در طول چهل سال گذشته، فیلم و سریال با موضوع محرم و عاشورا کم ساخته نشده اما این که چه تعداد از آنها و چرا ماندگار شدهاند، میتواند مورد بررسی قرار بگیرد.عاشورا با ادبیات، هنرهای تجسمی و نمایشی ما پیوندی دیرینه و ناگسستنی دارد.هرسال با فرا رسیدن دهه محرم، سینما و تلویزیون هم رخت عزا به تن میکنند و شاهد پخش آثار جدید و قدیمی هستیم که به بهانه و مناسبت یکی از مهمترین رویدادهای دینی و فرهنگی کشور ساخته شدهاند. سوال اینجاست که اگر بنا باشد حماسه کربلا و فرهنگ عاشورا را بهواسطه آثار نمایشی درک کنیم و بشناسیم، چه گزینههایی پیشروی ماست؟
سفر سبز
سابقه کارگردان: محمد حسین لطیفی قبل از «سفر سبز»، دو سریال «همسایه ها» و «کت جادویی» را ساخته بود و به واسطه آنها، مورد توجه مخاطبان تلویزیونی بود. در سینما هم به خاطر دو فیلم «سرعت» و «عینک دودی»، کارگردان موفقی به حساب میآمد.
دلیل اهمیت: سوژه جدید و انتخاب خوب بازیگران از دلایل اصلی موفقیت سریال بود. دانیل با بازی پارسا پیروزفر به عنوان پسری که از زمان سه سالگی ایران را ترک کرده و هیچ تصوری از اتفاقهای داخلی ندارد، سر از تهران درمی آورد و مواجهه با اتفاقهای روزمره ما، جذابیت آن را خیلی بیشتر میکند.
«سفر سبز» با اینکه قابلیت این را داشت که مثل بسیاری از سریالهای مشابه، در دام شعار بیفتد، اما خیلی ظریف از کنار این مسئله گذر کرد. از طرف دیگر سریال با وجود اینکه در محرم روی آنتن میرفت به هیچ عنوان غمگین و سیاه نبود. در واقع همین فضای سرخوشانه آن باعث شد تا نظر خیلیها به آن جلب شود.
زاویه نگاه: مناسک عزاداری محرم در ایران را از نگاه یک خارجی به تصویر میکشد. در واقع اوج ماجرا در روز عاشورا اتفاق میافتد. او که تا قبل از روز عاشورا رفته رفته تحت تاثیر این مناسک، متحول شده حالا در این روز وارد خیل جمعیت عزاداران میشود و با آنها حرکت میکند.
تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: پارسا پیروزفر با وجود اینکه در سینما به جایگاه خوبی رسیده بود، اما فعالیت تلویزیونی اش به همان نقشهای فرعی در «در پناه تو» و «در قلب من» محدود میشد. «سفر سبز» باعث شد تا برای مخاطبان تلویزیونی هم کاملا به چشم بیاید.
حواشی: حاشیه خاصی نداشت، اما اتفاق مهمی در کارنامه کاری لطیفی به حساب آمد.
به غیر از آثار تاریخی و پرداخت به آیینهای عاشورایی، تعداد قابل توجهی ازفیلم و سریال ها هم داستان خود را در حال و هوای محرم روایت میکنند، گاه این پیوند با محرم کارکرد دراماتیک محدود و گاه نمود بیشتری دارد. برای مثال دو تصویر مهم و ماندگار از عزاداری حسینی را میتوانیم در فصلهایی از فیلمهای «هامون» و «نفس» ببینیم که گرچه زمان زیادی ندارند، در سیر درام و پرداخت شخصیت نقش مهمی را ایفا میکنند. برای این دسته از آثار مهمترین مثال سریال «سفر سبز» ساخته محبوب محمدحسین لطیفی است که داستانش را در شبهای محرم روایت میکند و در ادامه از همین حال و هوا برای شخصیتپردازی و عمق بخشیدن به درام بیشترین استفاده را میبرد. احتمالا گیرا و نوستالژیکترین تصویر از شبهای محرم تهران، حداقل در دهه هشتاد شمسی، را میتوانیم در این سریال پیدا کنیم که البته در سطح استفاده تزیینی و ابزاری از عاشورا باقی نمیماند.
شب دهم
سابقه کارگردان: حسن فتحی زمانی شروع به ساخت «شب دهم» کرد که پیش از آن به خاطر سریال «پهلوانان نمیمیرند» بسیار از سوی مخاطبان تحسین شده و مورد توجه قرار گرفته بود.
