شالیکاران مازندرانی زمستان که به انتها میرسد بی خیال سرمای هوا و آب، امیدشان را در دل شالیزارهایی که از باران زمستانه پرآب شده اند میکارند و یک بهار با ساقههای نازک برنج زیر باران زمزمه باز باران با ترانه میخوانند تا تابستان که رسید و خورشید داغتر از آتش شد این ساقههای سبز طلایی شوند و آماده برداشت، اما داستان کاشت برنج همیشه به این شیرینی نیست.
گاهی مثل همه این سالهایی که آفتاب داغ حتی مهمان زمستان و بهار ما شده آب نیست یا اگر باشد کم است و آسمان با زمین قهر و آنوقت زمینهای ترک خورده از خشکی میماند و خشکسالی و خوشههای خشک برنج و لبخند کشاورزی که بر لبهایش خشکیده است، اما داستان برنج همیشه به این تلخی هم نیست، انسان است و اشرف مخلوقات، برای هر مشکلی چارهای دارد مانند اینکه وقتی آب کم باشد میتوان کاری کرد تا در دل زمینهای پر عطش هم برنج کاشته شود، بی خیال کم آبی، بی خیال گرمای سوزان تابستان، بی خیال چاههای آب.
خطر خشکسالی بیخ گوش مازندران
در روزهای نه چندان دور برای سفر به شمال حتی در روزهای تابستان چشم مردم به اخبار
هواشناسی بود که چه روزی نشانهای بارندگی از نقشه شمال کشور برداشته میشود تا آن روزها را برای سفر انتخاب کنند، اما چندسالی است آن بارندگیها را مازندرانیها باید در خواب ببینند.
طوسی مدیر تاسیسات آبی و برق آبی آب منطقهای مازندران از کم آبی استان خبر میدهد و میگوید نیمی از ذخایر آب پشت سدها و آبخوانهای استان تاکنون مصرف شده و وضعیت
منابع آبی استان به شدت نامناسب است و درصورت رعایت نکردن کشاورزان ممکن است استان وارد تنش کم آبی شود.
طوسی و همکارانش که این روزها مدیریت
منابع آبی بزرگترین دغدغه آنها است معتقد هستند تنها راه گذراندان دوره
کم آبی کم کردن مصرف آب کشاورزی با جلوگیری از کشت دوم برنج و تغییر الگوی کشت است.
توسعه برنج در خشکسالی با خشکه کاری
تغییر الگوی کشت و استفاده کم از آب واژهای غریبی است برای شالیکارانی که عادت کرده اند به دیدن انعکاس نور خورشید در آبهای شالیزارهایشان در شرجی یک ظهر تابستانی، اما چارهای نیست کشاورزان باید در بود و نبود آب شناگر ماهری باشند و همچنان ۴۵ درصد برنج کشور را تامین کنند، سفرهها هر ساله در انتظار برنجهای خوش عطرو طعم ایرانی هستند میخواهد آب باشد یا کم باشد کشاورزانی هستند که قلبشان نه تنها برای این خاک که برای این آب هم میتپد و به جای نشای شالی در آبهای فراوان، خیلی ساده مانند گندم با آبیاری قطرهای و بارانی برنج میکارند.
حاج آقارحمانی که پدر خشکه کاری برنج در مازندران است میگوید تولید یک کیلو برنج ۸ هزار لیتر آب میخورد نشاکاری هم مصرف آب بالایی دارد و دلم میخواست هم برای آب کاری کنم هم برای خاک.رحمانی میگوید: ابتدای خشکه کاری، چون تجربه کافی نداشتم در هزار متر برنج را مثل گندم با تراکتور کاشتم، کارشناسان جهاد هم به کمک آمدند و راهنمایی کردند و هر هفته یک بار این زمین را آب دادم و فصل برداشت که رسید ساقههای همانند قبل پربار بودند.
او که حالا آزمون و خطاها برایش نتیجه داده است و امسال زمین ۱۵ هکتاری اش را به روش خشکه کاری کشت کرده میگوید در خشکه کاری نه تنها مصرف آب خیلی پایین است بلکه به نسبت نشاکاری سختی کار و هزینههای کارگری کمتری روی دست کشاورز میگذارد.
کنار زمین آقای رحمانی هم کشاورزی دیگر مشغول آبیاری شالیزارش است، شالیزاری که با ردیفهای نوار مشکی آبیاری قطرهای از هم جدا شده اند، برنجها اینجا با قطرههای آب که آرام آرام از نوارهای مشکی میآید سیراب میشوند.
او که برای اولین سال است خشکه کاری میکند میگوید در خشکه کاری با حذف چند مرحله قبل از نشا همه زمین را میتوان یک روزه با تراکتور زیر کشت برد و، چون شالیزار در این روش کاملا خشک است خانواده حتی بچههای کوچک میتوانند در وجین علفهای هرز کمک کنند دیگر نیروی کار ماهر نمیخواهد که علفهای هرز را از دل آب و گل بشناسد و از خاک بیرون بکشد و این میشود صرفه جویی در وقت و هزینه ها.
