در این چند سال شاید سرمایه گذاری
تلویزیون روی آثاری بوده که درصد بسیاری از مخاطبان را جذب خود کردند و بر همین اساس مدیران بر آن شدند تا فصلهای بعدی آن را هم بسازند. شاید اولین سریالهای دنباله دار مربوط به آثار طنز بودند و در ادامه دامن همه سریالهای تلویزیونی را گرفت از زیر آسمان شهر گرفته که یکی از اولین سریالهای دنباله دار تلویزیون بود تا ستایش و بچه مهندس و از سرنوشت.
رفته رفته دیگر برای سازندگان و مدیران این اولویت وجود نداشت که برای ادامه دادن سریالها به سمت کدام سوژه بروند و هر کدام بنا به فراخور شرایط و داستانی که داشتند با پایانی باز سریالها را در فصلهای بعدی میساختند.
نکتهای که در اغلب این سریالها وجود داشت این بود که داستان آنها در فصل دوم در ادامه داستان فصل قبلی نبوده و صرفا فضا و بازیگران آنها ثابت مانده اند و همین به نوعی زدن در ذوق مخاطبان هم به حساب میآید.
در حقیقت سازندگان پس از دیدن موفقیت قسمت اول دلشان نمیخواهد که مخاطب جلد شده را از دست بدهند و همین باعث میشود تا دست به کار شوند و با الگوقراردادن سریالهای دنباله دار خارجی، سریال خود را هم ادامه دهند. اما این اتفاق در بیشتر مواقع به درستی اتفاق نمیافتد و ادامه دادن سریالها باعث میشود خاطره شیرین تماشای فصل اول آن هم از بین برود.
در ادامه نگاهی داریم به سریالهایی که سازندگانشان ترجیح دادند آنها را ادامه بدهند:
«زیر آسمان شهر» و سردمداری سریالهای آپارتمانی
شاید یکی از سریالهایی که به عنوان اولین سریال کمدی ادامه دار شناخته شود، زیر آسمان شهر باشد. سریالی که برای اولین بار سبک زندگی آپارتمان نشینی را به تصویر میکشید.
مهران غفوریان این سریال را کارگردانی و تهیه کرده بود و رضا عطاران آن را به نگارش درآورده بود.
این سریال با اینکه روابط بین همسایهها را در همان زمان خود به خوبی تصویر کرده بود، اما تا فصل سه بیشتر ادامه پیدا نکرد و بنا به موفقیتی که در ادامه شامل حالش نشد، متوقف ماند.
«پایتخت» و موفقیتی که تا فصل ۵ ادامه داشت
داستانهای نقی معمولی و خانواده اش در این چند سال به یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی بدل شده بود. شخصیتهایی که سادگی از سر و رویشان میبارید و آنقدر در رفتار و گفتارشان گرم و صمیمی بودند که هر مخاطبی را برای دنبال کردن این سریال ترغیب میکردند.
پایتخت در فصلهای دو تا شش خیلی شخصیت هایش را اضافه و کم نکرد و همان تعداد را را در قالبهای متفاوتی نگه داشت تا فضای جدیدی را به مردم نشان دهد. هرچند فصل شش نتوانست به اندازه فصلهای قبلی موفق باشد، اما مردم به دلیل اینکه پایتخت سریال کمدی بود، آن را دوست داشتند و با شخصیت هایش همذات پنداری میکردند.
سیروس مقدم کارگردان موفق تلویزیونی این بار سریالی طنز را روانه آنتن کرد و محسن تنابنده، احمد مهرانفر، ریما رامین فر، هومن حاجی عبداللهی، علیرضا خمسه و ... از بازیگران این سریال بودند.
«در حاشیه» و حاشیههایی که برای آن بوجود آمد
داستان این سریال کمدی در یک بیمارستان تازه تاسیس شده میگذشت. مهران مدیری این بار دست روی جامعه پزشکی گذاشته بود و با تبدیل یک ساختمان به نام در حاشیه به بیمارستان دکترهایی را دور هم جمع کرده بود که برخی از آنها فراری و کلاهبردار بودند.
این سریال نیز با حاشیههایی روبرو شد که اجازه نداد بیشتر از فصل دو ادامه داشته باشد. حاشیهای که جامعه پزشکی به آن وارد کرد و معترض بود چرا دکترها را کلاهبردار نشان دادید؟
جواد رضویان، مهران غفوریان، سیامک انصاری، سپند امیر سلیمانی، علی اوجی و ... از بازیگران این سریال بودند.
«دردسرهای عظیم» و اولین کارگردانی برزو نیک نژاد
برزو نیک نژاد که تا قبل از این در سریالها و برخی فیلمها دستیار کارگردان و برنامه ریز بود، برای اولین بار برای تلویزیون سریالی را به طور مستقل کارگردانی کرد.
فضای این
سریال شبیه به فضای سریالهای سیروس مقدم بود و به نوعی امضای کارهای نیک نژاد را پای خود داشت.
