همسر بی وفا و خیانتکار صدمات جبران ناپذیری به شریک زندگی خود و بنیان خانواده وارد میکند، بی وفایی در زنان معمولا به دلیل برطرف نشدن نیازهای عاطفی و جنسی است، ولی بی وفایی در مردان دلایل بسیار گسترده تری دارد.بی وفایی همسر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، اغلب تعداد مردان بی وفا بیشتر از زنان بی وفا است. بی وفایی و
خیانت زنان معمولا به دلیل خلا عاطفی و سرد بودن شوهرشان است، ولی خیانت و بی وفایی مردان دلایل بسیار بیشتری دارد.
همسر بی وفا از زشتی کار خودش با خبر است، ولی نمیتواند ان را ترک کند و
رابطه جنسی نامشروع مانند یک آهن ربا او را به سمت خود جذب میکند و از هر گونه توجیهی برای ادامه رابطه اش استفاده میکند.
همسر بی وفا اگر معنای جوانمردی را میشناخت و به جریحه دار شدن احساسات و عواطف همسرو عواقب تراژیک و حزن انگیز و درد و رنجی که به طرف مقابل وارد میکند، فکر میکرد هیچگاه به سمت
خیانت نمیرفت.هنگام مواجهه با همسر بی وفا معمولا تمام تقصیرات را به گردن معشوقه جدید میاندازند، غافل از این که فرد متاهل هم نقش بسیار فعالی در این رابطه ایفا میکند و باید با صحبت کردن مشکلات او و دلایل تمایل او به معشوقه را ریشه یابی کرد.
چطور یک فرد به خودش اجازه خیانت میدهد؟
ارزشهای فردی و توجه به آسیبهای جبران ناپذیر بی وفایی، معمولا دلایلی هستند که از بی وفایی شخص جلوگیری میکنند و این افکار بازدارنده فرد را از ورود به یک رابطه نامشروع بر حذر میدارد.اولین فکری که در رابطه با یک همسر بی وفا به ذهن دیگران خطور میکند این است که آبا فرد خیانتگار ملاحظه دارد؟ نتایج و عواقب مخرب خیانت خود را در ذهنش به تصویر در آورده است؟ آیا استرس نداشته که همسرش هنگام وقوع جرم او را به دام بیندازد؟معمولا بی وفایی همسر اگر به رابطه جنسی نرسد و قبل از این که کار از کار بگذرد، دیگران متوجه شده و جلویش گرفته شود، به طلاق منجر نشده و کم کم اختلاف بین زوج رفع میشود.
درد دل کردن، علامت خطری برای خیانت است
حرف زدن برای خانمها یک روش مفید برای تخلیه استرس و نگرانی است. خانمها فشار روحی وارده بر خودشان را با صحبت و درد دل کاهش میدهد. با این که خانمها افرادی احساساتی هستند و به سرعت میتوانند با اطرافیانشان به ویژه خانمهای دیگر ارتباط برقرار کرده و از احساسات و مشکلات خود بگویند، ولی مردها فقط زمانی میتوانند احساسات واقعی خود را به زبان بیاورند که در یک ارتباط صمیمی یا عاشقانه قرار گرفته باشند.با توجه به تفاوت بارز مردان با خانمها در زمینه درد دل کردن، شما میتوانید قبل از جدی شدن رابطه زن جدید با شوهرتان زنگ خطر آن را بشنوید.
همسر بی وفا زمانی که از نظر احساسی با یک زن دیگر صمیمی شود و بتواند با او درد دل کند، تمایل خواهد داشت که
رابطه جنسی را هم به آن اضافه نماید.
ایفا کردن نقش حامی برای زنان دیگر
یکی از ارتباطهای معمولی که در نهایت منجر به بی وفایی همسر و خیانت میشود، ایفای نقش حامی از سمت مردان برای زنان دیگر است. در این گونه موارد معمولا یک زن تنها، مطلقه، آسیب پذیر و دارای مشکلات خانوادگی و مالی جلوی راه یک مرد متاهل قرار میگیرد.شروع این ارتباط میتواند به قصد حمایت مرد از زن باشد، ولی ادامه آن با درد دل کردنها، حمایتهای عاطفی و محبتهای کلامی و همدلی باعث میشود که شوهر بی وفا تمام حمایت خود را معطوف به این زن آسیب پذیر نموده و روز به روز از همسر خود دورتر شود.شوهر خیانت کار این زن جدید را با همسر خود مقایسه کرده و حس میکند، همسرش نمیتواند او را درک کند و او یک ازدواج ناموفق داشته و همسرش هیچ احساسی به او ندارد و نمیتواند او را از نظر عاطفی تامین کند.در این گونه ارتباط مرد خائن خود را حامی زن بی پناه میداند و تصور میکند یک منجی است که میتواند او را از درد، رنج و مشکلات زندگی نجات دهد و او را خوشحال کند.
