پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پیش از هجرت و به خصوص در زمان قبل از بعثت به چوپانی و تجارت مشغول بوده است، در سیره ى ابن هشام حدیثى نقل شده که پیامبر (ص) فرمود: ... من هم گوسفند مى چراندم، (سیره ى ابن هشام، ج ۱، ص ۱۷۶، چاپ مصر) پس از هجرت، پیامبرخدا کشاورزى و باغبانى داشتند. در این که حضرت محمد (ص) شغلى داشته اند و با آن زندگى خود را تأمین مى کردند، تردید نیست. پیامبر خدا همواره همگان را به داشتن شغل و کسب حلال تشویق مى نمود و این مسئله را با عبارات گوناگون اینگونه مورد تاکید قرار میداد: «کُلُوا مِن کَدِّ اَیدیکُم: از دست رنج خود بخورید» یا در روایتی دیگر: «اَزْکَى الأعمالِ کَسبُ الْمَرءِ بِیَدِهِ: پاکیزهترین کارها، کاری است که شخص با دستِ خود انجام میدهد. ایشان کار کردن را سنت پیامبران و اوصیاى میدانست.
شغل پیامبراکرم (ص) چه بود؟
بر اساس مستندات تاریخی، روشها و منابع کسب درآمد پیامبر در مدینه عبارت بودند از:
۱. کشاورزی
۲. غنایم جنگی
۳. هدایای مردمی
ایشان پس از هجرت به مدینه به کار کشاورزى و باغبانى مشغول شدند. در توضیح بیشتر و بیان چگونگی آن باید گفت:
۱- کشاورزی
پس از آن که حضرت از مکه به مدینه هجرت کردند، مردم مدینه زمین هایى را اختیار رسول خدا (ص) قرار دادند و حضرت در آن زمینها کشاورزى و باغبانى مى کردند. در این باره روایاتى در دست است که کیفیت و چگونگی کار آن حضرت در مزارع و باغها را تشریح مینماید. به عنوان مثال حدیث دوم، چهارم و پنجم از باب ۹ جلد ۱۲ وسایل الشیعه، صفحه ۲۲ و کتاب التجارة، ابواب مقدمات و نیز حدیث ۱ و ۲، باب ۱۰. در همین باب ۱۰، در حدیث سوم آمده است: «ما فى الاعمال شىءٌ اَحبُّ الى اللّه من الزراعة و ما بَعَثَ اللّهُ نبیّاً الاّ زرّاعاً الاّ ادریس فانّه کان خیّاطاً» چیزى براى خدا محبوبتر از کشاورزى نیست و خداوند جز ادریس که خیاط بود، همه پیامبران را کشاورز مبعوث ساخته است. [۵]این حدیث تصریح به این نکته دارد که همه پیامبران کشاورزى کرده و از حاصل دسترنج خویش امرار معاش میکردند. تذکر این نکته ضروری است: پیامبر با این که کار مى کردند و درآمد به دست مى آوردند، خودشان از این درآمدها بسیار کم استفاده کرده و غالب آن را در راه خدا مصرف مى نمود.
۲. غنایم جنگی
پس از آن که مسلمانان در دفاع از اسلام، با دشمنان درگیر شدند، ثروتهاى زیادى به دست مسلمانان افتاد. این ثروتها دو قسم بودند:
الف: برخى از آنها بدون این که جنگى صورت بگیرد، در اختیار مسلمانان قرار مىگرفت. اینگونه ثروتها (بدون درگیرى) حقّ خاصّ پیامبر بود و در اختیار آن حضرت قرار مىگرفت، مانند: فدک، سرزمینهاى بنى نضیر و دو قلعه از قلعه هاى خیبر به نام وطیح و سلالم. لازم به ذکر است: پیامبر خدا و کارگزاران آن حضرت در این باغها و زمینها به کشاورزى مى پرداختند و با درآمد آنها، زندگى خود و خاندانشان را اداره مى کردند و با بقیه درآمد، براى مسلمانان تدارکات جنگى تهیه مى کردند.
ب: خمس غنایم جنگی. خُمس غنایم و همچنین سرزمینهایى که با لشکرکشى فتح مىشد، متعلق به شخص پیامبر بود.
