تابناک جوان : از آغاز بهمن به دستور وزیر کشور به عنوان فرمانده ستاد ملی مبارزه با کرونا مقرر است دانشگاه ها و مدارس به صورت کاملا حضوری ( شبیه آنچه قبل از کرونا فعالیت می کرده ) با رعایت موازین بهداشتی فعالیت کنند. خارج از اینکه سرنوشت سویه کرونا در کشور که روزانه چند صد نفر به ابتلاهای جدید می افزاید و اخطارهای پزشکان درباره آغاز پیک ششم کرونا در مقایسه با این فرمان چه می شود؟ اما این دستور وزیر کشور و تایید مسئولین وزارت آموزش و پرورش برای اولین بار نیست که اتفاق افتاده است.
حداقل برای ما اهل رسانه سه یا چهار بار مسئولین دو دولت درباره ی ضرورت همزیستی با کرونا حرف زده اند و حتی اگر به خاطر داشته باشیم ، رئیس جمهوری قبلی یک بار دستور داد از شنبه همه چیز به حالت اولیه برگردد اما فقط دو سه روز زمان کافی بود که با تعطیلی بقیه بخش ها ثابت شود که مساله ی کرونا یک امر اداری نیست.
همچنین در بسیاری از اظهار نظرها به استناد مطالعاتی اروپا در مدارس خود انجام داده بود درباره ی نقش مدارس در همه گیری کرونا حرف هایی زده شد که حداقل در این ماه های نیمه حضوری هر کسی که یک فرزند مدرسه ای داشته باشد و فقط چند روز فرزندش را به مدرسه فرستاده باشد، می تواند به عمق پرت و پلا بودن آن پی ببرد. چه اینکه خود ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کرد، مدارس در صدر تخلفات بهداشتی حوزه کرونا هستند.
به هر حال قبل از اینکه بخواهیم درباره این که مدارس ، مشاغل و مسافرت ها از سر گرفته شوند و یا نه؟ باید درباره ی تداوم سیاست گذاری غلط و مبتنی بر چانه زنی که خسارت های گسترده ای برای کشور در دوره کرونا داشته یاد کنیم و درباره آن اخطار بدهیم.
سیاستی که در دولت گذشته ، وزارت بهداشت را عملا به یک نهاد مرثیه سرا و نق زن تبدیل کرده بود و همین حالا هم در حال بازتجربه ی همان وضعیت برای تیم جدید کاری هست.
یکی از مهم ترین ایراداتی که مادر همه این مصیبت هاست ، البته باور نکردن کرونا در کشور ما و بسیاری از کشورها و منتظر ماندن برای فرا رسیدن زمان موهومی به نام پس از کرونا است. این مساله ریشه تمام رفت و برگشت هایی است که موج انسان های بیمار و کشتگان کرونا و فقر و فلاکت اقتصادی را شکل داده و همه ی افراد را در وضعیت انتظار و تعلیق به ورطه هلاکت نزدیک کرده است.
در کل این دو سال کرونایی نه شکل مدارس ، نه مدل جدید خوابگاه ها ، نه کلاس ها و آزمایشگاه های دانشگاهی و نه قوانینی برای انتقال دانشجویان به اوطان شان ، نه آموزشی برای دورکاری ، آموزشی برای نحوه زیست در مدارس با وضعیت کرونا ، نه تغییری برای زمان سال تحصیلی به نحوی که نیاز به باز بودن پنجره ها باعث بیماری بچه ها نشود و نه تقریبا هیچ کار فرهنگی ریشه داری برای زیست کرونایی صورت نگرفت. هیچ تغییری در شکل وزرشگاه ،چیدمان استاندارد رستوران ها، استخرها، سینما و تئاتر صورت نگرفت و همه چیز فریز شد تا زمانی که نمی دانیم کی فرا می رسد ؟
در فضاهای رسانه ای و مردمی هم مطالبه درستی درباره زیست کرونایی شکل نگرفت. مرتبا به هم گفتیم که ماسک می زنیم. واکسن بخرید. کرونا را شکست می دهیم. واکسن بزنید. به هم کمک کنیم و...
واقعا گویی قرار نبود باور کنیم که جامعه ی ما به باز تعریف بسیاری از شئون خود نیاز دارد و به جای انفعالِ منتظر پساکرونا بودن که در آن چند میلیون دانش آموز و دانش آموخته بیسواد و چاق و غیر اجتماعی مدرک می گیرند یا ارتقا می یابندغ باید پاردایم از آموزش طراحی می شد که متناسب با شرایط جدید باشد.
این در حالی است که پس از مشخص شدن زوایای کرونا و اعلام این که کرونا حداقل تا چندین سال با بشر است نیاز به سیاستگذاری های جدیدی در عرصه مدیریت کل جامعه داشتیم و داریم.
حال امروز اعلام شده در کمتر از یک هفته تعداد مبتلایان به این بیماری از 1000 بیمار به بیش از 5000 بیمار رسیده و به تناسب همین وضعیت احتمالا در یکی دو هفته آینده، تعداد درگذشته های این بحران ما را از خوش خیالی و خواب خوش بینی کاذب بیرون خواهد آورد. به فراگیر شدن سویه امیکرون که سرعت انتفال آن چند صد درصد بیشتر از سایر سویه هاست دوباره بیمارستان های ما پر از افراد بیمار و دردمند می شود و روز از نو و روزی از نو!.
بدون اینکه ما بخواهیم به خود بیاییم که با کرونا به عنوان یک مفهوم مزاحم اما غیر قابل کنترل چه باید کرد؟ که با کمترین تلفات زندگی عمومی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه به هم نریزد؟
فراتر از چند دستورالعمل بهداشتی که تجربه ثابت کرده ، امکان تداوم آن از نظر اجتماعی خیلی امکان پذیر نیست. این بار به نظر می رسد وقت آن است که در ستادهای مدیریت کرونا جامعه شناسان و روانشناسان و معماران و طراحان نقش های هم سطح مدیریت درمانی و بهداشتی این موضوع داشته باشند و رسانه ها ستون فقرات فرا رفتن از بحران در حوزه کرونا باشند.
*مدیر مسئول تابناک جوان