زن با کالسکه نوزادش مستاصل کنار جدول خیابان ایستاده است. تنها راه خروج از خیابان سطح فلزی جوی آب است که به وسیله یک ماشین پارک شده، مسدود شده و تا چندین متر دیگر هم هیچ مسیری برای عبور کالسکه وجود ندارد. در نهایت زن از چند مرد رهگذر درخواست کمک میکند و بالاخره یک نفر قبول میکند تا کالسکه را بگیرد و به کمک مادر به آن طرف جوی آب انتقال بدهد. در نهایت هم مرد به زن میگوید: «خانم تا بچهات بزرگ نشده از خونه بیرونش نیار، برای خودت دردسر درست میکنی»
این تصویر آشنایی است که اگر مادر باشیم حتما با آن روبهرو شدهایم و به عنوان یک شهروند حتما هنگام گذشتن از مسیرهای صعبالعبور شهری از خودمان پرسیدهایم که مادر و کالسکه یا فردی که ویلچر دارد، چهطور میخواهند از اینجا بگذرند؟»
مسئله مناسب نبودن زیرساختهای
شهری برای مادر و فرزند تاریخچه قدیمی دارد. از آن مسئلههایی که هست و همه به بودن آن معتقدند، اما کمتر قدمی برای اصلاح آن برمیدارند. در جامعهای که این روزها به گفته کارشناسان با بحران جمعیت روبهروست و بنا بر این است که با مشوقهای گوناگون، خانوادهها اقدام به فرزندآوری کنند،
فضای شهری حتی در شهرهای بزرگ، در اغلب نقاط، دوستدار مادر و کودک نیست و مادر برای حضور به همراه کودکش در شهر برای فعالیتهای روزانه پس میزند. گویا هرجای این شهر در چشم مادر نگاه میکند و میگوید: «شهر برای همه هست، به جز تو و فرزندت»
دغدغههای مادرانه برای یک خرید ساده
زهرا که تقریبا شش ماه است مادر شده است، گلایهای از نبود زیرساخت مناسب شهری برای حضور و او فرزندش در شهر را در صفحه مجازی خود مطرح کرده است. زهرا میگوید: «تا قبل از بچهدار شدن تصور نمیکردم حتی نتوانم برای یک خرید ساده هم از خانه بیرون بیایم. من از مادرهایی نبودم که بخواهم انجام کارهایم را به دیگران بسپارم. دوست داشتم هر وقت نیاز بود خودم و فرزندم با کالسکه بیرون بیاییم؛ هم او هوایی به سرش بخورد و سرحال بشود و هم من کارهایی مثل خرید یا کارهای اداری و بانکی را انجام بدم. اما بعد از یکی دو بار با کالسکه بیرون آمدن، تازه متوجه شدم که چقدر تا قبل از این به چشمم نیامده که کمتر پله و معبری در شهر، رمپ یا همان سطح شیبدار عبور کالسکه و ویلچر دارد. طوری که در دفعات بعد ترجیح دادم بچه را به فردی بسپارم و کارهایم را تنها پیگیری کنم. البته که خیلی از تصمیم ناراحت بودم»
زهرا ادامه میدهد: «متروها چه ورودی با پله برقی داشته باشند چه با پله معمولی، اغلب برای پایین بردن کالسکه، سطح شیبدار ندارند. حالا شاید بگویید مترو زیرزمین است! حتی روی زمین هم پل هواییها هیچ مسیری برای
بالا بردن کالسکه ندارند و شما مجبورید از خیابان رد بشوید. البته برای آن هم باید چندین متر از بالا یا پایین نقطه مورد نظر خود برای رد شدن از خیابان را بگردید تا در نهایت یک پل جوی آب یا محل قرار گرفتن سطل زباله که خالی باشد را پیدا کنید. بانک و ادارات در ورودی خود سطح شیبدار ندارند و گاهی خیابان انقدر پر از چاله و کندگی آسفالت است که ترجیح میدهید کودک تا بغل کنید و مسیری را با کالسکه خالی بروید!»