۳. هدایای مردمی
علاوه بر زمینها و قلعههای فوق، یکى از عالمان یهودى به نام مُخَیریق هفت باغ خود را به پیامبر بخشید. [۶]این واقعه مربوط به همان سالهای ابتدایی ورود پیامبر به مدینه میشد. منابع تاریخ نگاری زمان این ماجرا را در آستانه «جنگ احد» دانسته و در ادامه نوشتهاند: مخیریق یهودی به جنگ احد رفت و در دفاع از اسلام و پیامبر به شهادت رسید. این هفت باغ که به عنوان «عوالى» معروف بودند در اختیار پیامبر قرار گرفت و آن حضرت در این باغها هم کار مى کردند.
امامان معصوم از چه راهی کسب درآمد میکردند؟
آنچه که از منابع تاریخی و روایی در مورد منبع درآمد و هزینه زندگی ائمه (ع) به دست میآید؛ این است که امامان شیعه نیز مانند دیگر مردم آن زمان، مهمترین منبع در آمدشان از راه کشاورزی و تجارت بوده است؛ مانند امام علی (ع) که در طول ۲۵ سال دوری از مسائل سیاسی و حکومتی، به کشاورزی و کاشت نخل خرما اشتغال داشت. همچنین امام باقر (ع) نیز علاوه بر جلسات درس و تعلیم علوم و معارف دینی، دارای مزرعه بودند و ضمن اینکه از محصول زراعت خود، امرار معاش میکردند، به فقرا و مستمندان نیز از همین محصولات کمک میکردند.
در مورد حضرت علی علیه السلام نقل شده که با دسترنج خود یک هزار نفر برده خرید و آزاد کرد. (وسایل الشیعه ج ۱۲, ص ۲۲ باب ۹ ح اول، ابواب مقدمات تجارت). خرید این همه برده و آزاد کردن آنها نشان میدهد که حضرت علی (ع) کار میکرده و در آمد داشته است. حضرت علی (ع) میتوانست از بیت المال بخورد و از حقوقی که خداوند برای او قرار داده بود استفاده کند، ولی آن حضرت با درآمد شخصی خود زندگی میکرد. در روایتی آمده است که علی (ع) فرمود: خداوند به حضرت داوود وحی کرد که تو بنده خوبی هستی اگر از بیت المال نخوری و با دسترنج خود زندگی بکنی، حضرت داوود به خاطر این تذکر خداوند، چهل روز گریه کرد و پس از آن حضرت داوود به دست خود زره درست میکرد و میفروخت. حضرت داوود ۳۶۰ زره بافت و به ۳۶۰۰۰۰ درهم فروخت و در نتیجه صاحب اموال زیادی شد و از بیت المال بی نیاز گردید. (همان، ح ۳) آیا حضرت علی (ع) که این داستان را نقل میکند، میشود که خودش خلاف آن را عمل بکند؟! حضرت علی (ع) با تلاش و کوشش خود، نخلستانهایی احداث کرد، چاههایی کند، قناتهایی راه انداخت و از درآمد اینها زندگی بنی هاشم را اداره میکرد که هم اکنون نیز بعضی از این چاهها و نخلستانها بعد از گذشت قرنها باقی مانده مثلا در مدینه منوره جایی است معروف به محل چاههای علی یا نخلستانهای علی.
در روایاتی دیگر آمده است که علی (ع) بیل میزد و زمینها را آباد میساخت و نعمتهای نهفته در دل زمینها را بیرون میآورد. (وسائل ج ۱۲ ص ۲۲، باب ۹، ح ۲؛ امام علی و اقتصاد، محمد دشتی، ص ۳۹۰، مجموعه الگوهای رفتاری شماره ۳). علی (ع) فرمود: «من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فأبعد الله» (همان، ص ۲۴ ح ۱۳) هر کس آب و خاک داشته باشد و فقیر باشد خداوند او را از درگاه خود دور میکند. امام باقر (ع) فرمود: مردی حضرت علی (ع) را دید و گفت: یا علی! این بار، چه باری است؟ علی (ع) فرمود: اینها یکصد هزار نهال خرما است و میروم تا بکارم؛ و آن حضرت همه آن هستهها را کاشت و همه اش نهال شدند. (همان، باب ۱۰ ص ۲۵ ح ۱).
