به گزارش تابناک جوان،
عید غدیر خم از اعیاد بزرگ شیعیان است که عیدالاکبر نامیده میشود. ۱۸ ذی الحجه سال یازدهم هجری قمری، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در بازگشت از آخرین حج عمر شریفشان مشهور به "حجة الوداع" از طرف خدا مامور به کامل کردن دین و ابلاغ ثمره رسالت میشوند. به طوری که در آیه اکمال دین در قرآن آمده است:
امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم. (مائده ۳)
و پس از آن در آیه تبلیغ آمده است:
"اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرساندهاى؛ و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. بی گمان، خدا گروه کافران را هدایت نمىکند. " (مائده ۶۷)
غدیر در اسناد اهل سنت
بسیارى از علماى اهل سنت از جمله: نسائى، حاکم نیشابورى، مسلم در صحیحش، امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند، ترمذى، ابن ماجه، ابن عساکر، بخارى و... در کتابهاى خود حدیث غدیر را ذکر کرده اند که بیش از ۳۶۰ دانشمند هستند.
احمد بن حنبل در مسندش آورده: پیامبر (ص) در غدیر خم فرمود: آیا شهادت نمى دهید که من از هر مؤمنى به خود او سزاوارتر و اولى هستم؟ همه گفتند: آرى! فرمود: هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى او است، خداوندا! دوست داشته باش هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد.
۱۱۰ سند غدیر در کتب اهل سنت وجود دارد
مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: در کتاب «الغدیر» از علامه امینی به مجموعهای کامل و جامع از روایات و احادیثی در کتابهای معتبر همه مذاهب اسلامی اشاره شده است که در آن نام ۱۱۰ صحابه پیامبر اکرم (ص) نیز وجود دارد که سند غدیر از آنها ثبت شده است.
مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) افزود: محققان بعد از علامه امینی نیز به اسامی ۱۵۰ مورد از اصحاب از صحابه پیامبر (ص) که واقعه غدیر را بیان کرده اند پرداختند.
وی با بیان اینکه منابع اهل سنت در خصوص واقعه غدیر به سه دسته تقسیم میشود گفت: با توجه به منابع معتبر تاریخی اهل سنت متوجه میشویم که برخی از نویسندگان واقعه غدیر را پذیرفته اند، اما با عقیده شیعه در دلالت آن بر خلافت و امامت حضرت علی (ع) مخالف اند؛ عدهای فقط به ذکر حدیث غدیر یا احتجاج و مُناشَده مولا علی با تنی چند از صحابه که در غدیر حضور داشتند، بسنده کرده و درباره چگونگی و کیفیت وقوع آن، مطلبی نگفته اند؛ گروه دیگر، یا کاملا سکوت اختیار کرده و از غدیر سخنی به میان نیاورده اند، یا حتی صراحتا آن را انکار کرده اند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا جباری با اشاره به تحریفهای صورت گرفته در خصوص واقعه غدیر گفت: با وجود تمام تلاشهایی که در مسیر انحراف و تحریف غدیر انجام شده و دست وهابیت همچنان در کار است میبینیم که همچنان واقعه غدیر زنده است.
حدیث غدیر در منابع اهل تسنّن
بسیارى از علماى اهل سنت این رویداد را با تمام تفصیل ذکر کرده اند که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
۱ ـ امام احمد بن حنبل در مسندش از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «با رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در درّه اى به نام درّه خُم گرد آمدیم، پس دستور نماز داد، آنگاه در نیمروز نماز را با حضرت گذاردیم، سپس خطبه اى خواند و در حالى که پارچه اى بر روى درخت آویزان کرده بودند که حضرت در سایه باشد تا آفتاب سوزان کمتر بر او بتابد، فرمودند: ایا نمى دانید؟ آیا شهادت نمى دهید که من از هر مؤمنى به خود او سزاوارتر و اولى هستم؟
همه گفتند: آرى! فرمود: هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى او است، خداوندا! دوست داشته باش هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».
