«
ممیزی» برنامهی پرطرفدار این روزهای
نمایش خانگی است که با ساختاری آیتمی و رویکردی نقادانه با حضور دو بازیگر وحید آقاپور و حامد جوادزاده پخش میشود. این برنامه یک عقبه رادیویی و تلویزیونی دارد، ابتدا در سال ۸۵ در رادیو اجرا شد و سپس این آیتمها در برنامه شهرآورد از شبکه یک پخش شد و بازخوردهای خوبی هم داشت، اما بعد از مدتی متوقف شد. گویی خودش هم ممیزی شد.
رضا صائمی درباره این برنامه نوشت: از حیث بصری شاید بتوان گفت نام این برنامه با چهره و نام وحید آقاپور که
نقش آقای ممیز را بازی میکند گره خورده و شناخته میشود. خونسردی و بازی با نگاهش در عین تسلط بر نقش و استفاده درست از میمیک صورتش نقطه قوت اوست که به بازنمایی درستی از کارکتر یک فرد ممیز و ناظر که در نزد اکثریت به
سانسورچی شناخته میشود، کمک میکند. خود این پرسوناژ و ویژگیهایی که دارد یک حس دوگانه را در مخاطب ایجاد میکند به این معنی که هم از دست او حرص میخورد و هم به شدت کاراکتری دوستداشتنی است که میتواند بدون اینکه خودش بخندد، مخاطب را بخنداند.
در واقع او نقش
کمدی را جدی یا نقش جدی را کمدی بازی میکند که جنس کمیک و شیوه
طنز آن متناسب با حال و هوای این برنامه و رویکردش صورتبندی شده است. در نهایت آنچه میبینم به تصویر کشیدن یک تراژدی به زبان طنز و کمدی است. زبان طنزی که فرآیند مجوز گرفتن آثار هنری خاصه در حوزه شعر و ترانه و موسیقی و شکلگیری آنچه اثر مجاز مینامند را به شکل طنازانه روایت میکند.
یکی از کارکردهای ضمنی این برنامه حتی شاید بتوان گفت در ضمیرناخودآگاه آن و البته مخاطب رخ میدهد که معرفی برخی از آثار مطرح و حتی ماندگار حوزه موسیقی به مخاطب است. در واقع در خلال شوخیهایی که با یک شعر و ترانه میشود خود آن اثر برای مخاطب مورد بازخوانی و خوانش دوباره قرار میگیرد و یک نوع تبلیغ ناخواسته درباره آن اثر در دل این طنازیها شکل میگیرد. چه بسا مخاطبی که با یک اثر آشنا نیست و مثلا تا کنون فلان قطعه و آهنگ را نشنیده ممکن است ترغیب شود که اصل آن اثر را جستجو و دانلود کرده و بشنود یا حتی از یک ترانه و آهنگی خوشش آمده به علاقه شخصی او بدل شود.
به ویژه اینکه گاهی برخی از ترانههای ماندگار موسیقی ایران دستمایه پرداخت طنازانه قرار میگیرد که برای بسیاری از مخاطبان خاطرهانگیز است و بار دیگر آن را در ذهن مخاطب زنده میکند. یکی از نکاتی که باید در تولید محتوای طنز برنامه ممیزی مورد توجه قرار بگیرد
خلاقیت در نوشتن متن آن است. خلاقیت در طنز کلامی و تغییراتی که در یک ترانه ایجاد میکنند. در واقع میتوان ممیزی از حیث زبانی را واجد یک ساختار ترکیبی دانست که از طنز و کمدی به شکل توامان بهره میبرد. سویه طنز آن را باید در تغییر شعر و ترانه جستجو کرد که به جهان ادبیات ربط دارد و سویه کمدی را هم به وجوه تصویری آن که به جهان نمایش مربوط میشود.
علی بحرینی نیز نوشت: «ممیزی» نیاز به معرفی یا تبلیغ ندارد. من سالهاست طرفدارش هستم و آنرا برنامهای تاثیرگذار میدانم که باعث شده ممیزیهای واقعی - حتی اگر روی سانسورهای غیرمنصفانه، مصمم هستند- لااقل از ادبیات احمقانهای که در برنامه «ممیزی» به نقد کشیده میشود، فاصله بگیرند. توجه کنید: «ممیزی» با نیروهای انسانی معدود و در محدودترین فضای ممکن ساخته میشود، اما به برنامهای حوصله سر بر تبدیل نشده است. آنچه «ممیزی» را زنده و سرحال نگه داشته، اصالت رادیویی این برنامه است. «ممیزی» هستهای محکم دارد به نام متنهای رادیویی. حامد جوادزاده و وحید آقاپور تا اینجای کار، فریب موفقیت برنامهشان را نخوردهاند! کامیابی «ممیزی» دلیلی نشده آنها ریخت و محیط این برنامه را عوض کنند و به سراغ لوکیشن یا میزانسنی بزرگتر که تسلطی برای ادارهاش ندارند، بروند.
بله «ممیزی» اصالت رادیویی دارد، اما فراتر از یک برنامه رادیویی است. حضور درخشان وحیدآقاپور مقابل دوربین باعث شده «ممیزی» علاوه بر آنکه یک برنامه شنیدنی است، برنامهای دیدنی هم باشد. رادیو مثل تلویزیون نیست! در رادیو، نمیتوانی کم سواد باشی و بدرخشی! وحید آقاپور، باسواد است و مهمتر اینکه پذیرفته سوادش را در بستر طنز، اراده کند! «ممیزی» قسمت مهمی از رقابتش با بسیاری از برنامههای پرهزنیه و مدعی را دقیقا در همین مرحله میبرد. در بخش دیگری از این رقابت نیز با یک بازیگر بسیار باهوش مواجه هستیم که بلد است بدون حضور در لوکشینهای مختلف و حتی بدون تکان دادن فیزیکش دهها ساعت، جذاب بماند و همچنان حرفی برای گفتن داشته باشد. «ممیزی» برای جذب مخاطب حداکثری، تولید نمیشود و شاید جزو معدود برنامههایی باشد که از همان ابتدا به جذب مخاطبان خاص فکر کرده است.
به سازندگان «ممیزی» انگ متصل بودن به ساختارهای پیچیده قدرت را میزنند و برای اثبات حرفشان سراغ همان تاکتیک نخ نما شدهای میروند که با استفاده از آن حدود سال به عادل فردوسی پور تاختند! «ممیزی» با انتخاب درست و هوشمندانه قابش و در نظر گرفتن خطوط قرمز حاکم بر جامعه، همچنان زنده است. شاید بعضی مدیران نهادهای فرهنگی - که تعدادی از آنان، جزو ممیزهای سابق هستند- از جوادزاده و آقاپور متنفر باشند! اما «ممیزی» به زندگی اش ادامه میدهد.
کاربری در این باره نوشت: این برنامه "ممیزی"رو میبینیم و کلی میخندیم، اما واقعیته، نه لزوما در اون سطح، اما عین واقعیته. همین حالا شما یه چرخی بزن توی رسانهها، ببین سانسور در چه سطحی رخ میده.
دیگری نوشت: این برنامه #ممیزی عجب برنامه باحالیه، آدم از خنده روده بر میشه به خصوص قسمتهای «عالیجناب عشق» و «زخم کاری»
منبع: برترین ها