تابستان امسال بود که به همراه جمعی از اعضای گروه
جهادی شهید انصاری اراک برای ساخت واحد مسکونی، ولی نعمان روستای مشهد الکوبه به این روستا رفتم تا هم گزارشی تهیه کنم و هم در ساخت واحد مسکونی برای دو خانوار محروم این روستا مشارکت کنم.
اولین حضورم در اردوهای جهادی تجربه خوبی به همراه داشت و از این حرکت فرهنگی تجارب ارزشمندی در زمینه ترویج کار و تلاش، تقویت توانمندیهای فردی و گروهی و تجربههای شغلی و جهادی کسب کردم.
یک هفته به همراه
نوجوانان بسیجی در ساخت این واحدها مشارکت داشتم و امروز برای کاری به روستا رفتم و از دیدن تکمیل آن دو منزل مسکونی بسیار خوشحال شدم.
با دیدن منازل ساخته شده و برای مرور خاطرات سری به عکسهای آرشیوی زدم که تصاویری از نوجوانان کم سن و سال که در ساخت این واحدها مشارکت داشتند، توجه مرا به خود جلب کرد.
یاد حرفهایشان افتادم، حرفهایی از جنس مردانگی و غیرت ـ از داوود که میگفت: دلش میخواهد آنقدر پول داشته باشد که برای همه
کودکان و نوجوانان هم سن و سالش خانه و مسکن بسازد، از محمد ۱۳ ساله که اوهم دلش میخواست تا اخر عمرش برای نیازمندان کار کند.
مهیار هم آرزوهای قشنگی داشت، آرزوهایی از جنس معلم شدن و درس دادن به کودکان محروم.
یکی دیگر از بچههای گروه که نامش در خاطرم نیست، تصمیم داشت تا اخر تابستان در اردوهای جهادی شرکت کند و برای نیازمندان خانه بسازد تا سرپناهی باشد برای روزهای گرم و شبهای سرد زمستان.
طعم حضورشان در اردوی جهادی برایم لذت بخش بود، کار کردنهای خالصانه و خستگی گرفتنهای کودکانهشان، تصویری بود که هیچگاه از خاطرم محو نمیشود.
منبع: فارس