چقدر از دوستی‌های مجازی به ازدواج منتهی می‌شود؟

گسترش فضای مجازی فصل جدیدی را از روابط اجتماعی به وجود آورده و توانسته در زندگی افراد جا باز کند تا جایی که مردم از فاصله‌های دور از این فضا باهم ارتباط برقرار می‌کند و گاهی این آشنایی دربین جوانان منجر به ازدواج می‌شود.  افراد از هرجایی که باهم آشنا شوند چه در فضای مجازی و فضای حقیقی، فرایند آشنایی و شناخت باید سپری شود و پس از طی شدن این فرایند تازه می‌توان فهمید که رابطه کارآمد هست یا نه که باید حدود سه ماه از آن رابطه سپری شود.

 احتمال ختم شدن ارتباط مجازی به ازدواج چقدر است؟

وقتی با کسی در فضای مجازی آشنا شدید و با گذشت مدتی از این ارتباط، احساس می‌کنید که هر دو به هم علاقه‌مند شده اید، پیش از عمیق‌تر شدن این رابطه و وابستگی عاطفی یکدیگر را حضوری ملاقات کنید. ارتباط حضوری پس از مدتی آشنایی در فضای مجازی این امکان را به شما می‌دهد که در صورت عدم یافتن معیار‌های همسر آینده تان در فرد مقابل پیش از وابستگی عاطفی و ایجاد حس سرخوردگی جدا شوید.
در عین حال، اگر با کسی آشنا شده اید که حاضر به ارتباط حضوری نیست و از آن طفره می‌رود، بهتر است این ارتباط مجازی را تمام کنید. مهم نیست چقدر شرایط او در این دنیای مجازی ایده آل به نظر می‌رسد. مهم این است که او نمی‌خواهد این ارتباط به رابطه‌ای حقیقی و حضوری برسد. احتمالا در این میان چیزی وجود دارد که فاصله رویا را تا حقیقت زیاد کرده است.
در مدتی که با یکدیگر ارتباط مجازی دارید، راه عقل و احتیاط را در پیش بگیرید. اطلاعات خود را بی پروا و در همان روز‌های اول آشنایی در اختیار فرد قرار ندهید. مراقب کلاهبرداری‌های مالی باشید و برای ارتباطات مجازی پول خرج نکنید. با احتیاط پیش بروید تا زمان کافی برای شناخت و رسیدن به مرحله دیدار حضوری طی شود. پس از ارتباط حضوری و کسب اطمینان بیشتر در زمینه تناسب‌های شخصیتی، فکری، فرهنگی و خانوادگی، بهتر است آشنایی را در محیط خانواده و زیر نظر بزرگ‌تر‌ها ادامه داده و مرحله تحقیق درباره همسر را به خوبی انجام دهید.

یکی از افرادی که از طریق آشنایی در شبکه‌های اجتماعی اقدام به ازدواج کرده است، گفت: چند سال پیش در یکی از گروه‌ها در فضای مجازی با دختری در یکی از شهر‌های شمالی آشنا شدم که در ابتدا فقط یک دوستی ساده بود فقط گاهی باهم صحبت داشتیم.بعد از گذشت حدود دو ماه حس کردم که سلیقه‌های مشترک زیادی زیادی داریم که صحبت‌های ما در این مدت به چند ساعت در روز رسید، تنها مشکلی که بین ما وجود داشت فاصله مکانی بود که دخترمورد علاقه من در یکی از شهر‌های شمال زندگی می‌کرد، اما این موضوع برای من مهم نبود. مدتی که از این رابطه گذشت این ماجرا را برای خانواده مطرح کردم که می‌خواهم ازدواج کنم، اما با مخالفت پدر و مادرم روبه روشدم، اما با اصرار و مدتی ترک خانه توانستم موافقت آن‌ها را جلب کنم و باهم ازدواج کردیم.
مدتی که گذشت فهمیدم مریم را خوب نمی‌شناسم و من فقط نکات مثبت او را می‌دیدم، مریم بعد از یک سال به بهانه دور بودن از خانواده و دلتنگی بیشتر در خانه پدرش بود می‌گفت باید انتقالی بگیری، چون من دیگر نمی‌توانم به دور از پدر و مادرم زندگی کنم. همینطور هر روز به مشکلات و در گیری‌های ما افزوده می‌شد تاجایی که دیگر راهی به جز طلاق نمی‌دیدیم و بعد از یکسال و نیم از هم جداشدیم.

 

منبع : تابناک جوان