این شبها سریال افرا از جمله سریالهای پرمخاطب تلویزیون است که به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی کامبیز دارابی پخش میشود.
سریالی که به معضلات خانوادگی هر قشری از اجتماع میپردازد. اختلافهای زن و شوهری، مشکلات مالیخانواده ها، مشکلات ازدواج و ... یکی از قصههای افرا درباره علاقهای است که بین دختر و پسری به نامهای مائده و پیمان بوجود آمده است و آنها برای ازدواج با یکدیگر باید مسائل و مشکلاتی را از سر بگذرانند.
«سارا باقری» بازیگر نقش مائده در سریال افرا است که تا پیش از این در صداوسیمای مرکز گیلان همراه با پدر و مادرش کار حرفهای خود را آغاز کرده است. او برای اولین بار در قالب نقش اصلی یک سریال قرار گرفته است و با قصهای که در شمال روایت میشود، نقش دختری را بازی میکند که در ابتدای جوانی با چالشهای زندگی مواجه شده است. با باقری درباره ورودش به بازیگری، ویژگیهای نقش مائده و ... گفتگو کردیم.
با توجه به اینکه به تازگی وارد عرصه تصویر شدید از شروع فعالیت هایتان میفرمائید.
۱۴ سال در صداوسیما مرکز گیلان (رشت) کار بازیگری در رادیو، تئاتر و تلویزیون انجام میدادم. از ۱۸ سالگی به تهران آمدم و در چند سریال بازی کردم. در رادیو تئاتر گیلان هم فعالیت داشتم و برای بازیگری نقش اول موفق به دریافت دو جایزه از سیمای استانها شدم.
چطور شد که برای نقش مائده در سریال افرا انتخاب شدید؟
از قبل هیچ آشنایی با گروه تولید افرا نداشتم و از طرف یکی از دوستان معرفی شدم و تست دادم و بعد از تائید آقای توفیقی و دارابی قرارداد بستم.
قصه این سریال چقدر برای شما مهم بود؟
خیلی کلیشهای است اگر بگویم طول نقش برایم مهم نیست و فکر میکنم برای هر بازیگری مهم است که بیشتر دیده شود. اما زمانی که با آقای توفیقی صحبت کردم گفتند مائده نقش اول دختر کار است و زمانی که فیلم نامه را میخواندم منتظر سرنوشت مائده بودم، اما آنقدر قصه جذابی داشت برایم مثل یک رمان شد و دوست داشتم داستان را دنبال کنم و سرنوشت شخصیتها را بدانم. همان زمان که فیلم نامه را میخواندم خیلی برایم مشخص بود که ماحصل کار چه میشود و فیلم نامه تصویر داشت.
هم از نقش مائده و هم از کلیت کار خیلی خوشم آمد و با توجه به سابقهای که آقای توفیقی در کارهایشان داشتند و فیلم نامهای که دستم بود، کار قابل قبولی بود.
مائده تنها شخصیت دختر این سریال است. این موضوع کار شما را سخت نمیکرد؟
کار را سخت میکرد شاید سخت ترش این بود که از جایی به بعد ۹۰ درصد سکانس هایم با آقای سلطانی و خانم متخصص است که همان اول نگران بودم که رفتار بازیگران نقش مقابلم با من چطور خواهد بود، چون این دو عزیز جزو بازیگران خوب سینما، تلویزیون و تئاتر ما هستند، اما خب آنقدر همه شرایط دوستانه و فضا دلنشین بود و آقای توفیقی و دارابی تشویقم میکردند که این سختی برایم آسان شد.
این سریال بیش از اینکه بخواهد شخصیت محور باشد، قصه محور است.
زمانی که فیلم نامه را میخواندم برایم جالب بود که هر کدام از شخصیتها عکس نبودند و میآمدند و داستانی را روایت میکردند. به نظرم وقتی میخواندم میگفتم چقدر خوب است که مخاطب خسته نمیشود که برای مثال همه اش مائده ببیند یا همه اش مهتاب ببیند. همه شخصیتها میآیند و قصهای را روایت میکنند و همه شان نقطه عطفی دارند و فکر میکنم مخاطب با تک تک کاراکترها همذات پنداری میکند و برایش مهم است که برای همه شخصیتها چه اتفاقی میافتد و همین که فیلم نامه روی یک کاراکتر متمرکز نیست برایم خیلی جذاب بود.
