برخی از کودکان،
نوجوانان و حتی بزرگسالان در اصلاح «خجالتی» هستند حال این خجالتی بودن در کودکی به یک صورت بروز میکند مثل اینکه در برابر غریبهها ساکت میشوند و حرف نمیزنند یا پشت والدینشان پنهان میشوند و در بزرگسالی نیز کم حرف و منزوی میشوند و این افراد کمتر میتوانند دوستان زیادی داشته باشند. خجالتی بودن یک ویژگی شخصیتی است که از دوران کودکی به صورت ژنتیکی یا محیطی بروز میکند و نباید برای افراد باعث شرمندگی شود در حالیکه خیلیها از خجالتی بودن خود موذب و ناراحت میشوند و همین هم باعث ایزوله شدن بیشترشان میشود به گفته محققان بیش از نیمی از
بزرگسالان خجالتی هستند و نیمی از آنها هم مدعی هستند که از کودکی خجالتی شده اند. نکته مهم این است که افراد بدانند خجالتی بودن در دوران کودکی قابل رفع و در بزرگسالی هم قابل درمان است فقط اینکه کودکان برای کنار گذاشتن خجالتشان نیاز به حمایت و کمک بزرگترها دارند. ابتدا بررسی کنیم که اصلا این خجالت چه ریشهای دارد؟
*کم رویی؛ آموختنی یا ژنتیکی؟
نخستین نکته این است که ویژگیهای شخصیتی اغلب وراثتی هستند و کم رویی نیز به گفته محققان ژنتیکی است. براساس تحقیقات محققان در دانشگاه هارورارد ۱۵ تا ۲۰ درصد نوزادان تازه به دنیا آمده در محیطشان ساکت و آرام هستند، اما از همین میان افراد تنها ۲۵ درصد در نوجوانی خجالتی باقی هستند و در دوران کودکی پرشور و نشاط نشان میدهند. اما چنین تحقیقاتی درباره وراثتی بودن کم رویی نباید باعث شود که تصور کنیم کم رویی و خجالتی بودن صرفا ارثی است و محیط نمیتواند تاثیری روی افراد بگذارد. مدلهای والدگری میتواند بر بچههای خجالتی اثر مثبت بگذارد. مادری که خودش همیشه ساکت و آرام است و در جمع کمتر گپ و گفت میکند و مراوده زیادی با اطرافیانش ندارد، فرزندش نیز مطمئنا کم ارتباط و کم رو میشود و این الگو را از مادر برمیدارد.
تحقیقات نشان داده بخش اعظم بچههای کم رو با قرار گرفتن در محیطهای پرنشاط میتوانند الگوبرداری کنند و دست از خجالتی بودنشان بردارند. برخی از والدین تصور میکنند که باید بچه نابغه و متفاوتی تحویل جامعه دهند و مدام از او توقع بیش از ظرفیتش را دارند به همین دلیل بچه که نمیتواند بنا به توانایی و سن و سالش عمل کند دچار احساس بد و شکست و به طبع شرمساری میشود و همین او را به سمت انزوا و خجالتی بودن سوق میدهد.
*والدین چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
-آموزش راهبردهای مقابله با کم رویی
به کودکتان بیاموزید از دیگر کودکان سوال کند و به جواب هایشان گوش دهد. با او صحبت کنید چطور موقعیتی را که باعث عصبی شدن او شده مدیریت کند. مثلا به او بگویید که: «اگر در مهمانی عصبی بودی چه کار باید بکنی تا آرام شوی؟ میتوانی با یکی از بچههایی که در مدرسه میشناسی معاشرت کنی، میتوانی پیشنهاد کنی که تو هم از مهمانها پذیرایی کنی، فکر میکنی با دیگر بچهها درباره چه چیزی میتوانی صحبت کنی؟»
-برچسب خجالتی بودن به بچهها نزنید
برخی
والدین عادت دارند که جلوی دیگران دیالوگهای این چنینی را بیان کنند: «ببخشید، این پسر من خیلی خجالتی است» جملهای است که مادر و پدر یک کودک خجالتی معمولا زمان روبهروشدن با دیگران به زبان میآورند. غافل از اینکه این کار اشتباه است! گفتن اینکه فرزندتان خجالت میکشد یا خجالتی است، به او این پیام را میدهد که چیزی غیرطبیعی در وجودش هست و شما از این بابت شرمنده یا نگران هستید.
همین موضوع موجب میشود تا کودک احساس گناه و تقصیر کند. درحالیکه بهترین کار این است که از احساسات او باخبر شوید و به این نکته توجه کنید که او میتواند بر ترس خود غلبه کند. برای مثال به او بگویید: «گاهی اوقات طول میکشه که تو در یک موقعیت جدید بتوانی با بقیه گرم بگیری، تولد محمد یادت میآید چطور در تمام بازیها دست من را گرفته بودی؟ اما آخر مهمانی کلی با بچههای دیگر اخت شدی و از بازی با آنها لذت بردی.»