جواد عزتی در این سریال نقش لطیف را بازی میکرد. او در خلال زندگی با دختری به نام بهار آشنا شد و طی اتفاقی این آشنایی به سرانجام رسید. مشکلاتی که در این سریال برای لطیف رخ میداد چالشهایی هم برای مخاطبان ایجاد میکرد.
نیک نژاد این سریال را تا فصل دو کارگردانی کرد و بنا بود تا ادامه آن را هم بسازد، اما بنا به دلایلی چنین اتفاقی میسر نشد.
«لیسانسه ها» سریالی در سه فصل
سه جوان لیسانسه در یک خانه با هم زندگی میکردند و هر کدام در زندگی شان دچار مشکلاتی بودند که دست مایه اصلی این سریال را تشکیل میداد. این سریال در سه فصل ساخته و به پخش رسید و آخرین فصل آن تحت عنوان فوق لیسانسهها از شبکه سه پخش شد.
سروش صحت کارگردانی این سریال را به عهده داشت و امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا، امیر کاظمی، کاظم سیاحی و بیژن بنفشه خواه از بازیگران آن بودند.
لیسانسهها نیز به نوبه خود در جذب مخاطب موفق بود و مشخص نیست که ادامه آن ساخته میشود یا نه؟
«مرد هزار چهره»؛ اثری شاخص در کارنامه مدیری
شاید یکی از نقشهای شاخصی که مهران مدیری در این سالها بازی کرده باشد همین مرد هزار چهره باشد. کارمند اداره ثبت احوال در شیراز که در موقعیتهای متعددی قرار میگیرد و با دیگران در همان موقعیت اشتباه گرفته میشود. همین موضوع دردسرهای زیادی برای اطرافیان بوجود میآورد که دست مایه طنز این سریال را تشکیل میداد.
این سریال نیز از جمله آثار نوروزی شبکه سه بود که در دو فصل ۱۳ قسمتی با عنوان «مرد دو هزار چهره» به تولید و پخش رسید و در همین دو فصل جمع شد.
در این سریال مهران مدیری، علیرضا خمسه، شقایق دهقان، سیامک انصاری، اکرم محمدی، سروش صحت و ... بازی میکردند.
«ستایش» درامی اجتماعی و موفق
یکی از اولین سریالهای درام تلویزیونی که تا فصل سه آن نیز ساخته شد ستایش بود. سعید سلطانی درام ساز تلویزیونی که دست روی هر درام خانوادگی میگذارد آن را به سریالی پرمخاطب تبدیل میکند این بار هم در فصل یک ستایش به خوبی عمل کرد. اما این سریال هم در ادامه و در فصل سه به دلیل ضعفی که در فیلم نامه داشت با موفقیت همراه نشد و نتوانست آنطور که باید رضایت مخاطبان را جلب کند.
ستایش داستان زندگی دختری به نام ستایش را روایت میکرد که شوهرش را در تصادفی از دست داد و بعد از آن خود به تنهایی بار زندگی را به دوش کشید.
نرگس محمدی، داریوش ارجمند، مهدی پاکدل، مهدی سلوکی، سیما تیرانداز و ... از بازیگران این سریال بودند.
«نون خ» و ورود «سعید آقاخانی» به زندگی کردنشینها
سعید آقاخانی که تا پیش از این کارگردانی برخی سریالهای طنز از جمله خوش نشین ها، راه در رو، دزد و پلیس، خروس، روزای بد بدر، بیمار استاندارد و ... را به عهده داشت، برای اولین بار سریالی به نام «نون خ» ساخت و با این سریال به اصالت خود برگشت. «نون خ» درباره مردی کرد زبان به نام نورالدین خانزاده بود که طی اتفاقی با اهالی روستایی که در آنجا زندگی میکند دچار چالش میشود و در ادامه داستانهایی در همان روستا اتفاق میافتد که درونمایه طنز دارد.
«نون خ» دومین سریالی است که بعد از پایتخت نگاهی طنز به قومیت منطقهای دارد.
آقاخانی بعد از بازخوردهایی که از پخش فصل اول این سریال گرفت بنا به خواسته مدیران سیما فصل دو و سه آن را نیز کارگردانی کرد و این احتمال میرود تا فصل چهار آن نیز ساخته شود.
نکته جالب این سریال قرار گرفتن آقاخانی در قامت نقش اصلی و همان نوری سریال بود که با لهجه زیبای کردی یکی از شخصیتهای دوست داشتنی سریالهای تلویزیونی شد.
در این سریال سیروس میمنت، حمیدرضا آذرنگ، علی صادقی، هدیه بازوند، صهبا شرافتی و ... بازی کردند.
«زیر خاکی» و ماجراهای فریبرز باغ بیشه
ماجرای پیدا شدن یک زیرخاکی در قالب طنز، داستان کلی سریال زیرخاکی را تشکیل میداد. پژمان جمشیدی در نقش فریبرز باغ بیشه نقش جوانی بی خیال و به دنبال زیر خاکی را بازی میکرد که حالا بعد از بازی در سریالها و فیلمهای بسیاری مثل پژمان، دیوار به دیوار و ... نقش اصلی این سریال را به عهده داشت.