به گفته این مادر، مشکلات عبور و مرور با کودک فقط مختص روزهایی که
کودک کالسکهسوار است نیست. مادرها برای انجام کارهای روزانه باید دستهای خالی داشته باشند و بغل کردن مداوم کودک علاوه بر ضرر جسمی، جلوی انجام کارهای روزمره آنها را هم میگیرد. به همین خاطر مادران با کودکان بزرگتر هم اغلب بچهها را با سهچرخه، دوچرخه و یا وسائل دیگری که کودک میتواند روی آنها بنشیند بیرون میآورند. یعنی این مشکل مادران حتی با گذشتن روزهای نوزادی کودک و کنار رفتن کالسکه نیز ادامه دارد.
از اتاقهای مادر و کودک چه خبر؟
حدود یک دهه پیش بود که طرح احداث «اتاقهای مادر و کودک» توسط مسئولین شهری مطرح شد. این اتاقها قرار بود در مکانهای عمومی مثل متروها، بوستانها و مراکز خرید بزرگ احداث بشوند و محلی برای شیر دادن، تعویض پوشک، گرم کردن شیر و استراحت مادران و کودکان باشند.
بعد از آن در مراکز محدودی مثل تعدادی از ایستگاههای مترو تابلوهایی با عنوان «اتاق مادر و کودک» دیده شد. اما بعد از گذشت مدت کوتاهی، از مادران شنیده شد که این اتاقها یا به طور کامل به بهرهبرداری نرسیدهاند، یا درهایشان بسته است و یا به انباری وسائل نظافت تبدیل شدهاند!
از مسئولین یکی از مراکز خرید بزرگ تهران، درباره بسته بودن درب اتاق مادر و کودک مرکز خرید میگوید: «اتاق مادر و کودک به محلی برای تجمع افراد نامناسب تبدیل شده بود. مثلا میرفتند آنجا و سیگار میکشیدند. الان اگر کسی بخواهد کلیدش را داریم، خودمان میآییم و باز میکنیم» وی بلافاصله در ادامه میگوید: «البته خیلی هم تمیز و مرتب نیست، از یکی از مغازهدارها بخواهید در اتاق پرو بچه را عوض کنید، خیلی بهتر است!»
در آخرین خبرها از وضعیت اتاقهای مادر و کودک در سطح شهر، آبان ماه سال گذشته بود که کمیسیون ماه پنج شهر تهران موافقت خود را برای احداث اتاق مادر و کودک در ساختمانهای عمومی و اماکن پر تردد شهر تهران اعلام کرد. این درحالی است که این مشکل مادرانه فقط مخصوص کلانشهرهایی، چون تهران نیست و وضعیت زیست شهری و عبور و مرور مادران در شهرستانها و شهرهای کوچک به مراتب بدتر و از نظر امکانات ضعیفتر است.
خودروهای متخلف و مزاحم مادر و کودک
آنقدر که
پارک کردن خودرو جلوی درب پارکینگ دیگران از نظر مردم و پلیس تخلف و نیازمند پیگیری محسوب میشود؛ پارک کردن خودرو طوری که محل ورود پیادهرو به خیابان مسدود بشود، تخلف قابل گزارشی نیست.
اغلب رانندگان به خود این اجازه را میدهند که جلوی ورودی پیادهرو به خیابان را با ماشین خود مسدود کنند. در این صورت به جز افراد پیاده که باید مسیر دیگری برای ورود به خیابان یا بالعکس پیدا کنند، مادران همراه با کالسکه نیز عملا در پیادهرو یا خیابان متوقف میشوند. گاهی رانندگان از این هم پیشتر میآیند و خودرو یا موتور سیکلت خود را در پیادهرو پارک میکنند.
اگرچه این کار از نظر پلیس تخلف شناخته میشود، ولی به گفته عابران و افراد درگیر مانند تخلفات دیگر به آن رسیدگی نمیشود و تقریبا به یک رویه در میان رانندگان به خصوص در مکانهای شلوغ و با جای پارک کم، تبدیل شده است.
به نظر میرسد نیروی انتظامی نیز با جدیتر گرفتن این دست تخلفات که راه عبور و مرور شهروندان در مکانهای مخصوص تردد آنها را مسدود میکند، میتواند به مادران این پیام را بدهد که شهر جای او و فرزندش هم هست.
منبع: فارس