دلیل اهمیت: سوژه جدید، ساختار تاریخی و داستان جذاب عاشقانه سریال در کنار هم باعث شد که مخاطبان اقبال بسیار خوبی به آن نشان دهند؛ مخصوصا اینکه همزمانی نوروز و محرم این پیشداوری را به وجود آورده بود که تلویزیون در سال ۸۰ هیچ سریال جذابی پخش نمیکند.
در آن شرایط، ماجرای عشق یک لات به شاهزاده قجری و شرط برگزاری تعزیه در روزهای محدودیت و حکومت نظامی، آنقدر جذابیت داشت که کل ۱۳ روز نوروز همه را برای تماشای ادامه آن ترغیب کند. سریال به دام شعار نیفتاد و توانست در قالب یک عاشق زمینی، عشق والاتری را ترسیم کند.
زاویه نگاه: حفظ آیین تعزیه خوانی در طول تاریخ با وجود محدودیتهای فراوان، مهمترین زاویه نگاه «شب دهم» بود؛ مسئلهای که از عشق ساده یک لات شروع شد و نهایتا به بالا رفتن اندیشه و طرز تفکر او منجر شد؛ آن هم بدون هیچ شعار و بیان مستقیم و آزاردهنده.
تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: بازی حسین یاری آن زمان به چشم آمد و به نظر میرسید که موفقیتهای فراوانی در انتظارش باشد، اما بعد از آن اتفاق خیلی خاصی در زمینه بازیگری برایش نیفتاد.
حواشی: حسن فتحی اول نمیخواست «شب دهم» را برای تلویزیون بسازد. قصد داشت آن را در قالب یک فیلم سینمایی برای حوزه هنری کار کند. وقتی فیلمنامه را مینویسد متوجه میشود که قصه آن از سطح یک فیلم سینمایی فراتر رفته و برای همین منصرف میشود و آن را در چارچوب مدیوم تلویزیون پرورش میدهد.
به غیر از خود کربلا و عاشورا، بخش مهمی از آثار نمایشی هم دربارههای آیینهای مربوط به این واقعه هستند که از جایگاهی انکارناپذیر در فرهنگ ما برخوردارند. مهمترین اثر تلویزیونی درباره تعزیه و سوگواری حسینی همچنان و بعد از حدود بیست سال، «شب دهم» حسن فتحی است که در زمان پخش با استقبالی گسترده مواجه شد. داستان در دوران پهلوی اول و زمان ممنوعیت برگزاری تعزیه اتفاق میافتد. جوانی لات که فرزند تعزیهخوانی خوشنام بوده، برای اثبات عشق ناممکناش به یک شازده قجری زیر بار شرط اجرای تعزیه در ده شب محرم میرود. شرطی که اجرای آن هرچه جلوتر میرود سختتر اما اراده و باور حیدر (با بازی حسین یاری) قویتر میشود و به جایی میرسد که اجرای تعزیه روز عاشورا تبدیل میگردد به انگیزه اصلیاش. در این میان، داستانهای فرعی هم چنان به هم میپیوندند که فینالی تاثیرگذار تا رقم بزنند. با گذشت زمان، شاید اجرا و تولید سریال کهنه شده و حتی از چشم افتاده باشد اما قصه به دلیل الگو و ساختار قابل قبول همچنان کار میکند.
علاوه بر «روز دهم» که با ادای احترام به هنر تعزیه و شبیهخوانی ساخته شده، در سینما هم شاهد ساخت آثار دیگری با موضوع آسینهای سوگواری حسینی بودهایم که از جمله میتوان به «عصر روز دهم» و «هیهات» اشاره کرد که جدای موضوع مورد بحث، چندان هویت سینمایی و دراماتیک مستقل و چشمگیری ندارند و بین عموم مردم هم آثار شناخته و دیدهشدهای محسوب نمیشوند.
در زمینه آیینهای حسینی، سینمای مستند ایران هم دست پری دارد و فیلمسازان سرشناسی چون ناصر تقوایی، محمدرضا اصلانی، مجید مجیدی و… تصاویر متفاوتی را از آیینها و مراسمهای عزاداری حسینی در گوشه و کنار کشور ثبت کردهاند که رجوع به آنها در بعضی موارد، مانند مستند کوتاه «اربعین» که تقوایی سال ۱۳۴۹ ساخته، میتواند غافلگیرکننده باشد.
در پایان باید گفت که قطعا تعداد فیلم و سریال های ساخته شده با موضوع محرم و کربلا بیش از عناوینی است که در این یادداشت مرور کردیم اما اگر بنا را به ماندگاری تصویر و تاثیر بگذاریم، متاسفانه بخش عمدهای از محصولات از برچسب مناسبتی فراتر نمیروند و برای همین کمتر در ذهن مخاطبان به یاد ماندهاند که این امر خود نیازمند بحث و بررسی جداگانه است.