۲۸ ماه صفر برابر است با شهادت پیامبر (ص)، پیامبری که در مظلومیتش همین بس که خود ایشان فرمودند: هیچ پیامبری به اندازه من آزار ندید و اذیت نشد.
آغاز رسالت در بدترین شرایط شرک و بتپرستی در سرزمین حجاز
ایشان در شرایطی به پیامبری مبعوث شد که سرزمین حجاز در بدترین شرایط شرک و بتپرستی بود و مشرکان اعمال زشتی، چون زنده به گور کردن دختران را مباح میدانستند، در چنین شرایط سختی حضرت محمد (ص) با هدف تکمیل فضایل اخلاقی نبوتش را اعلام کرد و مشرکان مکه سالها او و پیروانش را آزردند، ولی آنان از اسلام دست برنداشتند.
پیامبر (ص) در دعوت و هدایت مشرکان به اسلام تلاشهای زیادی کرد و در این راه بسیار آزار و اذیت دید، ایشان و پیروانشان در طول ۲۳ سال نبوت بارها مورد هجوم دشمنان قرار گرفتند و در جنگهای جنگ بدر، اُحد، جنگهای بنینضیر، دومة الجندل، جنگهای احزاب، بنیقریظه، بنیمصطلق، جنگ خیبر به نبرد با سپاه کفر پرداختند. همچنین ایشان در جنگهای حنین و تبوک هم با مشرکان نبرد کرد، اما شخصیت رحمانی ایشان به گونهای بود که با وجود ظلم و ستم فراوان، مشرکانی را که به اسلام میگرویدند را میبخشید و با آنان مهربانی میکرد.
ایشان پس از ۱۳ سال دعوت به اسلام در مکه، به مدینه رفتند و این هجرت، مبدأ تاریخ اسلام شد. با کوشش پیامبر (ص) تقریباً تمام شبه جزیره عربستان در زمان حیاتشان به اسلام گرویدند.
شهادت یا رحلت؟
یکی از موضوعاتی که درباره عروج پیامبر رحمت و مهربانی همواره در طول تاریخ مطرح است موضوع شهادت یا رحلت آن بزرگوار است که در این باره دقایقی را با حجتالاسلام علیرضا خاتم پژوهشگر و کارشناس مذهبی به گفتگو نشستیم که در ادامه تقدیم میشود.
رسولی که بر هدایت مردمان حریص بود
خداوند در قرآن حضرت محمد (ص) را رحمت برای همه عالمیان برشمردند و با رحلت ایشان عالم از این رحمت و لطف محروم شد، درباره خصوصیاتی که پیامبر (ص) را مایه رحمت جهانیان کرد بگویید.
امروز زمین از نعمت حضور پیامبر رحمت و مهربانی محروم شد و زمینیان به میزبانی آسمانیان از وی غبطه خوردند. پیامبری که با عبادتش به عبودیت و بندگی آبرو بخشید. تا جایی که خداوند هم در سوره توبه در وصف ایشان گفت: رسولی که بر هدایت مردمان حریص بود.
پیامبر با عبادتش به عبودیت و بندگی آبرو بخشید. تا جایی که خداوند هم در سوره توبه در وصف ایشان گفت: رسولی که بر هدایت مردمان حریص بود.
وقتی خدا خطاب به پیامبر (ص) میگوید: تو به خُلقی عظیم آراستهای
زبان متکلمان از توصیف پیامبر (ص) لال، قلم نگارندگان از ترسیم مقامش شکسته و عقل اندیشهوران از کُنه معرفتش لنگ گشت. چگونه میتوان درباره او سخن گفت وقتی خدای عظیم که همه چیز در مقابلش حقیر و کوچک است در سوره قلم در توصیف پیامبرش بگوید: تو به خُلقی عظیم آراسته ای.
هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد
یکی از موضوعاتی که با مطالعه دوره ۲۳ ساله نبوت پیامبر (ص) به وضوح احساس میشود، مظلومیت این بزرگوار است، خود ایشان هم به مظلومیتش بارها اشاره کردهاند، در این باره هم کمی توضیح دهید.
پیامبر آمده بود تا مردم را از ظلمت خارج کرده و تحت لواء نور الهی درآورد، ولی صد افسوس که پیروان شیطان کمر همت در مبارزه با او بسته و با امواج سهمگین ظلم و ستم به پیشواز او رفته و چنان کردند که حضرت فرمود: هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد.