۲ ـ امام نسائى در کتاب «خصائص» از زید بن ارقم نقل مى کند که گفت: «هنگامى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع باز مى گشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد کنار درختها جمع شویم، سپس فرمود: زود است که دعوت الهى را اجابت کنم و همانا در میان شما دو چیز گرانبها مى گذارم که یکى از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا و اهل بیتم، پس ببینید چگونه در رابطه با این دو با من رفتار مى کنید و به تحقیق این دو از هم جدا نمى شوند با اینکه در حوض ـ روز رستاخیز ـ بر من وارد شوند. سپس فرمود: خداوند مولاى من است و من مولاى هر مؤمن هستم، آنگاه دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این شخص هم ولى او است، بار الها دوست بدار هر که دوستش دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».
۳ ـ حاکم نیشابورى از دو طریق صحیح نزد شیخین (بخارى و مسلم) نقل مى کند که گفت: «هنگامى که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع بازگشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد زیر درختها جمع شوند، سپس فرمود: به زودى خدایم مرا دعوت مى کند و من اجابت خواهم کرد و همانا میان شما دو چیز گرانبها قرار داده ام که یکى از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا و عترتم، پس ببینید چگونه پس از من با آنها رفتار خواهید کرد، و همانا این دو هرگز از هم جدا نمى شوند با اینکه در خوض بر من وارد شوند. آنگاه فرمود، خداى عزوجل مولاى من و من مولاى هر مؤمنم، سپس دست على را گرفت و فرمود: هر که من مولاى اویم، پس این على مولاى اوست، خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که او را دشمن باشد».
۴ ـ همچنین این روایت را مسلم در صحیحش با سندى که به زید بن ارقم منتهى مى شود آورده ولى خلاصه اش کرده است. مى گوید: «روزى در کنار آبى که آن را «خم» مى نامند و بین مکه و مدینه واقع است، پیامبر (صلى الله علیه وآله) در میان ما به سخنرانى ایستاد وپس از حمد و ثناى الهى و پند ونصیحت فرمود:، اما بعد، هان اى مردم! من انسانى مانند شمایم، بزودى فرستاده خدا خواهد آمد و من اجابت خواهم کرد و همانا در میان شما دو چیز گرانبها و سنگین مى گذارم، نخست کتاب خدا است که در آن نور و هدایت است، پس کتاب خدا را برگیرید و به آن تمسک جوئید و بسیار درباره کتاب خدا سفارش و تشویق کرد، سپس فرمود: و اهل بیتم، شما را به خدا اهل بیتم را فراموش نکنید؛ شما را به خدا اهل بیتم را به فراموشى نسپارید؛ شما را به خدا اهل بیتم را از یاد نبرید...».
۵ ـ امام احمد از طریق براء بن عازب به دو سند نقل کرده که گفت: «با رسول خدا (صلى الله علیه وآله) بودیم که در غدیر خم فرود آمدیم. وقت نماز شد و همه با هم به نماز ایستادیم، براى پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرشى زیر دو درخت انداختند، آنگاه حضرت نماز ظهر را خواند و دست در دست علىّ گذاشت و فرمود: آیا نمى دانید که من برتر از مؤمنین به جانهاى آنها هستم؟ گفتند: آرى! حضرت فرمود: آیا نمى دانید که من از هر مؤمنى به خویشتن خویش سزاوارترم؟ گفتند: آرى! پس دست علىّ را گرفت و گفت: هر که من مولاى اویم، پس علىّ مولاى او است؛ خداوندا! دوست بدار هر که ولایتش را بپذیرد و دشمن بدار هر که با او دشمنى کند. بارء گوید: پس از آن، عمر نزد على (علیه السلام) آمد و گفت: خوشا به حال تو اى فرزند ابوطالب، اینک مولاى هر مؤمن و مؤمنه اى گردیده اى».
و در کوتاه سخن حدیث غدیر را بسیارى دیگر از علما و بزرگان اهل تسنن ـ جز اینان که نام بردیم ـ در کتابهاى خود آورده اند، مانند: ترمذى، ابن ماجه، ابن عساکر، ابن نعیم، ابن اثیر، خوارزمى، سیوطى، ابن حجر، هیثمى، ابن صباغ مالکى، قندوزى حنفى، ابن مغازلى، ابن کثیر، حموینى، حسکانى، غزالى و بخارى
در تاریخش، اینان با اختلاف مذاهب و گروه هایشان در قرن اول هجرى و تا قرن چهاردهم در کتابهاى خود این حدیث را ذکر کرده اند که عددشان از ۳۶۰ دانشمند تجاوز مى کند.
