محققان و مورخان و گاه
روزنامه نگاران در سالهای حیات مطبوعات ایران را بر اساس دیدگاه و سلیقه خود دوره بندی کرده اند. گروهی کیفیت و عدهای کمیت را مبنای دوره بندی قرار داده اند. اما نگاهی به این گستره و سیع و بررسی مطبوعات ایران این حقیقت را نشان میدهد که این دوره بندیها عمدتا با آنچه بر مطبوعات گذشته است و مطبوعاتیان عرضه کرده اند سازگاری ندارد.
مطبوعات در ایران در طول عمر خود را در دوره قاجار، ۵۳ سال را در دوره پهلوی و در دوران جمهوری اسلامی گذرانده اند. این تقسیم بندی بر اساس سه دوره اصلی: قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی تفکیک میشود.
اما امروز میتوان دقیقتر روزنامه را به دوران قبل از اوج گیری شبکههای اجتماعی و بعد از فراگیری شبکههای اجتماعی و فضای مجازی تقسیم کرد، به بیان بهتره با فراگیری فضای مجازی و شبکههای اجتماعی رسانههای سنتی مانند روزنامه با فضای جدیدی روبرو شدند که گاه به سمت مجازی شدن پیش رفتن و دیگر چاپ نشدند و یا با تاثیر پذیری از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مجاری جدیدی در کنار فضای سنتی برای ارتباط با مخاطب یافته اند.
آنچه مشخص است فضای روزنامههای رسمی به پیش از اوج گیری
شبکههای اجتماعی و فضای مجازی باز نخواهد گشت و هر روز بیش از پیش با این فضا درگیر خواهد شد، انچه از گفتگوی اهالی رسانه به گوش میرسد گاها دنبال کننده گان کانال یک روزنامه از تعداد نسخه فروخته شده روزنامه بیشتر است و از سوی دیگر شکل گیری رقبای جدی برای روزنامه در شبکههای اجتماعی در حدی جدی است که حتی سبک نگارش روزنامهها را در مواردی در بازنمایی در شبکههای اجتماعی تغییر داده است.
نگرشهای توییتری و یا تلگرامی در متنهای روزنامه شاهد تغییری است که از اثر گسترش شبکههای اجتماعی حاصل شده است که در حقیقت کوه یخی است که فقط قسمت بالایی آن از آب بیرون زده و بیان واضحتر تاثیر شبکههای اجتماعی بر رسانه مکتوب محدود به تغییر ادبیات و یا مجازی جدید ارتباط نیست و با گذشت زمان تا حدود زیادی تحولهای مبنایی و ساختاری را در بر خواهد داشت.
آنچه بررسی شده است حجم محتواهایی است که در یک سال گذشته توسط کاربران فارسی زبان در شبکههای اجتماعی منتشر شده و در آن به روزنامه سراسری کشور اشاره شده است. به بیان بهتر دادههای
تلگرام و توییتر -که شامل بیش یک و نیم میلیارد پست و توییت در یک سال است- به عنوان بسترهای اصلی شبکههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته که نمودار زیر حاصل آن است. بازه زمانی این بررسی از ابتدای زمستان سال ۱۳۹۹ تا انتهای پاییز سال ۱۴۰۰ است.
نکته بسیار مهم این است که تعداد محتواهای منتشر شده بر روی نام یک
روزنامه به معنی بازنشر بیشتر محتوا زا آن نیست بلکه ممکن است در بستری مانند توییتر به طنز به نام یک روزنامه اشاره کرده باشند و یا در نقد یک روزنامه محتوا منتشر کرده باشند. اما به صورت کلی تکرار نام هر برندی در فضای شبکههای اجتماعی جدای از رویکرد مثبت و یا منفی موضوع مهمی است که باید به آن توجه داشت.
همان گونه که میبینید سهم بیشینه پستهای تلگرامی مربوط به روزنامه کیهان، روزنامه ایران، روزنامه جمهوری اسلامی، روزنامه شرق، روزنامه همشهری و روزنامه دنیای اقتصاد که همان طور که پیش از این گفته شد این به معنی نقل بیشتر محتواهای روزنامهها نیست بلکه ممکن است در مورد بعضی از این روزنامه نقد یا طنز مطرح شده باشد و یا به عملکرد آن در پوشش اخبار یا موضوعات دیگر انتقاد شده باشد.
در صورتی که در بستر توییتر اول روزنامه کیهان، بعد از آن روزنامه شرق، روزنامه اطلاعات، روزنامه اعتماد، روزنامه جمهوری اسلامی هستند که بیشترین گفتگوی کاربران حول آنها شکل گرفته که ممکن رویکرد مثبت، منفی و یا نقل قول از آنها باشد.
در میان محتواها روزنامههای قدیمیتر گاها محتوایی که سالها قبل منتشر کرده اند بر حسب اتفاقات روز و یا همزمانی تاریخی در فضای پیام رسانهای و یا
شبکههای اجتماعی بازنشر میشود، که در این قبیل محتواها روزنامههایی مانند کیهان، اطلاعات و... سهم اصلی را دارند.