شهادت مهمترین بعد از ابعاد مظلومیت پیامبر (ص) است
ابعاد ظلم به اسطوره بندگی عالم و بزرگترین مظلوم روزگار بسیار است، که قلم را یارای ترسیم آن نیست. موضوع شهادت حضرت محمد (ص) یکی از ابعاد مظلومیت ایشان است که در این جا تنها به گوشهای ابعاد آن اشاره میکنم.
آیا موضوع شهادت پیامبر (ص) در منابع مختلف جهان اسلام و یا در کلام بزرگان خصوصاً معصومین (ع) به وضوح اشاره شده است؟
بکاربردن کلمه رحلت برای پیامبر (ص) باعث شده اکثر مردم مرگ ایشان را طبیعی تلقی کنند.
یکی از ابعاد مظلومیت حضرت که تا به امروز ادامه دارد، مقام شهادت است که اسناد موجود در منابع مورد قبول شیعه و سنی جای هیچ شک و تردیدی در حقانیت آن باقی نمیگذارد. با این حال متأسفانه بهکاربردن مستمر کلمه «رحلت» برای ایشان باعث شده است اکثر مردم مرگ ایشان را طبیعی تلقی کنند و از شنیدن عنوان «شهادت» تعجب کنند.
یکی از ابعاد مظلومیت حضرت که تا به امروز ادامه دارد، مقام شهادت است که اسناد موجود در منابع مورد قبول شیعه و سنی جای هیچ شک و تردیدی در حقانیت آن باقی نمیگذارد.
شهادت پیامبر (ص) در قرآن
خداوند متعال در قرآن کریم امکان شهادت را برای پیامبرش بیان کرده است تا مبادا کسی چنین پندارد که به شهادت رسیدن پیامبر امری محال است. «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ؛ (سوره آلعمران آیه ۱۴۴) محمد (صلّی الله علیه و آله) فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید کرد؟).»
شهادت پیامبر (ص) در منایع شیعه/ نظر امام مجتبی (ع) درباره شهادت رسول الله
درباره شهادت پیامبر (ص) در منابع شیعه زیاد اشاره شده است، در این باره توضیح دهید.
در منابع شیعه هم تلویحاً و هم به صراحت به شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اشاره شده است که به برخی از آنها اشاره میکنم:
در کفایه الاثر و اثبات الهداه آمده است: امام مجتبی پس از شهادت امیرالمومنین علیهما السلام در ضمن خطبهای غرّا فرمودند: «پیامبر اکرم (ص) به من خبر داده که امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست که برگزیدهاند، هیچ کدام از ما نیست مگر اینکه یا مسموم میشود و یا مقتول» با توجه به این روایت، پیامبر با صراحت مرگ معمولی را از خود و اهل بیتش نفی کرده است. همچنین امام مجتبی علیهالسلام در جایی دیگر به اهل بیت خود فرمودند: «من با سمّ کشته میشوم همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با سمّ به شهادت رسید.»
امام مجتبی علیهالسلام به اهل بیت خود فرمودند: «من با سمّ کشته میشوم همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با سمّ به شهادت رسید»
اشاره شیخ مفید و شیخ طوسی به شهادت پیامبر (ص)
شیخ مفید عالم کم نظیر شیعه میفرماید: «ایشان در ۲۸ صفر سال دهم هجری در سن ۶۳ سالگی در مدینه منوّره، مسموم و به شهادت رسید.» شیخ طوسی بزرگ اندیشمند شیعه هم نوشته است: «رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری، مسموم درگذشت.»
نظر علامه حلی و علامه مجلسی
علامه حلی، دانشمند نامی شیعه نیز شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند. در این راستا علامه مجلسی میگوید: «شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سال یازدهم هجری بوده است.»
شهادت پیامبر (ص) در منابع اهل سنت
آیا شهادت پیامبر (ص) در منابع اهل تسنن هم آمده است؟
بله، بسیاری از منابع اهل تسنن شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و چگونگی آن را بیان کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنم.