پیشگیری از بروز بی وفایی همسر در نقش حامی
مردانی که از نظر مالی در رفاه نسبی قرار دارند معمولا گرفتار چنین روابطی میشوند که در صورت عدم رسیدگی شما میتواند منجر به خیانت حتی تا مرحله جنسی شود.شاید در ابتدا تصور کنید که وظیفه انسانی شما کمک به همنوع است، ولی نقش شیطان در این بین را نمیتوان نادیده گرفت، شاید در این بین آن زن بی پناه با کوچکترین توجهی عاشق شما شود و سعی کند عمدا و با عشوه و لوندی به جز پول و حمایت شما، احساسات و قلبتان را هم درگیر خودش کند تا هم بتواند از حمایت عاطفی شما برای همیشه بهرهمند شود و هم این که مشکلات مالی خودش را حل کرده به آسایش برسد.شروع رابطه معمولا از سر دلسوزی است، در این مرحله مرد به همسر خود رابطه اش را اطلاع میدهد، ولی با گذشت زمان، حمایت از این زن جدید افزایش پیدا کرده، تلفنها و دیدارها بیشتر میشود و حتی ممکن است شوهر شما کنار شما نشسته باشد و آن خانم برای انجام کاری با او تماس بگیرد و این تماس ناراحتی شما را به حدی زیاد کند که به شوهر خود بگویید دیگر نمیخواهید از این زن حرفی بشنود.در این مرحله است که خیانت وارد فاز جدیدی خواهد شد و پنهان کاریها آغاز میشود.
هیجان رابطه پنهانی
تصور کنید شوهرتان هر از گاهی شما را به یک رستوران لاکچری میبرد و شما این موضوع را جزو روال زندگی خود میدانید و هیجانی برای آن ندارید، ولی اگر شوهر شما آن زن بی پناه و کم بضاعت را به یک رستوران عادی یا حتی فست فود سلف سرویس ببرد، از آن جایی که تجربهای جدید برای آن زن محسوب میشود، با هیجان و خوشحالی او روبرو خواهد شد و غرورش در این زمینه ارضا شده و تمایل بیشتری به حمایت و خوشحال کردن او پیدا خواهد کرد.اینجاست که رابطهای که از سر دلسوزی و ترحم شروع شده کم کم رنگ و بوی صمیمیت و عاشقانه خواهد گرفت و پاداشهایی که مرد در مقابل کارهای کوچکش با شادی و خوشحالی این زن جدید، دریافت میکند، میتواند او را به این باور برساند که دارد شیرینترین احساسات زندگی اش را تجربه میکند.در این گونه روابط مرد خودش را منجی میداند و تحت هیچ شرایط زیر بار بی وفایی یا خیانت نخواهد رفت و شاید تنها گزینه شما برای نجات زندگیتان جلسات مشاوره باشد که بتوانند به مرد نشان دهند رابطهای که او برقرار کرده است برای یک فرد متاهل، اخلاقی نیست.این نوع ارتباطها از روی ترحم شروع میشود، ولی با بی توجهی همسر میتواند منجر به پیوند عاطفی عمیق شود.یک مرد متاهل هیچگاه نباید خودش را درگیر حمایت و مراقبت از یک زن دیگر کنید، سعی کنید همان اول کار خودتان واسطه بین شوهرتان و آن زن شوید و ارتباط بین آنها را مدیریت کنید و اجازه ندهید این زن از نظر احساسی به شوهر شما نزدیک شود یا کلا رابطه بین این دو را قطع کنید تا به مرحله صمیمیت نرسد و زندگیتان به خطر نیوفتد.