توجه به این نکته داشته باشیم که پس از وفات پیامبر اسلام، مخالفان حضرت علی و دستگاه خلافت تلاش کردند تا بنی هاشم و در رأس آنان حضرت علی و فاطمه زهرا علیهما السلام در تنگنای شدید اقتصادی قرار بدهند تا بتوانند بر ضد آنان کار بکنند و برای همین منظور فدک و بسیاری از ثروتهایی را که متعلق به فاطمه زهرا بود گرفتند و اگر ثروتهایی را که حضرت فاطمه داشت نمیگرفتند، بنی هاشم به راحتی زندگی میکردند و روی همین باغات و مزارع کار میکردند. حضرت علی (ع) وقتی با این محاصره اقتصادی مواجه شد، دست به کار شد و باغاتی را احداث کرد و بنی هاشم از محاصره اقتصادی نجات یافتند. (امام علی و اقتصاد، ص ۱۰۴).
حضرت علی (ع) پس از خود، ثروتهایش را وقف بنی هاشم کرد و پسرش امام حسن (ع) را سرپرست و متولی موقوفات قرار داد و پس از امام حسن، امام حسین و پس از امام حسین اولاد آن حضرت را به عنوان متولیان این موقوفات معرفی کرد و این متولیان در همین باغات و اراضی موقوفه مشغول به کار بودند. (زندگانی حضرت مجتبی، عمار زاده، ص ۳۳۸ چاپ ۱۳۳۷ شمسی). حضرت فاطمه زهرا هم ثروتهای خود را وقف بنی هاشم کرد و حضرت علی، پس از او امام حسن و پس از او امام حسین و اولاد او را متولی این موقوفات کرد. برای نمونه به یکی از این وقف نامهها و وصیتنامهها اشاره میکنیم: در نهج البلاغه فیض السلام جزء پنجم شماره ۲۴ چنین آمده است:
این است آنچه که بنده خدا علی بن ابی طالب پیشوای مؤمنان درباه دارایی خود به آن فرمان داده، برای به دست آوردن رضای خدا تا بسبب آن مرا به بهشت داخل نماید و بر اثر آن آسودگی آخرت را به من عطا بفرماید. (در بخشی از این وصیتنامه آمده است:) پس از من، حسن بن علی سفارش مرا انجام میدهد. از مال و داراییم بطور شایسته در نیازمندیهای خود صرف میکند و به مستحقان میبخشد و اگر برای حسن پیشامدی نمود و حسین زنده است، وصی من پس از حسن، حسین است و سفارشم را مانند او انجام میدهد...
این وصیتنامه و وقفنامه طولانی است و در نهج البلاغه هم چند بند آن را آورده و ما از آن چند بند چند سطر را آوردیم و اگر میخواهید همه این وصیتنامه و وقفنامه را ملاحظه بکنید میتوانید به کتاب وسانل الشیعه ج ۱۳ ص ۳۱۲ ج ۴ کتاب الوقوف و الصدقات باب ۱۰ مراجعه کنید. وسائل الشیعه به نقل از تهذیب شیخ طوسی همه وصیتنامه را ذکر کرده است و بسیار طولانی است. این وصیتنامه نشانگر ثروت و دارایی حضرت علی است که همه اش با کار و زحمت آن بزرگوار به دست آمده و در راه خدا بعد از خودش وقف شده است؛ و همچنین نشان میدهد که حضرت امام حسن (ع) مسؤول و متولی این داراییها است و این داراییها وقف است بر اولاد علی و فاطمه علیهم السلام.
بعد از امیرالمؤمنین، امام حسن (ع) هم در این باغات و مزارع کار میکردند و امام حسین (ع) هم متولی و مسئول این ثروتها بود و روی آنها کار میکرد.