در «السیرة النبویه» بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: «اگر نُه بار قسم بخورم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کشته شده، برای من بهتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است و این به خاطر آن است که خداوند او را نبی گردانید و او را شهید کرد.»
اگر نُه بار قسم بخورم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کشته شده، برای من بهتر است از این که یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است و این به خاطر آن است که خداوند او را نبی گردانید و او را شهید کرد
اذعان شعبی و ابن مسعود به کشته شدن پیامبر (ص)
در المستدرک الوسائل هم آمده است که حاکم نیشابوری سنی نیز در کتاب خود از «شعبی» نقل کرده که گفته است: به خدا قسم رسول خدا با سم کشته شده است. همچنین ابن مسعود که از بزرگان اهل تسنن است، کشته شدن پیامبر را تأیید کرده است.
اشاره به شهادت پیامبر (ص) در صحیح بخاری
در کتاب «المجدی فی الانساب» ابن سعد نیز روایتی نقل میکند که پیامبر در سن شصت و سه سالگی مسموم شد و درگذشت. همچنین از معتبرترین کتاب اهل تسنن نیز به دست میآید که پیامبر در لحظات آخر عمر شریف خود دردی مستمر داشت چنانکه در «صحیح بخاری» آمده است که پیامبر (ص) میفرمود: حال وقت آن است که رگ قلبم از آن سمّ قطع شود.
بکار نبردن کلمه «شهادت» برای ایشان یکی از مظلومیتهای آن حضرت است.
با این توضیحات چرا با وجود این همه سند برای عروج پیامبر (ص) از کلمه رحلت استفاده میشود؟
با توجه به منابع اسلامی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مرگ معمولی از دنیا نرفتهاند بلکه حضرت مسموم گشته و به شهادت رسیدهاند. در نتیجه به کار نبردن کلمه «شهادت» برای ایشان یکی از مظلومیتهای آن حضرت است. در کیفیت مسمومیت پیامبر و اینکه چه کسانی و با چه انگیزهای حضرت را مسموم کردهاند، تاریخ به وضوح بیان کرده است که تحقیق در این زمینه را به مخاطبان گرامی واگذار میکنم.
امروز سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) است، یکی از صفات ایشان کرامت است در این باره کمی توضیح دهید.
آنگونه صفت سخاوت و کرامت در امام حسن مجتبی علیهالسلام به تمامیت و کمال رسیده است که گوی سبقت را در ظهور و بروز کرامت، از دیگران ربوده است. ایشان در تجلی صفت کرامت آنچنان آیینهداری میکند که به حق سزاوار اسم اعظم «کریم اهل بیت» شد. کریمی که هزاران اسطوره بخشش و سخاوت همچون «حاتم طایی» در مقابلش بخیل و جیره خور خوان کرمش هستند.
امام مجتبی (ع) در تجلی صفت کرامت آنچنان آیینهداری میکند که به حق سزاوار اسم اعظم «کریم اهل بیت» شد. کریمی که هزاران اسطوره بخشش و سخاوت همچون «حاتم طایی» در مقابلش بخیل و جیره خور خوان کرمش هستند
کو حاتم طایی تا پیش تو زند زانو
سالار کریمانی تو حاتم طاهایی
مناقب و سخاوت امام حسن در آیینه روایات اهل تسنن
آیا این صفات امام مجتبی (ع) در منابع اهل سنت هم وجود دارد؟
علمای اهل تسنن نسبت به نقل روایات و کرامات امام حسن مجتبی علیه السلام بیمهری کرده اند، اما اهل تحقیق میتوانند مناقب و سخاوت امام حسن علیه السلام را در آیینه روایات اهل تسنن بیابند که در این جا به سه داستان زیبا از کرامت و سخاوت امام مجتبی علیه السلام اشاره میکنم.
دوبار بخشش تمام اموال و سه بار بخشش نیمی از اموال
در منابع اهل تسنن از جمله «حلیة الأولیاء لأبو نعیم» و «تهذیب الکمال للمزی» آمده است که امام حسن بن على (علیهما السلام) در طول زندگانی خویش دو بار همه مال خود را در راه خدا داد و سه بار هم اموالش را تقسیم کرد، نصف براى خود و نصف را در راه خدا داد.