تا به حال بازخوردها چطور بوده است؟
خداراشکر تا به اینجای کار بازخوردهای خوبی داشتیم. خیلیها گارد گرفتند و برایشان جدی بوده و حتی در کامنتهای اینستاگرام میگویند مائده مگه تو عقل نداری که با هم کلاسی دانشگاهت در کافه جنگلی قرار میذاری؟ و همین که میبینم مردم در همین چند قسمت پخش شده نقشها را باور کردند برایم دلنشین است.
قطعا خودتان تا به حال در موقعیتی که مائده قرار گرفته نبودید. چطور به این نقش نزدیک شدید؟
نقش مائده خیلی از من دور نبود و خیلی هم به من نزدیک نبود. اما جذابترین ویژگی که شخصیت مائده دارد این است که تا جایی از داستان ما از او دختری شاد و خوشحال با ویژگیهای کودکانه میبینیم و از جایی به بعد به یک بلوغی میرسد. رنج آدمها را بزرگ میکند و مائده هم با همین رنج بزرگ میشود.
از چه نظر این شخصیت از شما دور نبود؟
از نظر رفتاری و یک جاهایی لجباز بودنش و اینکه هم میخواهد احترام بزرگترش را حفظ کند و هم اینکه از خواستهای که دارد کوتاه نمیآید، این خصیصه هایش به من نزدیک بود. یک جاهایی هم از من دور بود، اما آنقدر این شخصیت را دوست داشتم که بعید میدانم در طول عمر بازیگریم کاراکتر دیگری را به این اندازه دوست داشته باشم و همین الان خیلی دلتنگش هستم. در همان زمان که این نقش را بازی میکردم با اینکه برخی ویژگی هایش از من دور بود، اما آنقدر دوستش داشتم که خودم را به او نزدیک کردم.
علاقه بسیار شما به این شخصیت به این ربطی دارد که، چون به خودتان نزدیک بود تا این اندازه دوستش داشتید؟
شاید به این خاطر دوستش داشتم که ارتباط خیلی نزدیکی با او برقرار کرده بودم. شاید برخی سکانسها را که میخواندم پیش خودم میگفتم این رفتار مائده الان ممکن است رفتار درستی نباشد و بازخوردهای خوبی از خانواده اش نگیرد. اما خب خیلی درکش میکردم، چون که در وهله اول سنش از من ۵ سال کمتر است و ممکن است یک دختر ۲۰ ساله در یکسری موقعیتها واکنشهای دیگری از خود نشان دهد. شاید به این دلیل که درکش میکردم به خودم نزدیک شده بود.
قصه عاشقانه بین دختر و پسر از جمله قصههای پرتکراری است که بارها هم دیده شده، فکر میکنید این داستان چقدر پتانسیل دارد که دوباره و دوباره به آن پرداخته شود؟
اتفاقی مثل دوست داشتن و ارتباط بین دختر و پسر قبل از ازدواج روتین زندگی است و نمیشود از آن فاصله گرفت و نمیشود حتی اسم تکرار را برایش گذاشت، چون واقعی است و وجود دارد. شاید یکی از دلیلهایی که سن کمتر از مخاطبان با مائده و پیمان ارتباط برقرار میکنند به این دلیل است که ماجرا برایشان قابل درکتر است تا فردی چهل ساله.
و فکر میکنید چقدر میتوان تفاوتی در پرداخت این سبک قصهها ایجاد کرد تا قصه متفاوتتر در ذهن مخاطب نقش ببندد.
اتفاقا فکر میکنم روایت جدیدی است که باید قصه جلو برود تا مخاطب این را متوجه شود. شاید برای خیلیها این سریال شبیه به سریال پدر یا هر سریال دیگری باشد و در کل این داستان عاشقانه یک شکل دیگری میگیرد و زندگی همه شخصیتهای سریال را تحت الشعاع قرار میدهد.
چند سالی است که تلویزیون سادهتر از گذشته به ارتباط بین دختر و پسر ورود میکند.
یکی از درستترین اتفاقهایی که الان در تلویزیون رخ داده این است که راجع به مسائل روز صحبت میشود. به همین دلیل است که با گذشت چند قسمت از سریال مخاطبان بسیاری برای ما کامنت میگذارند و مشخص است که سریال را دنبال میکنند.
در قسمتهای پایانی سریال مخاطب شاهد نتیجه گیری درستی از ماجرای پیمان و مائده خواهد بود؟ و میتواند از آن الگوبرداری کند؟
محمد صادقی بازیگر نقش پیمان در گفتگو با شما گفته بود همه شخصیتهای این سریال حق دارند و همان قدر هم مقصرند. در نهایت اتفاقی میافتد که همه آدمها هم حق دارند و هم خودشان را مقصر میدانند. میشود از این داستان الگوبرداری کرد، اما میشود این شکلی الگوبرداری کرد که کاش شکل دیگری با این اتفاقها برخورد شود.