معنی ولی در قرآن روشن شده
خطبه غدیر، خطبهای که پیامبر اسلام (ص) در واقعه غدیر ایراد کرد و در آن علی (ع) را جانشین خود معرفی نمود. این خطبه در ۱۸ ذیالحجه سال ۱۰ قمری، هنگام بازگشت از حجه الوداع در غدیر خم، بعد از نزول آیه تبلیغ ایراد شد. بسیاری از عالمان شیعه و سنی این خطبه را نقل کردهاند.
حدیث غدیر بخشی از این خطبه است که در آن، پیامبر فرموده است: من کنت مولاه فهذا علی مولاه «هرکس من مولای (سرپرست) اویم، علی (ع) مولای (سرپرست) اوست».
درباره تفسیر کلمه مولی شبهاتی وارد شده است اما با مراجعه به آیات قرآن کریم که بین شیعه و سنی مشترک است معنی دقیق آن روشن می شود.
آیه ۵۵ سوره مائده به «آیه ولایت» شهرت یافته است. در این آیه آمده است: «ولیّ» شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات میدهند:
«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ».
بر اساس روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت، این آیه در شأن امام علی علیه السلام نازل شده است. بر پایه این روایات که برخی از آنها با اندکی تفاوت نقل شده، فقیری وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد.
او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد. در همین حال، علی علیه السلام که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست حضرت بیرون آورد و این آیه نازل شد. ابوذر غفاری نیز همین شأن نزول را روایت کرده و در ادامه آورده است: در آن هنگام، پیامبر صلی الله علیه و آله در حال نماز بود و این ماجرا را مشاهده کرد. هنگامی که از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! برادرم موسی از تو خواست که روح او را وسیع و کارها را بر او آسان کنی و گره از زبانش بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز تقاضا کرد هارون را که برادرش بود، وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیله او بر نیرویش بیفزایی و در کارهایش شریک سازی.
خداوندا!
من محمد، پیامبر و برگزیده توام. سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز. از خاندانم، علی علیه السلام را وزیر من گردان تا به وسیلهاش پشتم قوی و محکم شود. هنوز دعای پیامبر صلی الله علیه و آله پایان نیافته بود که جبرئیل آیه ولایت را نازل کرد.
این شأن نزول از طرق گوناگون در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است. از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، امام علی علیه السلام، عبداللّه بن عبّاس، ابورافع مدنی، عمار بن یاسر ابوذر غفاری، انس بن مالک و مقداد بن اسود هستند. از تابعان نیز مسلمة بن کهیل، عتبة بن ابی حکیم، سُدّی و مجاهد به نقل این حادثه پرداختهاند. در کتاب غایة المرام تعداد ۲۴ حدیث در این باره از اهل تسنن و ۱۹ حدیث از شیعه نقل شده است. در هر صورت، از نظر شیعه تردیدی نیست که این آیه درباره امام علی علیه السلام فرود آمده و از نظر اهل سنت نیز شهرت این روایات به حدی است که متکلم معروف اهل سنّت، قاضی ایجی در کتاب مواقف تصریح کرده است که مفسران بر نزول این آیه در شأن علی علیه السلام اجماع دارند. جرجانی در شرح مواقف، سعدالدین تفتازانی در شرح مقاصد و قوشچی در شرح تجرید نیز بر این اجماع اعتراف دارند.
محدّثان بزرگی از اهل سنت در اعصار گوناگون، مانند حافظ عبدالرزاق صنعانی (شیخ بخاری) حافظ عبد بن حمید، حافظ رزین بن معاویه، حافظ نسائی (مؤلف صحیح)، حافظ محمد بن جریر طبری، ابن ابی حاتم، ابنعساکر، ابوبکر بن مردویه، ابوالقاسم طبرانی، خطیب بغدادی، هیثمی، ابنجوزی، محبّ طبری، جلال الدین سیوطی و متّقی هندی، این روایت را در کتابهایشان آوردهاند. آلوسی هم گفته است: بیشتر اخباریان برآنند که این آیه در شأن امام علی علیه السلام نازل شده است.
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی
خبرگزاری حوزه
سایت جامع سنت