ماجرای آزادی غلام سیاه پوست
«ابن کثیر» از علمای شهیر اهل تسنن در کتاب خود روایت کرده که امام حسن (ع) غلام سیاهی را دید که گرده نانی پیش خود نهاده و خودش لقمهای از آن میخورد و لقمه دیگری را به سگی که آنجا بود میدهد. امام (ع) که آن منظره را دید به او فرمود: انگیزه تو در این کار چیست؟ پاسخ داد: من از او شرم دارم که خود بخورم و به او نخورانم! امام (ع) به او فرمود: از جای خود برنخیز تا من بیایم! سپس حضرت به نزد مولای آن غلام رفت و او را با آن باغی که در آن زندگی میکرد از وی خریداری کرد، آنگاه آن غلام را آزاد کرده و آن باغ را نیز به او بخشید.
بخششی کریمانه به یک پیرزن
برخی از علمای اهل تسنن نظیر علی بن عیسی اربلی در «کشف الغمه» و غزالی در کتاب «احیاء العلوم» نقل کردهاند که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به قصد انجام زیارت حج خانه خدا از مدینه حرکت کردند و، چون بار و بُنه آنها را از پیش برده بودند، دچار گرسنگی و تشنگی شدیدی شدند و در این خلال به خیمه پیرزنی فقیر برخوردند و از او مقداری آب طلب کردند و آن زن با هر آنچه که داشت از ایشان پذیرایی کرده و برای ایشان غذایی تهیه کرد و آنها خوردند و لَختی بیاسودند تا وقتی که گرمای هوا شکسته شد، برخاسته و آماده رفتن شدند و به آن زن گفتند:ای زن! ما افرادی از قریش هستیم که اراده زیارت حج بیت الله را داریم و، چون سالم بازگشتیم، نزد ما بیا تا پاداش این محبت تو را بدهیم!
این جریان گذشت و پس از مدتی، فقر و نیاز، آن پیرزن و شوهرش را، ناچار به شهر مدینه کشانید و، چون سرمایه و کسب و کاری نداشتند به جمعآوری سرگین و پشگل مشغول شده و از این طریق امرار معاش کرده و زندگی خود را میگذراندند. در یکی از روزها پیرزن عبورش بر در خانه امام حسن (ع) افتاد و در حالی که امام (ع) بر در خانه بود از آنجا گذشت و، چون آن حضرت او را دید شناخت، ولی پیرزن امام را نشناخت. در این وقت امام حسن (ع) به غلامش دستور داد به دنبال آن پیرزن برود و او را به نزد وی بیاورد. غلام رفت و او را بازگرداند و امام حسن (ع) به او فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفت: نه! فرمود: من همان مهمان تو در فلان روز هستم! پیرزن گفت: پدر و مادرم به قربانت! کریم اهل بیت (ع) دستور داد هزار گوسفند برای او خریداری کردند و با هزار دینار پول همه را به او داد و به دنبال آن نیز وی را به نزد برادرش حسین (ع) فرستاد. امام حسین (ع) از آن زن پرسید: برادرم حسن چه مقدار به تو داد؟ عرض کرد: هزار گوسفند و هزار دینار! امام حسین (ع) نیز دستور داد همان مقدار گوسفند و همان مقدار پول به آن پیرزن دادند.
در مظلومیت امام حسن (ع) هم روایات زیادی وجود دارد در این بار هم توضیح دهید.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر کس حسن (ع) را غضبناک کند مرا غضبناک کرده و هر کس با او دشمن باشد با من دشمنی کرده است
امام حسن علیه السلام چنان مورد ظلم و جفای مردمان قرار گرفت که زبان از بیان عمق مظلومیتش قاصر است. باوجود روایت نبوی موجود در کتب شیعه و سنی که پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر کس حسن را غضبناک کند مرا غضبناک کرده و هر کس با او دشمن باشد با من دشمنی کرده. مردمان عصر امامتش به او ظلمها کرده و با او به دشمنی پرداختند. از جنگ «جمل» گرفته تا مجروح کردن وی و سرانجام مسموم کردن و به شهادت رساندن حضرتش. این بی مهری حتی بعد از شهادت آن حضرت ادامه یافت و دشمنان خدا و پیامبر، حرم و بارگاه او را تخریب کردند تا مظلومیت کریم اهل بیت علیهالسلام بیش از پیش جلوه کند.
منبع: فارس