روبروی محل کار ما یک آپارتمان قدیمی است که از صبح تا عصر بدون قطعی از آن صدای
سگ به گوش میرسد.
ساکنان بیاخلاق این آپارتمانها چند قلاده سگ که از لحاظ نژاد و مطابقت با زندگی شهری، نگهداری اش در اروپا هم در آپارتمان ممنوع است در تراس یک یا دو متری خانه حبس کردند و این زبان بستهها تا شب که این موجودات بی شرافت از سر کار برگردند، باید ناله بزنند.
گاهی عصرها که اینها خانه اند این
سگهای غول پیکر را بیرون میآورند و بارها از پنجره دیده ام که این سگها به سمت سگهای کوچک دیگر یا همدیگر و یا برخی عابران که ترسیده اند هجوم میبرند و واقعیت هم کسی تاکنون به صرافت زنگ زدن به پلیس نیافتاده تا بالاخره تکلیف این سه چهار همسایه مزاحم روشن شود.
فارغ از مساله نجس و پاکی و سایر مباحث حقوقی کنونی سگ گردانی به نظرم چند نکته بسیار مهم وجود دارد که باید از آن گفتگو شود:
۱- نگهداری
سگ و گربه خانگی،
همستر و سایر
حیوانات اهلی و وحشی در شهر بیش از هر عامل فرهنگی و یا اعتقادی، ناشی از بحران تنهایی است؛ که به آن فکر نمیشود.
ما ابتدا به ساکن نمیتوانیم با سلاح حقوق و یا قضاوت ارزشی و دینی سراغ فردی برویم که بخاطر تنهایی در سنین پیری و یا به دلیل معضل تک فرزند بودن و مانند آن دل به یک سگ یا گربه خانگی داده است.
نمیشود با همه موارد با پاک کردن صورت مساله برخورد کرد. قطعا حساب این افراد با اوباشی که به قصد خودنمایی و
ارعاب سگ گردانی میکنند، جداست.
۲- در تمام سالهایی که در فرهنگسرا فعالیت میکردیم و متاسفانه بنای برخی این بود که بیشتر از مسائل فرهنگی شهر، سازمان فرهنگی هنری
شهرداری باید موازی جاهایی مثل سازمان تبلیغات و سازمان فرهنگ و ارتباطات و جاهای دیگر کار کند. یکی از کارهایی که باید انجام میشد و حالا جامعه دارد تاوان بیخیالی ما را میدهد، بحث نگهداری
حیوان خانگی بود. برخی دوستان اعتقاد داشتند کار روی سوژه ناخواسته باعث ترویج آن میشود. همان عقیده باطلی که باعث طغیان ایدز و اعتیاد هم شده، اما اگر در شهرداری آینده دلسوزی پیدا شود، باید از اولین کارهایش تبدیل بخش فرهنگ شهری از مناسبتی به چنین مسائلی مغفولی باشد.
۳- به نظر میرسد، مهمترین شاخص بحث درباره موضوع، این مساله است که استفاده از هر حیوانی در منزل به عنوان بازیچه و اسباب سرگرمی
غیر اخلاقی است.
این مطلب از کودکی و از پیش دبستانی برای نوآموزان باید ترویج شود که چیزی به نام
حیوان آپارتمانی زاییده ذهن پلشت آدمی است و الا خداوند هیچ حیوانی را برای زندگی در آپارتمان نیافریده است و بشر به غیر از اغراض عقلانی و مشروع حق استفاده از سایر نفوس و جانداران را ندارد.
۴- جامعه باید بداند در صورتی که بجای
همدم و دوست و فرزند و همسر به نگهداری حیوان رو آورد، استاندارد نگهداری یک حیوان بر اساس قد و وزن و جثه و نژاد آن چه جایی و چه اقلیمی و چه شرایطی است.
انجمنهای حمایت از حیوانات هم اگر واقعا راست میگویند و در رعایت
حق حیوانات ثابت قدمند؛ باید با قرارگرفتن حیوان در جاهای نامناسب و کوچک و گردش آن در خیابان های آلوده و پارکهای عمومی جلوگیری کنند.
آنها باید
شرایط زیستی استاندارد نگهداری هر یک از جانداران را مشخص کرده و جلوی بزینس پولساز ربایش و خرید و فروش حیوانات و آرایش و پیرایش آنان برای مقاصد تفریحی بایستند و الا دروغ میگویند.