آب فدای سر سنتها
کمی آن سو تر از این زمینها کشاورزانی هم هستند که سالها در زمینهایی که از پدرشان به ارث برده اند جوانی گذرانده اند و میگویند برایمان سخت است در زمینهای خشک
برنج بکاریم، نه تجربه اش را داریم نه امکاناتش را آنها میگویند از وقتی به یاد داریم ساقههای برنج تا نیمه در آب بودند.برخی از این کشاورزان هم مانند شخصیت دوست داشتنی گلام در کارتون گالیور میگویند ما میدانیم بدون آب برنج کشت نمیشود اگر میشد پدرانمان اینقدر برای فراهم کردن آب سختی نمیکشیدند.برخیها هم تجربه خشکه کاری ندارند و میگویند تغییر الگوی کشت به این راحتی نیست، نیازمند برنامه و آموزش است، چون شالیزار تنها سرمایه ما است و اگر محصول یکسال از بین برود ما میمانیم با گرسنگی و بی پولی و قرض و...
برخی از این کشاورزان هم دلیل
غرقابی بودن زمین هایشان را کنترل آسان علفهای هرز و عملکرد بیشتر میدانند و میگویند شنیده ایم محصول خشکه کاری کمتر است و کیفیت پایینی هم دارد.دغدغه کشاورزان را میشنوم، اما پاسخی برای آنها ندارم من خبرنگارم نه کارشناس برنج، پاسخ این سوالات را باید ازاهلش پرسید که ما را تا اینجا همراهی کرده است، آقای قنبری مدیر جهاد کشاورزی شهرستان بهشهر.
قنبری میگوید: بیش از ۸۰ درصد خشکه کاری مازندران در بهشهر است و مقداری در گلوگاه و نکا، دلیل استقبال از خشکه کاری در شرق استان هم کم آبی این مناطق است.خشکه کاری در این مناظق هر ساله دارد رونق میگیرد، از یک هکتار چند سال قبل حالا شده است ۳۰ هکتار و سال آینده هم حتما بیشتر میشود.
قنبری به آن دسته از کشاورزانی که بخاطر ترس از کاهش محصول در روش خشکه کاری آب را فدای شنیدهها میکنند میگوید: در خشکه کاری میزان محصول و کیفیت آن هیچ فرقی با محصول غرقابی ندارد و همه ارقام برنج کم محصول و پرمحصول هم با این روش کشت میشوند.
او میگوید در خشکه کاری مصرف آب یک سوم روش
غرقابی است و علاوه بر کاهش مصرف آب، ساختمان خاک نیز حفظ میشود و امکان کشت محصولات دیگر هم وجود دارد و علاوه بر اینها به تجهیزات خاصی نیاز ندارد و باعث کاهش مصرف سموم، کاهش آفات و بیماریهای گیاهی هم میشود.
لزوم خشکه کاری از شرق تا غرب
گشت و گذارها میان شالیزارها که تمام میشود و پاسخ برخی سوالات را میگیرم نوبت یافتن پاسخ اصلی است وقتی خشکه کاری تاثیری در کیفیت و کمیت برنج ندارد و دهها سود و فایده دارد چرا در حجم گسترده تری کشت نمیشود؟
باید به سازمان
جهاد کشاورزی استان میرفتم حبیبی مدیر زراعت جهاد کشاورزی مازندران میگوید دغدغه اصلی کشاورزان خصوصا برنج کاران
کمبود آب است و کشاورزان باید هرچه زودتر چه در نقاط کم آب مانند شرق مازندران و چه در مناطق پر آب مانند غرب استان به خشکه کاری برنج روی آورند تا بحران کم آبی تولید
محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار ندهد.او هم مانند کشاورزان یکی از مشکلات اصلی استقبال اندک شالیکاران از خشکه کاری را آشنا نبودن آنها با این نوع کشت میداند و میگوید: جهاد کشاورزی برای معرفی بیشتر روش خشکه کاری به مردم مزرعههای آموزشی در غرب استان راه اندزای کرده است تا کشاورزان با این روش و فواید آن بیشتر آشنا شوند. برای آموزش شالیکاران نیز علاوه بر کلاسهای آموزشی با همکاری صدا و سیما مرکز مازندران برنامههایی برای ترویج این روش تهیه شده است که بزودی برای مازندرانیها پخش میشود.غول خشکسالی هر چند همه ساله به دغدغهای برای شالیکاران تبدیل شده است، اما نتوانست جلوی همت کشاورزان را بگیرد و پای برنجهای قد بلند هندی را به سفرهها باز کند، شالیکاران میتوانند
خشکسالی را دور بزنند فقط باید بخواهند.