احساس گناه بعد از خیانت همسر بی وفا
احساس گناه در بی وفایی ارتباط مستقیم با میران عزت نفس فرد دارد، اگر فرد، ارزشهای فردی بالایی برای شخصیت خودش قائل باشد هیچگاه وارد منجلاب خیانت نمیشود. ولی اگر فرد عزت نفس کافی نداشته باشد بعد از برقراری رابطه جنسی نامشروع به هیچ وجه احساس گناه نمیکند.
ولی هستند افرادی که قبل از برقراری رابطه جنسی نامشروع یا حتی رابطه احساسی در ذهن خود این رابطه را لمس کرده و احساس ترس و گناه میکنند.همین احساس گناه یک نیروی بازدارنده برای خیانت است و باعث میشود همسر بی وفا بر سر دوراهی قرار گرفته و تصمیم درست را بگیرد و از وقوع خیانت، پیشگیری کند.البته در این بین هستند افرادی که بعد از انجام خیانت احساس پشیمانی دارند، ولی نمیگذارند این احساس جلوی خیانتهای بعدی را بگیرد.همسر بی وفا اگر جزو دسته افراد بالهوس و تنوع طلب نباشد معمولا جز کسانی است که برای مدتی طولانی در ازدواجش دچار مشکل شده، ولی به جای این که به فکر ترمیم ازدواج یا گرفتن مشاوره برای حل مشکلاتش باشد به دنبال روابط فرازناشویی برای ترمیم موقت زخم هایش است.
برخی از افراد خیانتکار بعد از رابطه زناشویی نامشروع، احساس تنفر از خود پیدا میکنند و به همین دلیل تا مدتها نه با همسر و نه با معشوقه خود رابطه جنسی برقرار نمیکنند.گروهی از افراد خیانتکار هم هستند که برانگیخته شدن جنسی را، وسیلهای برای رهایی و نجات از روزمرگی میبینند و سعی میکنند از این روش بر پوچی و بی فایدگی شخصیت خود غلبه کنند، این گونه افراد حس پذیرفته شدن و مقبول بودن بین دیگران را با تعدد روابط جستجو میکنند و داشتن روابط متعدد با افراد متعدد را برای خود افتخار و ارزش به حساب میآورند.
دلایل ادامه دار شدن خیانت و بی وفایی همسر
شروع ارتباط جدید از سمت همسر بی وفا و ادامه دار شدن آن میتواند دلایل کاملا متفاوت و مجزا داشته باشد.
۱ - خیانت معمولا با یک علاقه مشترک یا جاذبه جنسی شروع میشود، ولی با ایجاد علاقه و احساس عمیق بین دو نفر ادامه پیدا میکند.
۲ - برعکس این مورد هم زیاد دیده میشود، یعنی یک رابطه با پیوند عاطفی عمیق شروع شده و منجر به رابطه جنسی میشود و دو نفر به دلیل رضایت و لذتی که از این رابطه میبرند به آن ادامه میدهند و زندگی مشترک شان را نابود میکنند.
۳ - ممکن است رابطه فرا زناشویی کلا به دلیل این که زندگی مشترکی یک یا هر دوی آنها رو به نابودی بوده است شروع شده و کم کم یک زندگی جداگانه برای طرفین درست شود که فکر میکنند هیچ ربطی به زندگی مشترک اولیه شان ندارد.
همسر بی وفا از چه چیز رابطه نامشروع لذت میبرد
هنگام برخورد با یک
همسر بی وفا به جای این که بر خصوصیات یا ظاهر معشوقه تمرکز کنید باید روی این نکته تمرکز کنید که فرد خیانتکار چه لذتی از این رابطه نامشروع میبرد که در ازدواجش وجود ندارد یا کمرنگ شده. معمولا همسر بی وفا در یک ارتباط جدید، تجارب و احساسات جدیدی را تجربه میکند که در
زندگی زناشویی اش به آن نمیرسد مثلا:
احساس صمیمیت
احساس مثبت بودن و قدرشناسی
احساس سبکی و بخشندهتر بودن
بسته به خصوصیات اخلاقی معشوقه، فرد بی وفا میتواند بازی در نقشهای جدید را امتحان کند. در این گونه روابط یک فرد بی علاقه و غیر حساس، با تلقین تبدیل به یک فرد پرانرژی و از خود گذشته میشود.کسی که تمایل به حفظ زندگی خود دارد باید از
همسر بی وفای خود بپرسد تو چه چیزی در این رابطه تجربه کردی که میخواستی در
زندگی زناشویی ات تجربه کنی؟