حضرت امام باقر (ع) هم با اینکه متولی و سرپرست موقوفات بود و با اینکه امام مردم بود و میتوانست از حق و حقوقی که خداوند برایش در نظر گرفته استفاده کند، ولی با این حال کار میکرد. در این باب به یک روایت اشاره میکنیم: امام صادق (ع) فرمود: محمد بن منکدر میگفت: من گمان نمیکردم که امام زین العابدین کسی برتر از خود را به یادگار بگذارد تا اینکه پسر او محمد بن علی را دیدم، من خواستم او را موعظه کنم، ولی او مرا موعظه کرد. یاران محمد بن منکدر گفتند: چطور تو را موعظه کرد؟ گفت: روزی در ساعاتی که هوا گرم بود به اطراف مدینه رفتم. محمد بن علی (یعنی امام باقر) با من بر خورد کرد در حالیکه به دو نفر تکیه کرده بود و با آن حال از مدینه برای کار بیرون آمده بود. در دلم گفتم شگفت آور است پیرمردی از قریش در این ساعت گرم و با این وضعیت برای کار دنیا بیرون آمده است. من باید او را موعظه کنم. به او نزدیک شدم، سلام کردم و او هم در حالی که عرق میریخت، جواب سلام را داد. گفتم: خداوند تو را اصلاح کند این چه وضعی است؟! پیرمردی از پیران قریش در این هوای گرم و با این حالت در طلب دنیاست، آیا اگر در این حال به ملاقات خداوند بروی چه خواهی گفت؟! محمدبن علی گفت: اگر در این حال مرگم فرا رسد در اطاعت خدا مرده ام. من با این کار، خودم و خانواده ام را از تو و از مردم بی نیاز میکنم و من از آن لحظه میترسم که در حال گناه باشم و مرگم فرا رسد و گر نه در حال کار مُردن، در حال عبادت مُردن است. به او گفتم: خدا تو را رحمت کند درست گفتی. من خواستم تو را موعظه کنم، ولی تو مرا موعظه کردی. (وسایل الشیعه ج ۱۲ ص ۹ باب ۴ ح ۱ کتاب التجاره، ابواب مقدمه) این میرساند که امام باقر (ع) شخصا کار میکردند.
امام صادق (ع) هم مانند امام باقر گرچه متولی و مسئول موقوفات پیامبر، علی و فاطمه علیهم السلام بود، ولی با این حال شخصا بیل به دست میگرفت و کشاورزی میکرد و گاهی هم از طریق مضاربه ثروت به دست میآوردند. عبدالاعلی میگوید: در اطراف مدینه، در یکی از راهها در هوای گرم تابستان امام صادق (ع) را دیدم و گفتم: فدای تو بشوم تو با این مقام و عظمت چطور در این روز گرم خود را به مشقت انداخته ای؟! امام فرمود:ای عبدالاعلی! آمدم کار بکنم و روزی حلال به دست آورم تا از مانند تو بی نیاز گردم. (وسایل ج ۱۲ ص ۱۰ ح ۲) ابو عمرو شیبانی میگوید: روزی امام صادق (ع) را در هوای گرم دیدم که بیل گرفته؛ روپوش سفتی هم پوشیده بود، در باغ خود کار میکرد و عرق میریخت، گفتم: فدایت شوم بیل را به من بده تا من به جای تو کار کنم. امام فرمود: من دوست دارم که انسان برای اداره زندگی خود ناراحتی گرمای آفتاب را بچشد. (همان، ص ۲۳ ح ۷ باب ۹). ابو بصیر میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: من در برخی از باغاتم کار میکنم و عرق میریزم با اینکه کسانی هستند که آن کار را انجام بدهند، ولی من خودم آن کارها را میکنم تا خداوند ببیند که من در پی به دست آوردن روزی حلال هستم. (همان، ص ۲۳ ح ۸). محمد بن عذافر به نقل از پدرش میگوید: امام صادق (ع) مبلغ ۱۷۰۰ دینار به پدرم داد و گفت: با این تجارت بکن و امام فرمود: من عاشق سود نیستم و فقط میخواهم خداوند ببیند که در پی کسب روزی حلال هستم. پدرم میگوید: من با این یکهزاروهفتصد دینار تجارت کردم و برای امام صادق (ع) یکصد دینار سود از تجارت آوردم و به آن حضرت گفتم: سهم سود شما یکصد دینار است. امام خوشحال شد و فرمود: آن را هم روی سرمایه من بگذار و تجارت بکن. پدرم با این اموال امام صادق (ع) تجارت میکرد و پدرم پس از چندی مُرد. از سوی امام صادق (ع) پیام آمد که مبلغ ۱۸۰۰ دینار ما را به عمر بن یزید تحویل بدهید. (همان، ص ۲۶ باب ۱۱ ح اول)، این میرساند که امام صادق (ع) به علاوه اینکه شخصا به کشاورزی مشغول میشد، از راه مضاربه هم ثروت حلال کسب میکرده است.