-با کمرویی فرزند خود همدردی کنید
برخی هم تصور میکنند که نباید کم رویی را به روی بچه بیاورند و آن را باید مخفی کنند درحالیکه این اشتباه است. اذعان به آنچه او احساس میکند، بدون داوری منفی، به او کمک میکند احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد. دادن این تصور که چیز بدی در رفتار او وجود دارد باعث میشود او حس بدی پیدا کند و در نتیجه خجالتیتر شود. همدردی با فرزندتان به او کمک میکند که مهارتهای اجتماعی خود را افزایش دهد و با دیگران ارتباط برقرار کند. به کودکتان نشان دهید، احساس او را درک میکنید. وقتی در یک جشن تولد وارد یک اتاق پر از کودک میشوید به او بگویید: «میدانم سخت است وارد جمع بچههایی بشوی که این همه سرو صدا میکنند!» این جمله به او کمک میکند حس راحتی بیشتری داشته باشد و بتواند رفتار بهتری از خود نشان دهد. این نکته را درباره فرزندتان به یاد داشته باشید که کودک خجالتی، مضطرب است و مدام تصور دارد که دیگران اگر بفهمند او خجالتی است به او آسیب میزنند؛ بنابراین این خجالت اعتماد به نفس او را کاهش میدهد و باعث اضطرابش میشود. پس گام دیگر این است که در نظر داشته باشید با احساس او همدلی کنید. مثلا وقتی ترسید نگید این که ترس نداره یا نترس، باید گفت میدونم میترسی. در صورت نفی احساس کودک، او به این نتیجه میرسد که من هیچی نمیفهمم، هر چه احساس میکنم اشتباه است و شروع به نفی احساس و شخصیت خود میکند.
-کودک را مستقیم تصحیح نکنید
هرگز او را جلوی دوستانش یا در مقابل جمع یا حتی جلوی خواهر و برادرش اصلاح نکنید. اگر کلمهای گفت که اشتباه بود، در جملهای از آن کلمه استفاده کنید. در صورت لزوم، در اتاقش به تنهایی درباره کار اشتباهش صحبت کنید. همچنین وقتی با شما صحبت میکند به او توجه مخصوص نشان بدهید. اگر در حال تلفن حرف زدن، صحبت با دوستانتان، کار با کامپیوتر، یا تماشای تلویزیون هستید لحظهای کارتان را متوقف کنید، به چشمانش نگاه کنید و در صورت لزوم از او بخواهید بعد از اتمام کارتان با او صحبت خواهید کرد.
-کارهای مشارکتی انجام دهید
انجام کارهای مشارکتی حس
اعتماد به نفس بچه خجالتی را کاهش میدهد مثلا گاهی از او بخواهید برایتان کتاب بخواند، آواز بخواند یا فیلم و کارتونی که دیده برایتان تعریف کند و شما هم مشتاق باشید، اما هرگز به او یا کارهایش نخندید چرا که اثر عکس بر احساس او خواهد داشت.پس از شش سالگی با کمک مربی او را در زمینه یک ورزش گروهیمثل فوتبال یا بسکتبال به سمت ورزش سوق دهید، اما ورزشهای فردی او را منزویتر میکند.
نکات دیگر درباره از بین بردن کم رویی این است که در نظر داشته باشید هرگز با فرزندان دردل نکنید یا مثلا بدی دیگران را برایش نگویید. درست است که پدر و مادر باید دوست بچهها و راهنمایشان باشند، اما قرار نیست فرزندان آنها هم دوستانشان باشند. استفاده از واژگان و جملات «تو خیلی خوبی»، «مرسی پسر یا دختر خوبم»، «ممنونم ازت» اثر مثبت دارد.
در نهایت اینکه اگر یک
فرزند خجالتی دارید او را به خاطر اشتباهاتش تنبیه نکنید، از ظاهرش ایراد نگیرید و او را با کسی مقایسه نکنید، اجازه بدهید اشتباهات بی خطر داشته باشد، به او احساس گناه ندهید با گفتن جملاتی مثل «از دستت خسته شدم»، «پیرم کردی»، «کاش بمیرم راحت شم» یا «لنگه بابات یا مامانت هستی» و ...، بچهها را جاسوس نکرده و با آنها قهر نکنید و در نهایت باز هم تاکید میشود که از خجالتی بودنشان در جمع حرفی به میان نیاورید چرا که بچهها به این امر خیلی حساس هستند و احساس
قضاوت منفی به آنها دست میدهد. در قبال همه این نبایدها بهتر است که برای هر پیشرفت کوچک آنها را تحسین کنید تا قضاوت آنها نسبت به دیگران مثبت شود مثلا بگویید: «به تو افتخار میکنم»، «خوشحالم که فرزندم هستی»، «چه قدر شجاعی» و ...
بیشتر بخوانید
منبع : فارس