزات حضرت (ع) را بخوانید.

تکلم با آهو

امام باقر- علیه السّلام- از پدر بزرگوارش نقل می‌کنند که: پدرم با عدّه ‏اى از خاندان و یارانش به باغى رفتند. دستور داد تا سفره‏ اى گسترده شود. وقتى خواستند مشغول خوردن شوند، آهویى از طرف صحرا آمد و ناله کنان نزد پدرم رفت. از پدرم پرسیدند: اى پسر رسول خدا! این آهو چه می‌گوید؟

حضرت فرمود: او مى‏ گوید سه روز است که چیزى نخورده ‏ام، دست به او نزنید تا بگویم با ما غذا بخورد.

آن‌ها قبول کردند. حضرت آهو را خواند و آهو مشغول خوردن گشت، اما یکى از یاران امام، دست بر پشت آهو مالید که سبب فرار آهو گردید.

پدرم فرمود: مگر من نگفتم به او دست نزنید؟ آن مرد قسم خورد که نیّت بدى نداشتم.

پدرم به آهو گفت: برگرد، این‌ها کارى با تو ندارند. آهو برگشت و غذا خورد تا اینکه سیر شد و صدایى کرد و رفت.

از حضرت پرسیدند: یا ابن رسول اللَّه! این بار چه گفت؟

حضرت فرمود: براى شما دعا کرد.

«بحار: ۴۶/ ۳۰، حدیث ۲۳»

روایت شفاعت امام سجاد (ع) و رهایی از عقوبت الهی زائران خانه خدا

امام صادق (ع) می‌فرماید: روزی در کنار کعبه دست یک مرد و یک زن که در حال طواف بودند به هم چسبید. شاید عقوبت الهی آنان به دلیل لغزشی که برای آن دو در حال طواف پیش آمد، این بود که دستهایشان که در چنین مکان مقدسی به خیانت به هم دراز شده بود به هم بچسبد تا دیگران عبرت بگیرند.

هر کدام از آن‌ها تلاش سختی کرد که دست خود را جدا کند اما هیچکدام موفق نشدند.

مردم که در صحنه حاضر بودند گفتند: باید این دو دست را قطع کرد!

در این هنگام حضرت سجاد (ع) وارد مسجد الحرام شد. همه مردم به طرفش شتافتند و از او کمک خواستند

امام (ع)پیش آمد و دست مبارک خود را بر آن دو دست گذاشت. دست‌ها بلافاصله از هم جدا شدند.

بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۸، حدیث ۱۸
ص ۴۴ حدیث ۴۳ به نقل از کشف الغمه

معجزه نورانی شدن سنگریزه سیاه 

بر اساس روایتی از  على بن یزید؛ من در آن هنگام که امام سجّاد (ع) در سفر کربلا از شام به مدینه بازمى‏ گشت همراه آن حضرت (ع) بودم من به همراهان آن حضرت(ع)، از زنان و ... نیکى مى ‏کردم و نیازهاى آن‌ها را تأمین مى‏ کردم وقتى که آن‌ها به مدینه رسیدند مقدارى از زیورهاى خود را به عنوان پاداش و قدرشناسى براى من فرستادند آن‌ها را نگرفتم و گفتم: من براى خدا به آن‌ها خدمت کردم نه براى پول.

امام سجاد (ع) سنگ سیاه بسیار سختى را از زمین برداشت و انگشتر خود را بر روى آن گذاشت و شکل صفحه انگشتر در آن سنگ نقش بست سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: این سنگ را بگیر و هر حاجتى دارى به وسیله آن بدست بیاور.

على بن یزید مى‏ گوید: سوگند به خداوندى که محمّد (ص) را به حق مبعوث کرد آن سنگ در شب بسیار تاریک مى‏ درخشید و من در پرتو روشنائى آن اطراف را مى‏ دیدم و آن را بر قفلهاى بسته می گذاشتم، باز مى ‏شدند و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى‏ ایستادم از ناحیه آن‌ها به من گزندى نمى‏ رسید.

عالم بزرگ، شیخ حرّ عاملى (ره) با اشعار خود، به همین معجزه اشاره کرده و مى‏ گوید: وقتى که امام سجاد (ع) انگشتر خود را بر آن سنگ سیاه گذاشت از آن پس چیزهاى عجیبى همراه آن سنگ دیدم آن حضرت (ع) داراى چه بسیار معجزه و کرامت و امور فوق العاده و پیاپى و گفتار روشن و قاطع است.

 نگاهى بر زندگى چهارده معصوم علیهم السلام، شیخ عباس قمی، ص ۱۲۰

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
سیروان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
ایشون کورد بودند.
بژی کورد
گزارش خطا
تازه ها