در مورد امام موسی بن جعفر (ع) هم علی بن ابی حمزه میگوید: امام موسی بن جعفر در یکی از زمینهایش کار میکرد و عرق میریخت. گفتم: فدایت شوم پس مردها کجا هستند؟ امام فرمود:ای علی! بهتر از من در زمینهای خود شخصا کار کرده اند. گفتم: بهتر از تو چه کسانی هستند؟ فرمود: پیامبر، حضرت علی و همه اجدادم و کار روی زمین، از سنتهای پیامبران، اوصیای آنان و صالحان است. (همان، ص ۲۳ ج ۶، باب ۹). بقیه ائمه هم به همین منوال کار میکردند و از این طریق روزی خود و خانواده شان را تامین میکردند؛ بنابراین یکی از منابع تأمین هزینه زندگی امامان معصوم، کار شخصی آنان مخصوصا بر روی زمین بوده و گاهی هم از طریق تجارت ثروت حلال به دست میآورند. اما در مورد شغل و کار پیامبران و انبیاء الهی هم باید گفت که بنابر روایات و شواهد تاریخی پیامبران الهی هم مانند ائمه معصومین همه با کار کردن، رزق و روزی خود را به دست میآوردند به طور مثال در روایتی امام صادق علیه السلام میفرماید:
آن روز که آدم ابوالبشر از بهشت به زمین رانده شد و نیاز به غذا و آب پیدا کرد، با حضرت جبرئیل به مشورت پرداخت و از او یاری طلبید. جبرئیل آدم را چنین راهنمایی کرد: «ای آدم! اگر میخواهی نیازمندیهای خود را برطرف کنی، کشاورز باش و به زراعت بپرداز» (وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۷) و اینگونه بود که پدر انسانها، نخستین کشاورز روی زمین شد.
همچنین روزی یکی از یاران امام صادق (ع) از ارزش کار دهقانان پرسید، امام پاسخ فرمود: «همه پیامبران الهی جز حضرت ادریس (ع)، از راه کشاورزی امرار معاش میکردند، ولی حضرت ادریس به کار خیاطی مشغول بود». (تهذیب، ج ۲، ص ۱۱۵)
پیامبر اعظم (ص) نیز فرمود: «تمام پیامبران الهی پیش از آنکه به مقام نبوت برسند، مدتی چوپانی کردند. (میزان الاعتدال، ج ۳، ص ۲۹۳.)
همچنین برخی دیگر از پیامبران الهی به شغلهای دیگری هم مشغول بوده اند چنانچه نقل کرده اند حضرت نوح به نجاری میپرداخت یا حضرت داوود زره سازی و آهنگری میکرد و حضرت هود و صالح تجارت میکردند، نیز نقل شده که حضرت سلیمان به حصیر بافی مشغول بود. (برای توضیح بیشتر میتوانید به بحار الانوار مراجعه کنید)
سخن آخر
البته همانگونه که میدانید امامانی؛ مانند امام موسی کاظم (ع) مدت بسیار طولانی از عمرشان را در زندان بسر میبردند تا اینکه سر انجام در همانجا به شهادت رسیدند، و یا امام حسن عسکری (ع) که در محاصره نظامی بود، اینان نیز شاید از ارثی که به آنها رسیده بود، امرار معاش میکردند، و تعدادی از ائمه نیز به سبب عداوت و دشمنی حاکمان جور به شهادت رسیدند و عمر طولانی نداشتند.
شایان توجه است؛ ائمه (ع) با آنکه از توان مالی برخوردار بودند، اما در مخارج زندگی هیچگاه دچار اسراف و تبذیر نمیشدند، حتی گاهی به حسب شرایط، کمتر از شئونات خود از متاع دنیا بهره میگرفتند، و از خوراک و پوشاک به حداقل اکتفا مینموند؛ مانند حضرت علی (ع)، چنانکه خود میفرماید: «أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْه...»؛ [۲] آگاه باش امام شما از تمام دنیایش به دو جامه کهنه، و از خوراکش به دو قرص نان قناعت نموده است.