آقای باتااوش خیلی روان فارسی صحبت میکرد و گفت اصالتاً اهل الجزایر هستم و به فرانسه مهاجرت کردم و در یک خانواده مسیحی بزرگ شدهام. بعد از تحصیلات دانشگاهی جذب پلیس فرانسه شدم و به هنگام ازدواج قسمتم یک خانم ایرانی شد و ثمره این
ازدواج هم دو فرزند است.
وی افزود: پس از اقامت در ایران مسلمان شدم و نام رضا را برای خودم برگزیدم.
از آقای باتااوش پرسیدم چگونه به پیر و مرشد ما روحالله الموسوی خمینی وصل شدی؟
گفت: وقتی
امام خمینی به پاریس آمد، پلیس فرانسه چند نفر را برای محافظت نزد امام فرستاد، اما آقای خمینی هیچ کدام را نپذیرفت تا این که قسمت من شد و در همان دیدار اوّل علاقهای میان من و آقای خمینی برقرار شد و، چون فارسی هم صحبت میکردم مزید بر علت شد و در مدت ۱۱۶ روز اقامت امام در نوفل لوشاتو همواره با امام بودم:
سپس ادامه داد و گفت: وقتی که قرار شد آقای خمینی به ایران بیاید من هم همراه ایشان در آن پرواز تاریخی بودم و زمانی که
هواپیما میخواست در
فرودگاه مهرآباد به زمین بنشیند، یونیفرم مخصوص پوشیدم و به هنگام تشریففرمایی امام از پلههای هواپیما دست امام را گرفتم و امام هم دست مرا گرفت و از پلهها پائین آمدیمـ روز عجیبی بود، انگار مسیح (ع) ظهور کرده بود.
ایشان ادامه داد: به علت علاقهای که به امام پیدا کرده بودم به احمد آقا گفتم میخواهم در ایران بمانم. احمد آقا گفت دولت فرانسه برای شما مشکل درست نمیکند ؟
گفتم: خیر.خودم را بازنشسته میکنم. بعد از موافقت امام و احمد آقا و گرفتن حکم بازنشستگی به ایران آمدم و با نظر احمد آقا با شهید چمران همکاریهای متعدد داشتم.
ژرژان فابین باتااوش چندی پیش در تهران و در سن ۷۴ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید
منبع : تابناک جوان