همیشه برای تعریف دفاع مقدس از رشادت مردانی گفتیم که برای دفاع از این آب و خاک جان خود را فدا کردند و از مادرانی نوشتیم که وظیفه تربیت این شیرمردان را برعهده گرفتند یا از همسرانی که همسرشان در ۸ سال جنگ تحمیلی شهید یا جانباز شده اند، اما این بار میخواهیم از شیرزنانی که در جبههها به شکلهای مختلف از پزشک و پرستار گرفته تا ستادهای پشتیبانی که وظیفه شست و شوی لباس و پخت غذا برای رزمندگان را برعهده داشتند، بنویسیم.
آمار
بر اساس آمار تهیه شده از فهرست شهدای جنگ تحمیلی؛ در طول جنگ تحمیلی ۶ هزار و۴۲۸ از زنان این سرزمین به شهادت رسیدند که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهرها بوده است و طبق آماری به نقل از نشریه داخلی بنیاد شهید و امور ایثارگران ۵۰۰ نفر از آن ها، رزمنده بوده اند. از این میان ۲۵۰۰ نفر تنها بین ۱۰ تا ۳۰ سال داشته اند. براساس آمار بنیاد جانبازان و امور ایثارگران هم که در شهریور۱۳۸۱ به تفکیک جنسیت و گروههای جانبازی منتشر شد، تعداد کل جانبازان زن ۵ هزار و ۷۳۵ نفر آمده است که از این تعداد ۳ هزار و ۷۵ نفر آنها بالای ۲۵ درصد جانبازی دارند. درباره تعداد اسرای زن جنگ تحمیلی، آمار روشنی منتشر نشده، اما در برخی منابع از رقم ۱۷۱ اسیر زن در طول جنگ تحمیلی هشت ساله گفته شده است. همچنین در طول۸ سال دفاع مقدس۲۲ هزار و ۸۰۸ امدادگر و۲ هزار و ۲۷۶ پزشک زن به جبههها اعزام شده اند.
اعظم گیوری یکی از پرستارهای هشت سال دفاع مقدس میگویند: «در عملیات فتح المبین آن قدر زخمیها زیاد بود که حتی فواصل بین تختها هم مجروح قرار داده بودیم. یعنی اگر میخواستی از اول اتاق تا انتها بروی حدود نیم ساعتی طول میکشید. دستان قطع شده، پاهای مانده در مین، سرهای زخمی و صدای نالههای سوزناک ...»
در کتاب «حوضِ خون» که خاطرت ۶۴ بانوی اندیمشکی در رختشویخانه بیمارستان این شهر جمع شده، آمده است: «این خانمها به ویژه در شهرهای جنگزده و نزدیک به مناطق جنگی، تنها یک کار انجام نمیدادند، مثلاً علاوه بر رختشویی، غسالخانه هم میرفتند، برای جبهه، سبزی هم پاک میکردند یا نان میپختند.»