جلیل سامان کارگردان این سریال بود و علاوه بر پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، هادی حجازی فر و ... در این سریال بازی کردند.
همچنین شنیدهها حاکی از این است که سامان برای نوروز سال ۱۴۰۱ قصد دارد تا فصل سه این سریال را تولید کند.
«دودکش» داستانی در یک قالیشویی
داستان این سریال حول محور دو خانواده در یک قالیشویی بود. خانوادههایی که از دو طرف با هم فامیل بودند. نصرت و فیروز سرپرست این دو خانواده هر کدام با یک ویژگی اخلاقی و رفتاری در مقابل هم قرار داشتند و همین تضاد باعث ایجاد سکانسهای مفرحی برای مخاطب میشد.
هومن برق نورد، بهنام تشکر، سیما تیرانداز، نگار عابدی و ... از بازیگران این سریال بودند که در دو فصل به پخش رسید و هنوز معلوم نیست که فصلهای بعدی آن نیز ساخته میشود یا نه.
فصل ابتدایی این سریال را محمدحسین لطیفی و فصل دوم آن را برزو نیک نژاد کارگردانی کرد.
«بچه مهندس»، سریالی در چهار فصل
یکی از سریالهایی که در چهار فصل به تولید و پخش رسید «بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری بود.
این سریال قصه کودکی به نام جواد جوادی را نشان میداد، کودکی که از همان زمان کنجکاوی بسیاری نسبت به همه موضوعها داشت و همین گاهی او و اطرافیانش را به دردسر میانداخت.
اما جوادی در فصل دو به نوجوانی رسید و توانست با مادرش دیداری کند و به آرزویی که از کودکی در سر میپروراند، تحقق بخشد. نقش نوجوانی جواد را مانی رحمانی ایفا کرده بود.
در فصل سه، جوانی و ورود به دانشگاه جوادی را با بازی روزبه حصاری شاهد بودیم که یکی از فصلهای پرمخاطب این سریال بود.
اما این سریال در فصل چهار دچار حاشیههای فراوانی شد، از جمله تغییر بازیگر نقش اصلی و کارگردان آن. روزبه حصاری از این سریال کنار گذاشته شد و محمدرضا غفاری جایگزین آن شد و از سویی هم علی غفاری به دلیل همزمانی این سریال با فیلم سینمایی اش جای خود را به احمد کاوری داد.
مرحوم پرویز پورحسینی، بهناز جعفری، اندیشه فولادوند، برزو ارجمند، عباس جمشیدی فر، ثریا قاسمی و ... از بازیگران این سریال بودند که فصل یک و سه و چهار آن در ماه مبارک رمضان از شبکه دو پخش شد.
بچه مهندس با اینکهحواشی زیادی داشت، اما مخاطبان فراوانی هم داشت و با اینکه تمایلی برای ساخت فصل ۵ آن نیز وجود داشت، اما هنوز خبری مبنی بر ادامه تولید آن به گوش نمیرسد.
«از سرنوشت» و داستان کودکان پرورشگاهی
قصه دو پسربچه پرورشگاهی به نامهای هاشم و سهراب از کودکی تا جوانی در سه فصل این سریال روایت میشد.
این سریال که تا کنون سه فصل از آن پخش شده است، این روزها در آستانه پخش فصل چهار قرار دارد.
علیرضا بذرافشان و محمدرضا خردمندان کارگردانی این سریال را به عهده داشتند.
دارا حیایی و کیسان دیباج بازیگران اصلی این سریال و حسین پاکدل، لیلا بلوکات، مجید واشقانی، فاطیما بهارمست و ... نیز از دیگر بازیگران این سریال هستند.
وقتی «روزگار جوانی» بعد از بیست سال توی ذوق میزند
اما این روزها فصل جدید سریال روزگار جوانی که دهه ۷۰ از شبکه تهران پخش میشد به آنتن شبکه پنج رسیده است. این سریال یکی از سریالهای تلویزیون درباره دانشجویان بود که توسط اصغر توسلی کارگردانی شده بود. روزگار جوانی قصه زندگی ۵ جوان شهرستانی را نشان میداد که به دلیل قبولی در دانشگاهی به تهران آمده بودند و در یک خانه با هم زندگی میکردند. داستانی که تا آن زمان در هیچ یک از سریال و حتی فیلمها به آن پرداخته نشده بود و به نوبه خود کار جدید و بکری به حساب میآمد.
شاید برخیها از همان ابتدا مخالف این بودند که سریال موفقی مثل روزگار جوانی که باعث دیده شدن چند بازیگر جوان در دهه ۷۰ شده، بخواهد دوباره در سال ۱۴۰۰ به تولید برسد، اما این اتفاق افتاد و حالا یک سریال بی یال و دم و اشکم روانه آنتن است که از فصل نخست آن تنها نامش را یدک میکشد و نه تنها نتوانسته راه فصل اول را ادامه بدهد بلکه همان تصویر نوستالژیک را هم خدشه دار کرده است.
منبع: فارس