خودتان اگر جای مائده بودید چه راهی را انتخاب میکردید؟
شاید اختلاف سنی ام با مائده زیاد نباشد، اما چون آدمها دچار تغییر و تحول میشوند، اما اگر من دختری ۲۰ ساله بودم و در موقعیت او قرار میگرفتم دقیقا کاری که او انجام میدهد را انجام میدادم. حتی فکر میکنم تا پایان سریال همه انتخابهایی که میکند برای شخصیت خود مائده درست است. یکی از دلیل هایش هم این است که هیچ وقت نمیبینیم بابت عشقی که پیمان دارد به خانواده خودش بی احترامی کند.
شما اصالتا گیلانی هستید؟
بله. فضای شمال برای من اصلا دور نبود و تا ۱۸ سالگی در آنجا بزرگ شدم و خانواده ام در رشت زندگی میکنند. من کار بازیگری را با پدر و مادرم شروع کردم. در همه سریالها هم با هم کار میکردیم.
برای خیلیها سوال است که چرا دختر خانواده در این سریال لهجه ندارد؟
اغلب دخترهایی که در شهرهای شمال زندگی میکنند به دلیل تحصیل در دانشگاه، لهجه شمالی ندارند و بیشتر آنهایی که لهجه دارند در روستا هستند. پدر مائده که تهرانی است و لهجه ندارد و در صحبتی که با آقای توفیقی داشتیم خودشان موافق این بودند. مائده هم خیلی فارسی تهرانی صحبت نمیکند و یک جاهایی آهنگی ته صحبت هایش هست و فعل و فاعل را هم عوض میکند.
به این اشاره کردید که با پدر و مادر کار حرفهای خود را شروع کردید. چقدر این فضای خانوادگی در تمایل شما به بازیگری موثر بود؟
خیلی زیاد. بستر برایم فراهم بود. مادرم طاهره اسماعیلی در رادیو مشغول هستند و من از ۶ سالگی گوینده بازیگر رادیو گیلان بودم و از طرفی از همان سن و سال کار تصویر را شروع کردم و آزمون و خطا کردم. شاید یکی از دلیلهایی که استرس جلوی دوربین بودن را نداشتم این بود که ۱۴ سال قبل از اینکه بخواهم به تهران بیایم در شبکه باران آزمون و خطا میکردم. در ۷۰ درصد کارهایی که بازی میکردم پدرم قدیر باقری کارگردان و تهیه کننده بود و بالای سرم بود. شاید در همان سالها برخیها میگفتند تو پدرت کارگردان هست و در همه سریالها هستی و من نمیتوانم این را تکذیب کنم به خاطر اینکه قطعا این بستر از کودکی برای من فراهم بود.
شما تک فرزند هستید؟
نه یک خواهر دارم. او بازی هم کرده، اما بیشتر به گریم علاقه دارد. یعنی پدرم حتما ذوق بازیگری در من دیده و حتما از من تست گرفته و در جاهایی آنقدر من را نقد کرده که ناراحت میشدم. یادم است ۱۴ سالم بود و آنقدر به من نه میگفت که مثلا به این کاراکتر نزدیک نیستی که همان جا گریه کردم و همین باعث میشد تلاشم را بیشتر کنم.
الان خانواده چقدر در کارهایی که بازی میکنید شما را نقد میکنند؟
همیشه کارهای من را دنبال میکنند و حتی در مورد سریال افرا هر سه بازپخش را هم تماشا میکنند و خیلی برایشان جذاب است. پدرم بیشتر از مادرم بازیم را نقد میکند به این خاطر که در اغلب کارهایی که بازی کردم به عنوان کارگردان در کنارم بوده نوع بازیم را میشناسد. نقدهایشان هم برایم کاربردی است و هم ارزشمند.
در آینده هم میخواهید بازیگر بمانید؟ یا اینکه شاخههای دیگری از هنر را دنبال خواهید کرد؟
در دانشگاه کارگردانی خواندم، اما بازیگری برایم جذابتر است.
کدام مدیوم برایتان جذابتر است؟
تلویزیون جذاب است به این خاطر که مخاطب زیادی از هر قشری از جامعه دارد. اما از سویی خیلی نگاهم به سینما است و این را نمیدانم که چه زمانی برایم اتفاق میافتد.
منبع: فارس