تابناک جوان :
1- تشییع پیکر پاک شهید مجید قربانخانی یکی از تابلوهای ناب انقلاب اسلامی بود.جایی که شهید و شهادت همهی دوستداران دین و میهن ، با هر تیپ و ظاهر و قیافه را گرد هم آورده بود تا نهال هم عهدی یک ملت بر روی استخوانهای سوختهی یک شهیدمدافع حرم کاشته شود.
این خون، بیش از هزاران کتاب و سخنرانی و نقاشی و شعر و فیلم و استدلال و... جنبه هدایتگری دارد.این جمعیت چند ده هزارنفری خود مجید بربری را فهمیده بود و برای آنکه راهش گم نشود؛ آمده بود. بدون شک هر چیزی که واقعیت معنای مجید قربانخانی را همینطوری که هست ببیند و منعکس کند ؛ میتواند مثل مجید بدرخشد و طلوع کند.
۲- آنچه مجید را از همهی ماجراهای دیگر متمایز میکند، سنخیت داستان او با حسب حال یک بخش بزرگی از جامعه است. بخش بزرگی از جامعه این سلوک را خوب میفهمد. بازیگوشی اش را ، سر کشیاش را ، رفت و بازگشتش را ، مرام و معرفتش را ،شور و شرش را ،آزادی و اختیارش برای بد بودن و خوب بودنش همه را خوب دیده و درک میکند.
به خاطر همین هم این جامعه در کل دهه محرم کنار ۹ شب عزاداری برای شهدای اهلبیت پیامبر اگر قرار باشد برای یک نفر از اصحاب شبی به عزا بنشیند ؛ آن نفر حضرت حر است.
گرچه فکری منحرف در سالهای اخیر سعی دارد هم روضه حر و هم فرصت حر بودن را به بهانههای واهی و با پوستهی مقدس مآبی از جامعه بگیرد و متاسفانه عملا هم موفق شده است اما این شهید فرصت تازهای برای رو شدن جان معارف شیعی یعنی هدایت و تحول است.
۳- باید از این شهید صیانت کرد و بزرگترین صیانت آن است که اجازه بدهیم خودش باقی بماند.
اگر از چند روز دیگر، تعریف خواب و کرامت و... باعث نشود مانند بسیاری از شهدا، این شهید عزیز را نیز عدهای در نور خفه کنند و افسانه سرایی عدهای کاسب پیشه،این شهید را از میان قهوهخانهها و آرایشگاههایی که جوانیاش را دیده، از میان جوانهایی که روی دست و بدنشان تتو و خالکوبی است؛ حذف نکنند . ظرفیت شهیدقربانخانی برای جذب دلهایی که شبیه او اهل سیر آفاق و انفس است ، بسیار زیاد است.
۴- در سالهای اخیر، اسرائیل و پیاده نظام داخلیاش تلاش زیادی کرد که جریان دفاع از حرم را طور دیگری جلوه کند. فارغ از توضیحات ژئوپلوتیک و ژئو استراتژیک جریان جنگ خاورمیانه و نیروهای درگیر آن پرداختن درست و منطقی به زندگی مجید قربانخانی و امثال او که نه از نگاه صرفا سیاسی و انقلابی ، بلکه از جنبهی فطری و فهم انسانی خود درگیر این کارزار شدهاند؛ باطل السحر همهی کارهایی است که دجال رسانهای غرب برای انحراف اذهان انجام داد و در جاهایی هم موفق شد.اگر اقشار مختلفی که در تشییع مجید قربانخانی با او همنوا شد و لبیک یا زینب گفت و با هر تیپ و قیافهای برای خونخواهی او همپیمان شد را هیچ وقت گم نکنیم و توسعه دهیم؛ تلفات ما در جنگ رسانهای با دشمن اینقدر زیاد نخواهد بود.
۵- جان مکتب اهلبیت ، احترام به تشخیص و فهم انسانی و مدارای با انسان برای شناخت آزادانهی او از مسائل است. این ظریفه است که باعث شده، با وجود بنیان فقاهتی فاخر و منطقی، معارف و فرهنگ تشیع خشک و خشن نباشد.
این روح عارفانه و عاشقانه که در ادبیات دینی از آن به ولایت یاد میشود ، مذهب را به تابلویی زیبا از شناخت و محبت و آزادی و انتخاب و جلوههای ناب انسانی تبدیل مینماید. بافت ماجرای مجید قربانخانی تجلی این ناز و کرشمه و نشیب و فراز ارتباط بین خالق و مخلوق در چارچوب نظریه عاشقانه اهلبیت درباره دین است.
جلوههایی که از داستان حنظله غسیل الملائکه و وهب و حر در صدر اسلام تا طیب حاج رضایی و شاهرخ ضرغام و حالا مجید قربانخانی در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم،منبع بزرگ عرفان ناب ولایی است. این جنبهها نه فقط در فضای ادبیات و رسانه بلکه در فضای تامل و فهم عرفان ناب اسلامی معدنی قابل استخراج و فهم و اجتهاد است.
محمدصادق دهنادی