بسیاری از مردم پیوندهایی که میتواند بین یک حیوان و صاحبش ایجاد شود را دست کم میگیرند، اما آدولفو صادق بودن این مسئله را اثبات کرد. آدولفو یکی از مربیانی بود که از زمان تولد به تربیت یک شیر کمک کرد و شیر و مربی در طول زمان آموزش به هم وابسته شدند. با این حال، آدولفو مجبور شد کار خود را ترک کند و به شهر دیگری نقل مکان کند. بسیاری بر این باور بودند که وابستگی ایجاد شده بین شیر و مربی پس از مدتی فراموش خواهد شد.
شیرها به طور گسترده به عنوان پادشاهان
جنگل شناخته میشوند. این حیوانات شکارچیان راس هستند و بقیه حیوانات از حضور آنها میترسند. محیط بانان توصیه میکنند که افراد مراقب حمله این حیوانات باشند، زیرا تجربه برخورد نزدیک با این حیوانات بسیار خطرناک است و افراد نمیتوانند به راحتی به یک شیر رشد یافته نزدیک شوند.یکی از تولههای شیری که توسط آدولفو تربیت شد، تولهای به نام کیارا بود که این مربی پس از یافتن کیارا در مکزیک او را نجات داد. پس از دیدن او تصمیم گرفت این شیر را به یک پناهگاه ببرد و او را بزرگ کند. آدولفو در مورد آنچه که این
شیر برای زنده ماندن باید بداند به او آموزش داد و خود این نام را برای شیر برگزید و او را به محل نگهداری حیوانات وحشی برد.با پیشرفت کیارا از توله به بزرگسال، و رشد جسمی این حیوان، آدولفو تصمیم گرفت تا کیارا را به پناهگاهی با امکانات بزرگتر و بهتر منتقل کند. بنیاد ببر سفید جگوار سیاه، پناهگاهی بود که کیارا در آن قرار گرفت و این مؤسسه توسط ادواردو سریو در سال ۲۰۱۳ پس از نجات سیلو، یک توله جگوار، تأسیس شد.
پس از اینکه مربی این شیر مجبور شد به مکان دیگری سفر کند آخرین نوازش خود با کیارا را مستند کرد. تحمل آن لحظه فوق العاده برای کیارا و مربی اش دلخراش بود، زیرا پیوند آنها بسیار قوی بود و هر روز همدیگر را میدیدند. یک سال از آخرین دیدار آدولفو و کیارا میگذشت؛ در طول این یک سال، او تبدیل به یک شکارچی وحشتناک شده بود که هیچ کس جرئت نزدیک شدن به او را نداشت. بعد از یک سال دوری، آدولفو تصمیم گرفت کیارا را ببیند تا مطمئن شود آیا او هنوز او را به یاد میآورد یا خیر. بسیاری از مردم معتقد بودند که
شیر او را فراموش کرده است، اما آدولفو ایمان داشت که اینطور نیست.
کیارا به محض شنیدن صدای مربی اش هیجان زده شد. او چیزی را که میشنید باور نمیکرد و به در خیره شده بود. کیارا شروع به بی قراری کرد و منتظر ماند تا آدولفو از در عبور کند. هیجان او کارکنان را نگران کرد و به آدولفو توصیه کردند که با او وارد قفس نشود. کیارا خودش را کنار ورودی قرار داد تا سعی کند نگاهی اجمالی به آدولفو داشته باشد، مربیان معتقد بودند که او خود را در معرض خطر شدید قرار میدهد.با گذشت زمان، کیارا شروع به غرش شدید کرد. او این کار را از روی هیجان انجام داد، اما حجم عظیم این غرشها مربیان را نیز میترساند. آدولفو به فکر ورود به قفس افتاد و این ترسها زمانی که او آماده میشد تا در
قفس را باز کند بیشتر شد، زیرا میترسید کیارا او را به یاد نیاورد و با باز شدن در قفس به او حمله کند.
کیارا به محض دیدن آدولفو پرید و او را در آغوش گرفت و چنان غرق در هیجان بود که او را روی زمین انداخت. عکسها سناریوی متفاوتی را نشان میدهند که خارج از پیش بینیها است. با نگاه کردن به تصاویر، فکر میکنید او در حال حمله است، اما آدولفو بیش از حد هیجان زده بود. کیارا از هیجان منفجر شد و شروع به پریدن در اطراف آدولفو کرد. به نظر میرسید آدولفو نیز از این حرکات بدش نمیآمد در واقع، به نظر میرسد که او نیز از واکنش کیارا بسیار راضی است.لحظه فوق العاده دلگرم کنندهای که آدولفو از طریق
اینترنت به اشتراک گذاشت، موجی را در سراسر جهان ایجاد کرد. این امر به افزایش آگاهی در مورد خطرات انقراض این شیرها و اهمیت بنیادهای حفاظتی کمک کرده است. به همین دلیل حمایت از این حیوانات و سازمانها افزایش یافته است.
بیشتر بخوانید
منبع : فارس